موسیقی گیلکی : آها بگو


می جان یاری دگوده بو قبای گالشی / يار عزيز من قباي گالشي پوشيده بود

امره بجار بومه بو زحمت بکشی " / سر شاليزار ما اومده بود و زحمت كشيده بود

می چلچرانه / وقت خوشي من هست

امشو شیمی خونه ور شیرینی خورانه  / امشب بغل خونه شما شيريني خوران هست
دل گوته منم، شو خوته منم، آفتابه او سنگینه جور گیته منم / از دلم نميتونم بگم ،شب‌ها نميتونم بخوابم،آفتابه آب سنگينه نميتونم بلند كنم

چندی مه پوست وا بکنم می پرتقاله / چندتا پرتقال بايد پوست بكنم!

چندی نگاه وا بکنم بلندی بالا ره " / چقدر بايد قامت بلند تو رو نگاه كنم

بلندی بالای نگودبو می دیل کاره " / بلندي اين قد و قامت كار دلم رو ساخته بود 
امروز نشاس وا بکنبم فردا دوباره " / امروز باید شاليزارو نشا بكاريم فردا دوباره

می چینی کاسی ویه ویه / كاسي چيني من

قربان بشم لاکوی تی چرب راسی / قربون راه رفتنت برم

می چینی قوری " / قوري چيني من 
تازه یارم هگیتبو تی چشم کوری / یار جدید هم گرفته بود تا چشمات کور شه
دل گوته منم، شو خوته منم، آفتابه او سنگینه جور گیته منم / از دلم نميتونم بگم ،شب‌ها نميتونم بخوابم،آفتابه آب سنگينه نميتونم بلند كنم

 


ترانه: ژاکون و مری


 

پی نوشت: تقدیم به حسن جان احمد پور

...

بعد از تو 

تنها وظیفه ی من 

تکرار همین بعد از تو گفتن است،

وگرنه جهان

- با این همه هیاهوی بی دلیل-

فقط تاکید کسی

برعلامت آشکار تعجب است!

معارضان سوری به جان هم افتادند

خبرهای مخابره شده از اعزاز حاکی از آن است که گروه های جیش الاسلام ، احرار الاشام ، نورالدین زنگی و جبهه الشام با تسلیحات سنگین به جان یکدیگر افتاده اند .

ائتلاف متحد ترکیه در سوریه مشتکل از گروه های سلفی متعددی بود که هر لحظه با افزایش فشار بر آنان و یا نداشتن دستاورد چشم گیر در بلند مدت احتمال شکاف و فروپاشی ان پیش بینی میشد .

گروه های فوق هرکدام دارای منافع منطقه ای و ایدئولوژیک خود هستند اما به دلیل منابع مالی ترکیه برای مقطعی در کنار ترکیه ایستادند اما اکنون این درگیری ها به اوج خود رسیده است به نحوی که گروه تبهکار جبهه الشامیه از شهر اعزار بیرون رانده شد . در حال حاضر شهر مارع در اختیار جبهه الشامیه است که هر لحظه ممکن است توسط گروه هایی همچون احرار الشام از این شهر نیز اخراج شود . اوضاع معارضان سوری با اینکه پیشروی چشم گیری به سمت شهر باب داشته اند اما اشفته شده است .

گروه جیش الاسلامیه یک گروه تروریستی اسلامی است که بیشتر از انکه به ترکیه نزدیک باشد تحت فرمان عربستان سعودی است . از این رو قابل پیش بینی بود که در شرایطی خاص روابطش با گروه های تحت فرمان ترکیه یا قطر به خشونت کشیده شود .

جیش الاسلام در مقطعی نیز با جبهه النصره بر سرقدرت و مسائل عقیدتی درگیر شدند و همدیگر را به فتنه گری در سوریه و صفوف مخالفان متهم کردند .

از سوی دیگر گروه نورالدین زنگی از گروه های تروریستی نزدیک به ترکیه است این گروه نام خود را از نورالدین زنگی که در دوران جنگ های صلیبی حاکم حلب در امپراطوری عثمانی بود گرفته است . این گروه معتقدند می بایست خلافت اسلامی عثمانی همچون دوره نورالدین زنگی در حلب دوباره شکل بگیرد . گروه نورالدین زنگی براورد می شود در حدود 2000 نیرو داشته باشد که پس از مدت کوتاهی از عملیات سپر فرات که ترکیه بانی آن بود و این گروه را به جرابلس و اعزاز منتقل کرده بود با ترکیه دچار اختلاف شد و ترجیح داد دوباره به حلب برگردد . نورالدین زنگی چند مورد درگیری با احرار الاشام و جبهه النصره را تجربه کرد . در حال حاضر این گروه تروریستی اسلامی که عمده ی اعضایش از ترک ها و قفقازی ها تشکیل شده است شدیدا با گروه مهم دیگر احرار الاشام درگیر شده است .

گروه احرار الاشام :

یکی از گروه های مهم ائتلاف ترکیه است این گروه سلفی به تفکرات القاعده نزدیک بود و مدتی هم پیمان جبهه النصره در سوریه بود که پس از بروز اختلافاتی از آنها فاصله ی نسبی گرفتند . در حال حاضر احرار الاشام از گروه های مهم ائتلاف ترکیه در جنگ شمال سوریه است که بخشی از ان از کنترل دولت ترکیه خارج است.  احرار الاشام ماه گذشته با جبهه النصره( جیش الفتح) درگیر شد .

گروه جبهه الشامیه :

این گروه از تبهکاران نزدیک به ارتش موسوم به آزاد سوریه است پیشتر در مقطعی با جیش الثوار در یک ائتلاف بودند . متمایل شدن جیش الاثوار به کردها این ائتلاف را از هم فروپاشید . جبهه الشامیه از سوی گروه های سلفی ائتلاف ترکیه به جاسوسی برای کردها متهم شده است . انها معتقدند جبهه الشامیه ماهیت اسلامی ندارد و ظاهر اسلامی بودن به خود گرفته است و تحت این پوشش در حال جاسوسی برای کردهاست . ظاهرا گروه های اسلامی همچون جبهه الاسلامیه مدارکی مبنی بر جاسوسی آنها برای YPG (یگانهای مدافع خلق) بدست اورده اند که باعث شده است با سلاح سنگین به جان هم بیافتند  از دیگر دلایل این اتهام همکاری قبلی این گروه با جیش الثوار بوده است . در عملیات اخیر گروه های تبهکار نزدیک به ترکیه که از شهر مارع بر علیه کردها در تل رفعت در جریان بود جبهه الشامیه  متهم به کم کاری و جاسوسی شد که همین موضوع را دلیل شکست علمیات تل رفعت عنوان کرده اند . پیش بینی می شود این گروه در صورت رانده شدن از شهر مارع (شهر تحت کنترل جبهه الشام) به مناطق تحت کنترل YPG پناهنده شوند . 


 

پی نوشت : ماهیت ایدئولوژی مذهبی همین است فرقی نمی کند تفکر سلفی باشد یا چیز دیگری هیچ گروه مذهبی دیگری را بر نمی تابند . مثلا حشدالشعبی شیعه ی عراق شیعیان رقیب خود را بر نمی تابند . سنی ها عراق و سوریه یا هرکجای دنیا هرگز نمی توانند همدگیر را بپذیرند . چراکه ماهیت شکل گیری ایدئولوژی هایشان منافع یک عده ای در طول تاریخ بوده است که باعث شکل گیری مذاهب یا ایدئولوژی های متفاوت شده است . هرکسی در طول تاریخ به فراخور منافعش تغییراتی در دین اعمال کرده است که با سایر اعتقادات در تعارض است . پس هرگز نمی توان دو ایدئولوژی مذهبی را در کنار یک نگه داشت . 

دولت ترکیه به خاطر دشمنی اش با کردها سعی کرد بیش از 10 گروه سلفی ایدئولوژیک را در کنار هم به واسطه ی نیازشان به منابع مالی و تسلیحاتی نگه دارد . در صورتی که در بلند مدت چنین مسئله ای غیر ممکن است . 

گرد آوری این گروه های سلفی در یک ائتلاف من را به یاد جمله ی جامی می اندازد :

از برای ما عجب قطار شتر آورده ای که اگر کسی مهارشان بگشاید ,هر یک به گله ای دیگر گراید !

یک تغییر بزرگ در سیاست های کردی-روسی

پیشتر به نظر می رسید چنانچه دست کردها از شهر استراتژیک باب کوتاه شود کردها به سمت روقه بروند و بتوانند با این حربه همچنان نقش و جایگاه خود را محکم کنند اما خبرهایی که از سوریه درز پیدا میکند حکایتی دیگر را روایت میکند

به نظر می رسد خط و نشان روسها برای ترکیه بسیار واضح و قاطعانه باشد و ظاهرا توافقی بین حکومت سوریه و کردها بر سر کنترل شهر باب وجود داشته باشد . اگر این سناریو حقیقت داشته باشد کردها یک قدم فراتر از پیش بینی ها برداشته اند یعنی اینکه احتمالا خیال آنها از باب راحت است و ترکیه با پیشروی خود به سمت باب سعی کرده است آنها را تحریک کند . اما نیورهای سوریه دمکراتیک (کردها) هدف نخست خود را نه شهر باب بلکه شهر رقه قرار داده اند تا خیال خود را بابت استقرار سیستم کنفدرالیزم در سوریه راحت کنند .

اگر شایعات و اخبار درست باشد در روزهای اتی شاهد نزدیک شدن کردها و اسد به شهر باب خواهیم بود .

ترکیه در ابتدا با وعده ی تخلیه کردن حلب از تروریستهای اسلامی – ترکی سعی کرد موافقت روسیه را برای ورود به سوریه جلب کند اما پس از وارد شدن به سوریه اقدام موثری جهت تخلیه ی حلب انجام نداد . گروه نورالدین زنگی از همان ابتدا با چنین توافقی مخالفت کرد و نیروهایش را به حلب برگرداند و از سوی دیگر بخشی از جبهه النصره حاضر به پذیرش درخواست های ترکیه نشدند . از طرف دیگر احرار الاشام هم با گروه های هم پیمان نزدیک به ترکیه دچار اختلافات خونینی شد . از این جهت ترکیه نتوانست کنترل خود را بر گروه های معارض کامل کند و از متقاعد کردن آنها برای عقب نشینی از حلب ناتوان بود .

نیروهای شورشی تحت حمایت ترکیه برخلاف ترکیه هدفشان صرفا جلوگیری از پیشروی کردها نیست بلکه تسلط بر کل سوریه است اما خواسته های ترکیه محدود به تقابل با کردهاست از این رو ظاهرا نتوانسته انها را به همسویی با خود متقاعد کند . از طرف دیگر روسها هم از کنترل حلب بر اساس توافق ترکی – روسی ناکام بودند برای همین منظور در شمال سوریه اجازه ی پرواز هواپیماهای ترکی را لغو کرده اند و رسما از مقامات ترکیه خواسته اند از تلاش برای نزدیکی به باب اجتناب کنند .

در روزهای اتی سرنوشت شهر باب مشخص خواهد شد  

جنگ شمال سوریه ...

همانطور که چند ماه پیش در این مقاله اشاره کردم دومین سناریویی که ممکن بود در شمال سوریه رخ دهد اتفاق افتاد

سناریوی دوم جنگ شمال سوریه را مجددا مطالعه بفرمایید : جنگ شمال سوریه ، سناریوی دوم

کردها خود را برای چنین سناریویی اماده کرده بودند انها تمام تلاش خود را کردند که مانع از پیش روی معارضان به سمت باب شوند . اما چند فاکتور مهم در این اتفاق اثر گذار بود .

دوباره اگر نگاهی به اتفاقات گذشته به صورت گذرا داشته باشیم دیدم که روسها اجازه دادند ترکیه و معارضان مود حمایتش وارد مرزهای سوریه شود چراکه روسها و ائتلاف غرب قدرت گیری مطلق کردها در شمال سوریه را بر نمی تابیدند . از این رو روسها با مشخص کردن خطوط قرمزی برای ترکیه و متحدانش اجازه ی پیشروی به انها در شهر جرابلس و راعی را داد . اما خط قرمز روسها برای ترکیه شهر استراتژیک باب بود . و این خط قرمز هنوز هم وجود دارد .

از طرف دیگر کردها به شدت در حال مذاکره با قدرت های منطقه ای بودند تا بتوانند آنها را متقاعد کنند که فدرالیسم شمال سوریه را به رسمیت بشناسند و از طرفی از کردهای عفرین حمایت نظامی کنند . در این خصوص تنها روسیه بود که پاسخ ضمنی مثبت به در خواست کردها در منطقه ی عفرین داد.

اما چرا روسیه باب را خط قرمز خود می داند ؟

روسها نمی خواهند معارضا سوری محاصره ی حلب را بشکنند از این رو ترجیح می دهند کردها این حد فاصل را در اختیار بگیرند تا انها بتوانند کنترل شهر حلب را در اختیار بگیرند . بدون شک سرنوشت حلب مواضع و اینده ی سوریه را برای معارضان و دولت دمشق مشخص میکند . برنده ی حلب در نهایت برنده ی سیاسی سوریه نیز خواهد شد .

نزدیک شدن معرضان به باب یعنی تحت فشار قرار گرفتن ارتش سوریه در حلب . به همین منظور کردها سعی کردند همانطور که پیش بینی میشد در این شرایط به سمت رقه بروند . چراکه در اینده می توانند بر سر واگذاری رقه و در اختیار گرفتن باب مذاکره کنند .

اما هدف کردها از این اقدام چیست؟

مهمترین هدف کردها از عدم پیشروی به سمت باب درگیر نشدن شدید با معارضان سوری است و در عین حال ایجاد بستری برای درگیری ارتش سوریه و معارضان است . کردها می خواهند روسیه و ترکیه بر سر این شهر به جان هم بیافتند . از طرف دیگر سعی میکنند با کنترل رقه و شدادی بتوانند علاوه بر دریافت تسلیحات سنگین اپراسیون رقه همچنان قدرت خود را حفظ بکنند . از طرف دیگر رویارویی دولت سوریه و معارضان نزدیک به ترکیه سطح مخاصمات را به بالاترین حد خواهد رساند و باعث تحلیل قوای این نیروها می شود .

چند احتمال برای جنگشمال سوریه وجود دارد:

1-      روسها از کردها بخواهند در جنگ زمینی علیه معارضا با ارتش سوریه همراهی کنند و آنها را از این منطقه عقب برانند

2-      کردها گروهایی مستقل و خارج از چهارچوب SDF  را سازماندهی می کنند تا بتوانند با استفاده از منابع SDF  گروه های معارض را عقب برانند به نحوی که ارتباط با این گروه ها انکار شود .

3-      کردها پس از رقه ممکن است به سمت دیرالزور بروند و سعی کنند کارت های بازی خود را افزایش دهند  .

 


 

پی نوشت :

1- کردها فاز نخست اپراسیون رقه را با موفقیت به اتمام رساندند و در چند روز آینده شهر رقه را کاملا محاصره میکنند 

2- هنوز سرنوشت باب مشخص نشده است اما واکنش روسها به پیشروی معارضان در شمال باب بسیار جالب توجه خواهد بود  . در روزهای اتی اگر معارضان همچنان سعی در نزدیک شدن به باب کنند شاهد تنشهای فراوانی بین روسها و ترکیه خواهیم بود . 

موسیقی ...

زه‌مانی فیرقه‌تی یارانه‌ ئه‌مشه‌و
شنه ی بای هیجری نازدارنه‌ ئه‌مشه‌و

له‌ سه‌حرای سینه‌ خاری خه‌م ڕواوه‌
له‌ هه‌وری دڵ ، خه‌فه‌تبارانه‌ ئه‌مشه‌و
كه‌بابی دڵ له‌ ئه‌شكی دیده‌ سوێره‌
له‌ كن من جه‌ژنی مه‌یخوارانه‌ ئه‌مشه‌و
به‌ ڕوومدا قه‌تره‌یی ئه‌شكم كه‌ ده‌تكێ
خیزابی ده‌ستی ئه‌غیارانه‌ ئه‌مشه‌و
حه‌ریری زه‌رد و سوورو ڕه‌نگ و ئه‌شكم
مه‌تای كاروانی غه‌مبارانه‌ ئه‌مشه‌و
حه‌یات و مه‌رگ و  وه‌سڵ و هیجر جووتن
ده‌ڵێی هیجرانی بیمارانه‌ ئه‌مشه‌و

 ترانه : عدنان کریم

...

اگر می‌گویم خسته‌ام

هزار بیراهه نرو!

می‌روی اشتباه می‌کنی بر‌می‌گردی

بعد می‌گویی

منظور ِ خاص ِ این عده همین است که هست وُ

همین است که بود!

من می‌گویم

من از دست ِ خودم خسته‌ام!

می‌فهمی ...؟

برای روشن کردن ِ چراغ

نیازی نیست

دستت به بالین ِ ماه برسد.

بزن روشن شویم

به شوق ِ همین خستگی.

البته

که حالی‌ام می‌شود گاهی،

می‌فهمم منظور ِ خاص ِ یک عده یعنی چه،

اما تو چرا ... ؟!

از پی این همه زندگی

که ارزان گذشت،

ما

چه گران زیسته‌ایم دوست من!

 

گاهی سکوت

مادر ِ برهنه‌ترین کلمات من است.

من آسانم

من آسان مطلقم

و از تو

از خودم

از همه خسته‌ام،

به دست‌های این مردم

نگاه کن

به دست‌های خسته‌ی این مردم

نگاه کن!

این دست‌ها

تنها زخم ِ پیشانی خویش را پنهان می‌کنند

در باد.

عجیب است

یک پرنده و ُ

این همه شاخه‌سار؟

همین است که شک می‌کنم!

آرامش آینه

گاهی

تحمل بی‌پایان سنگ را

یه یادم می‌آورد.

 

غر نزن دوست من!

در این سرزمین

مرا آن‌قدر شکسته‌اند

که دیگر نه سنگ را به یاد می‌آورم

نه آرامش ِ آینه را.

با این حال

من

هرگز

نومید نمی‌شوم،

زیرا هر بیراهه‌ی بی‌دلیلی

تا ابد

بیراهه نخواهد ماند.

ترامپ یا کلینتون!؟

شخصیت دونالد ترامپ در عین حالی که بسیار حال بهم زن است اما برای من نسبت به کلینتون خوشایند تر است . به طور کلی انتخابات این دوره ایالات متحده جدای از جنجالی بودنش بر سرنوشت میلیون ها نفر در خاورمیانه تاثیر می گذارد . سیاست های فردی و حزبی این دو نامزد می تواند سرنوشت ما، به عنوان ساکنان خاورمیانه را رقم بزند . مردمی که هزاران کیلومتر انطرف تر زندگی میکنند با همین رای ساده می توانند اینده ی ما را رقم بزنند . اینده ای که من و مردمم عرضه ی رقم زدنش را نداشته ایم . باری – به شخصه فکر میکنم شخصیت ترامپ محکم تر از کلینتونه و دنیای ترامپ را جذاب تر از کلینتون می بینم .

از طرف دیگر سرنوشت کردستان سوریه و ترکیه برای ما کردها بسیار حیاتی و مهم است . ترامپ به نظر می رسد در مقابل دولت ترکیه کامل با مشت آهنین سخن می گوید اما در قیاس با وی کلینتون چنین وضعیتی ندارد و سعی میکند نرمش بیشتری از خود نشان دهد .

در مورد کردستان سوریه هم اگر چه هردو نامزد در کمپین انتخاباتیشان بیشترین مانور را بر روی نظامیان کرد سوریه داده اند اما به نظر می رسد با توجه به مناسبات ترامپ با ترکیه برای کردها سوریه ارتباط با ترامپ خوشایند تر باشد .

جدای از گرایشات شخصیم در این انتخابات ؛ به نظرم یکی از مضحک ترین سیستم های انتخاباتی دنیا در همین امریکا است .

شاید برای برخی از دوستان که اشنایی کمتری دارند جالب توجه باشد که در انتخابات این کشور مجموع آرای مردم کشور ملاک انتخابات نیست . به نحوی که ممکن است یک نامزد بیشترین رای را از سوی مردم دریافت کرده باشد اما به کاخ سفید راه نمی یابد .

قضیه از این قرار است که انتخابات بر اساس موفقیت در ایالت های مختلف لحاظ می شود .وقتی مردم یک ایلات رای می دهند به این معنی و مفهوم است که نمایندگان انها در کالج الکترال می بایست به نامزد مورد نظر مردم رای بدهند .

نماینده گان کالج الکترال بر اساس جمعیت انتخاب می شوند برخی از ایالت ها ممکن است 3 نماینده داشته باشند و برخی با توجه به جمعیتشان ممکن است 55 رای الکترال داشته باشند .

حال اگر در یک ایالت که تعداد نمایندگان کالج الکترال ان 55 رای است اکثریت مردم(نصف + یک ) به یکی از نامزد ها رای بدهند تمامی ارای الکترال آن ایلات به نامزد پیروز اختصاص داده می شود . با این اوصاف ایالات های پرجمعیت اهمیت بسیار زیادی دارند چراکه فقط کافی است در این ایالت ها پیروز شد تا حجم زیادی از ارای الکترال به نامزد پیروز اختصاص بیابد .

حدود یازده ایالت بسیار با اهمیت هستند که این ایالات شامل نیویورک ،کالیفرنیا ، تگزاس، جورجیا  ،نیوجرسی، فلوریدا، پنسیلوانیا، اوهایو، ایلی‌نویز، میشیگان و کارولینای شمالی می باشند .

بر طبق نظر سنجی ها هرچند مجموع ارای مردم امریکا به هیلاری کلینتون بیشتر از ترامپ است . اما ترامپ در ایالتهای مهم فوق خطر بزرگی برای کلینتون است و احتمال اینکه بتواند کلینتون را در ایالت های فوق شکست دهد زیاد است . اگر هرکدام از نامزد ها بتوانند 270 رای الکترال بدست بیاورند به کاخ سفید راه خواهند یافت . در عکس فوق میتوانید تعداد رای های الکترال هر ایلات را ملاحظه بفرمایید

دستگیری سران حزب HDP  در پی 4 ناکامی ترکیه !

ترکیه در داخل مرزهایش با دو دشمن سرسخت روبروست . یکی حزب کارگران کردستان (پ ک ک ) که با حملات گاه و بی گاه خود توانسته است تلفات زیادی به نظامی های ترکیه بدهد . از این جهت بار روانی زیادی به دولت مردان ترکیه تحمیل کرده است . از سوی دیگر حزب دمکراتیک خلق ها در آخرین نظرسنجی ها و براورد هایی که انجام شده است دایره ی نفوذ خود را از مرزها مناطق کردنشین گسترش داده است و توانسته است دگرجنس گراها و بخش مهمی از چپ های ترکیه را جذب خود نماید .

براورد ها نشان میدهد محبوبیت HDP  از مرز 14 درصد گذشته است . در عین حال اک پارتی به عنوان حزب دولت نتوانسته است در اذهان عمومی مردم ترکیه خود را به عنوان پیروز جنگ با کردها نشان دهد .

برای همین منظور در سیاست کلی ترکیه یک تغییر استراتژیک رخ داد . ترکیه تلاش کرد جنگ را به خارج از مرزهای خود بکشاند تا بتواند به واسطه ی آن ناکامی خود را در داخل مرزهایش کمرنگ جلوه دهد .

ابتدا وارد بعشیقه شد تا بتواند در موصل دستاوردهایی به دست بیاورد . سپس عملیات سپر فرات را آغاز کرد که این عملیات هرچند در ابتدا همراه با موفقیت هایی بود اما به دلایلی که در پست های اتی به ان می پردازم این عملیات در ابتدای راه متوقف شد و بار سیاسی و نظامی خود را از دست داد و عملا عملیات سپر فرات تا به امروز عقیم مانده است .

سپس سعی کرد با حمایت از نیروهای داعش و بهره گیری از حزب دمکرات کردستان عراق پ ک ک را از شنگال بیرون نماید که این مسئله نیز تا به امروز ناکام مانده است ترکیه این عملیات را پلان بی نام نهاده بود . تلعفر که در روزهای اتی توسط حشد شعبی نیز ازاد می گردد یکی از ناکامی هایی است که ترکیه در تلاش بود با ورود به این شهر از ان بهره برداری تبلیغاتی نماید.

از طرف دیگر دولت بلژیک رسما شبهه نظامیان پ ک ک را که در عملیات های نظامی شرکت داشته اند را از لیست ترور خارج کرد و از این پس دولت بلژیک پ ک ک را تروریست نمی داند . همچنین دولت آلمان در پی به رسمیت شناختن پ ک ک است که به نظر می رسد آب سردی است بر تلاش سی و چند ساله دولت های ترکیه .  

سامان رسول پور در یاداشتی ، اقدام ترکیه در  بازداشت سران حزب HDP  را یک انتحار سیاسی نامیده است . این انتحار سیاسی دلایل پرنگ تری می طلبد .

در واقع تیر اخر را ایالات متحده و اروپایی ها بر سر اردوغان نشانه رفته اند . ایالات متحده ی امریکا در ابتدا سعی کرد ترکیه را به بازپسگیری رقه در کنار نیروهای سوریه دمکراتیک ( ائتلاف به رهبری کردها) متقاعد کند اما ترکیه پیش شرط ورود به عملیات رقه را عدم حضور کردها عنوان کردند . در ان حین کردها مخالفتی با حضور ترکیه نداشتند .

تغییرات جغرافیایی و سیاسی منطقه باعث شد نیاز به حضور نیروهای سوریه ی دمکراتیک برای ایالات متحده بسیار حیاتی شود از این رو قدرت چانه زنی کردها بالا رفت و برای این عملیات پیش شرط هایی مطرح کردند که یکی از آنها عدم حضور ترکیه در این عملیات بود .

روزهای گذشته ترکیه از عملیات موصل کنار گذاشته شده بود و از امریکا خواست تا عملیات رقه پس از عملیات موصل اغاز شد که با مخالفت ائتلاف غرب مواجه شد و از طرف دیگر امریکا صراحتا عنوان کرد که خواهان حضور مثبت ترکیه در عملیات هستند اما ما نقشه های خودمان را اجرا میکنیم و عین حال با ترکیه هم گفتگو میکنیم . از برایند صحبت های رد و بدل شده میان طرفین اینگونه بر می آید که عملا امریکا میخواهد در عملیات رقه نیز همانند موصل ترکیه را کنار بگذارد یا دست کم نقشی فرعی به این کشور بدهد .

مقامات ترکیه پس از ان اعلام کردند آنها میخواهند در این عملیات حضور داشته باشند اما در عین حال خواهان نقشی مهم در این عملیات می باشند . ترکیه چند ماه پیش حتی حاضر به پذیرش حضور کردها در این عملیات نبود اما با جدی تر شدن عملیات رقه خواسته هایش تنزل کرده است و احساس میکند بازی رقه را نیز می بازد .

بازداشت انتحاری سران حزب HDP  دقیقا در همین راستای خشم از عملیات موصل ، رقه ، تلعفر و شنگال است . ترکیه بازی را در داخل کشور باخته بود و برای سرپوش نهادن به ان سعی کرد بازی را در خارج از مرزهایش پیگیری کند که همه چیز حکایت از باختن انها در این بازی است . برای همین منظور تلاش میکند با دستگیری های گسترده این ناکامی را به حاشیه برانند و افکار عمومی را از ناکامی های خارج از مرز دور کند .

اما در عین حال خود سیاستمداران کرد حزب دمکراتیک خلق ها نیز در این دستگیری ها نقش داشتند:

صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب HDP در مصاحبه با یکی از خبرنگاران عنوان کرده بود که دلیل اینکه ما از رفتن به دادگاه امتناع میکنیم واکنش احتمالی دولت است و آنها قبل از این انتحار سیاسی چند سفر مهم به اروپا و اقلیم کردستان داشتند تا بتوانند خواسته های خود را به گوش سیاستمداران اروپایی و احزاب کرد برسانند . سپس منتظر این انتحار شدند . سران حزب دمکراتیک خلق ها از تهدید فرصت ساختند . قرار بود این دستگیری ها برای انان تهدید باشد اما از قبل زمینه های تبدیل کردن آن به فرصت را فراهم کرده بودند . به نظر من اتفاقی که دو روز پیش افتاد یک نوع پیروزی دیپلماتیک رهبران حزب دمکراتیک خلق ها بود . کردها توانستند از میزان حمایت دولت های اروپایی براورد درستی داشته باشند و میزان حمایت آنها را بسنجند و در عین حال فشار را بر دولت ترکیه به شکلی بی سابقه افزایش دهند . مسدود کردن فعالیت های سیاسی برای حزب ه د پ عملا به فعالیت های مسلحانه پ ک ک مشروعیت میدهد . از این رو اگر پازل تغییرات سیاسی و قانونی بلژیک و آلمان را در کنار عملیات های سوریه و عراق با نیروهای ی پ گ، را  کنار هم بگذاریم به روشنی میتوان اوضاع ترکیه و انزوای این کشور را تحلیل کرد

 

ورود حشد شعبی به تلعفر و تکمیل کابوس شمال عراق برای ترکیه!

سال گذشته به منطقه ی تلعفر سفر کردم . کنترل این منطقه در دست داعش بود برای من سرنوشت تلعفر خیلی جالب توجه است . این روزها بین نیروهای شیعه حشد شعبی و دولت ترکیه لفاظی شدیدی بر سر کنترل کردن این شهر در جریان است . دولت ترکیه تانک ها و ادوات سنگین نظامی را در مرز سلوپی مستقر کرده است و نیروهای حشد شعبی قاطعانه گفته اند با ترکیه سخت برخورد خواهند کرد و حساب انها را با داعش جدا نخواهند کرد.ترکمن های تلعفر در دوران عثمانی در این منطقه اسکان داده شده اند .

ترکیه ابتدا سعی کرد نسبت به موصل حساسیت زیادی نشان دهد تا با ابزارهایی که در اختیار دارد بتواند خود را در سرنوشت این شهر سهیم کند اما با اقتدار حیدر العبادی روبرو شد و نتوانست نقشی در این عملیات برعهده بگیرد . از طرف دیگر نیروهای حشد الشعبی که نیروهای شیعه هستند بسیار قاطعانه به اظهارات اردوغان پاسخ دادند .

حال حشد شعبی برای ازاد کردن تلعفر وارد منطقه شده است چیزی که برای ترکیه هراس انگیز است . بافت جمعیتی شهر تلعفر کاملا ترکمن نشین است که نیمی از آن متمایل به شیعیان و ایران هستند و نیمی دیگر متمایل به ترکیه و بنیاد گرایی سنی است . از طرفی ماموریت مهم حشد شعبی تلاش برای کنترل این شهر است امری که برای بنیاد گرایان و دولت ترکیه بسیار گران تمام می شود .

اخبار ضد و نقیضی از منابع محلی نشان از تغییر مکان نظامیان ترکیه از منطقه ی بعشیقه در نزدیکی های موصل به اطراف تلعفر دارد . ترکیه نیروهای خود را پس از شکست دیپلماتیک در برابر عراق از بعشیقه خارج کرده است و سعی میکند حداقل در تلعفر راه را برای نیروهای متحد و نزدیک به خود باز کند .

ناگفته نماند غیر از ترکمن های سنی کرکوک و تلعفر هیچ نیروی مطئنی در عراق همپیمان استراتژیک نیست . یعنی دولت ترکیه صرفا به ترکمن های کرکوک و تلعفر اعتماد کامل دارد چراکه پیشتر قبایل عرب سنی ثابت کرده اند که بر سرمنافع قبیله ای خود حاضر به فاصله گرفتن از ترکیه هستند . از این رو واگذاری تلعفر به حشد شعبی و از طرفی کرکوک به اتحادیه ی میهنی ترکیه را از رویای نقش افرینی در شمال عراق دور خواهد کرد .

سه سناریوی بسیار خطرناک برای ترکیه در سه منطقه ی مهم کرکوک ، تلعفر و شنگال وجود دارد.

کرکوک در اختیار کردها و حزب اتحادیه ی میهنی است ، شنگال را پ ک ک کاملا در اختیار دارد و از طرف دیگر اگر حشد شعبی کنترل تلعفر را در دست بگیرد می تواند کابوس اردوغان در عراق رقم بخورد که کارشناسان از ان فوبیای کرد-شیعه یاد می کنند . 

عکس فوق را در سفر به تلعفر گرفتم  منطقه ای که نزدیک شدن به ان بسیار خطرناک بود . دسترسی به این شهر از سمت شرق به واسطه شهر موصل امکان پذیر نبود و در سمت غربی نیز داعش در شهر شنگال حضور داشت . از سمت شمال مجموعه کوه هایی وجود داشت که از لابلای این کوه ها می شد خود را به اینجا رساند .

پس از آزادی تلعفر خیلی دوست دارم مجددا به این منطقه بروم 

موسیقی: شیرین گیان

هرشب از دوریت بی قرارم و به اندازه ی بیستون غم بروی دوشم سنگینی میکند شیرین جان اصلا بستون چیست در برابر فراق تو بیستون برایم همچو خاک است ...

ترانه ی شیرین گیان از ترانه های کردی کلهری  است که به زیبایی تمام توسط سید جلال الدین محمدیان اجرا شده است . این ترانه یکی از ترانه های ماندگار کرمانشاه است


شکست عهد منو گفت هرچه بود گذشت
به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت
بهار بود و تو بودی عشق بود و امید
بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت
  ***

شیرین و شیرین، شیرین گشت که‌سم 
ناز دار شیرین - ناز شیرین - شیرین گشت که‌سم 
عشق تو داسه تیشه وه ده‌سم 

هه ر شه و له‌دوریت فره هولمه 
شیرین گیان – شیرینه  گشت که‌س 
چه‌نه بیستون غه‌م له کولمه
شیرین گیان - کیو بیستون چه‌س؟ 
کیوه که ی بیستون ئه رام چون خاکه 
شیرین گیان - له توره‌ش کیشم 
له تیری غه‌مت جه‌رگم پرچاکه 
شیرین گیان – من وه کی بوشم


شیرین و شیرین، شیرین گشت که‌سم 
ناز دار شیرین - ناز شیرین - شیرین گشت که‌سم 
عشق تو داسه تیشه وه ده‌سم 


یه‌شو ئه رای چه له بیستون ناد 
شیرین گیان - ده‌نگه‌که ی تیشه‌م 
هاتمه وه خه وت نازت وه‌کیشم 
شیرین گیان – سوزانی ریشه م  
وه زه‌خم تیشه عوقده خالی که‌م 
شیرین گیان - عوقده وه رینم
وه زوانی تیشه ناله و زاری که‌م 
شیرین گیان - تیشه که ی شینم 
***
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد

شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد

 

 اجرایی دیگر از مریوان صفادین

 

 

اثیل نجیفی پاشنه ی اشیل ترکیه در عراق

اثیل نجیفی استاندار پیشین نینوا یکی از افراد نزدیک به دولت ترکیه است که در سقوط موصل نقشی موثر داشت . اثیل نجیفی از سیاستمداران سنی عراق است که در تلاش بود از ائتلاف با حزب دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی بتواند بر دولت نوری المالکی فشار بیاورد و نهایتا بتواند اقلیمی سنی در استانهای نینوا و الانبار تشکیل دهد و بدین گونه راه را برای مداخله ی بیشتر ترکیه در امور منطقه و خصوصا موصل هموار کند .

از طرفی ائتلاف العراقیه در مجلس عراق به ریاست اسامه النجیفی برادر اثیل نجیفی نیز توانسته بود در ائتلافی غیر رسمی مواضع خود را با نمایندگان حزب دمکرات همسو کند .

اسامه نجیفی ریاست پارلمان عراق را نیز در اختیار دارد . آنها توانستد در مقطعی که نوری المالکی بر سر کار بود بخش بزرگی از سنی های عراق را زیر یک چتر واحد گرد هم بیاورند . به نحوی که ائتلاف آنان با کردهای نزدیک به حزب دمکرات کردستان در پارلمان عراق توانستند بیش از 230 کرسی از مجلس را به خود اختصاص دهند و اکثریت مجلس را در اختیار بگیرند .

از همین رو بارها شاهد اظهارات رسمی مقامات حزب دمکرات کردستان عراق و نزدیکان بارزانی در حمایت از تشکیل اقلیم سنی در عراق بودیم

دلیل این هم گرایی سنی کردی در عراق وابستگی هر دو جریان به ترکیه بود . حزب دمکرات سعی داشت منابع نفتی خود را از طریق ترکیه به بازار های جهانی برساند و سنی های عراق نیز جهت تاسیس اقلیم سنی نیازمند یک قدرت منطقه ای بودند .

ترکیه نیز در تلاش بود با تاسیس یک اقلیم سنی نقش خود را در مناطقی همچون موصل تقویت کند و دست دولت مرکزی عراق را از این شهر کوتاه کند.

این همپیمانی پس از سقوط موصل به شکلی از هم پاشید . برنامه های سنی های عراق با ورود داعش بهم خورد و معادلات منطقه را بر هم زد چراکه هیچ چیز برای بارزانی و اثیل نجیفی طبق جلسه ی اردن پیش نرفت و داعش چندان خود را پایبند به توافقاتش با انها نمی دید  . به طور مشخص نشانه های بارز  فروپاشی همپیمانی حزب دمکرات و سنی ها عراق را می توان در استیضاح هوشیار زیباری وزیر دارایی عراق دانست . شخصی که میتوان آن را یکی از بلند پایه ترین مقامات حزب دمکرات دانست .

از جمله عوامل شکست همپیمانی کردی – عربی مجلس عراق را می توان نادیده گرفتن عشیره های سنی منطقه پس از تهاجم داعش دانست و از طرف دیگر بی تفاوتی دو حزب بزرگ کردی (احزاب اتحادیه ی میهنی و جنبش تغییر ) نسبت به این ائتلاف و فاصله گرفتن آنان از سیاست های این دو جریان نقشی حیاتی در فروپاشی این ائتلاف داشت . در حال حاضر 35 کرسی از 230 کرسی در اختیار این ائتلاف است که به خوبی جایگاه اثیل نجیفی را در عراق پس از داعش نشان می دهد .

اثیل نجیفی جایگاه قبلی خود را به شدت از دست داده است . اما مداخله ی ترکیه در جنگ موصل برای نجات دادن ائتلاف عربی - کردی نجیفی و بارزانی است . تا به هر نحوی که شده نجیفی را در آینده ی موصل مشارکت دهد . با این حال از صحبت های حیدرالعبادی و مقامات حشد الشعبی اینگونه بر می اید که آنها اینده ی موصل را بدون مشارکت موثر جریان نزدیک به نجیفی رقم خواهند زد و دولت عراق و کردهای اتحادیه ی مهنی و تغییر به خوبی از نقش ترکیه در حمایت از اثیل نجیفی آگاه هستند .

 باری به هرجهت در حال حاضر جریان جایگزینی نیز برای اعراب سنی در عراق وجود ندارد . در روزهای اتی تلاش ترکیه برای قدرت گیری نجیفی میتواند بسیار پر تنش باشد .

لازم به توجه است که مسعود بارزانی در جنگ موصل تلاش کرده است روابط خود را با دولت عراق بازسازی کند و فاصله ی نسبی از ترکیه گرفته است چراکه می داند عمیق تر شدن تنش با دولت عراق می تواند مانع از باز پس گیری مناطق مورد مناقشه ی ماده 140 می شود . از این رو در تنش ترکیه و دولت عراق سعی کرده است نقشی بی طرف ایفا کند و هرگونه تصمیم را به دولت مرکزی موکول کرده است . موضعی که چندان خوشایند ترکیه نبوده است. 

موسیقی : جه رسه

استاد حسن زیرک را می تواند خداوندگار موسیقی فلکلور کردی دانست خداوندگاری که خالق آثاری بی بدیل در تاریخ موسیقایی کردستان است . برخی از ترانه های زنده یاد حسن زیرک آنچنان من را به وجد می آورد به گونه ای که حتی تلاوت مقدس ترین متون مذهبی برای اهل ایمان این تاثیر را ندارند . با شنیدن این ترانه خشکم می زند و برای چند دقیقه زمان برایم متوقف می شود . بند به بند شور موسیقایی ش در تارو پود وجودم جاری می شود . به قول شاعر به یکدم می کشد مارا به یکدم زنده می سازد رقابت با خدا دارد

ترانه ی جرسه برایم بسیار خاطره انگیز است . دوبار و صدباره شنیدنش بازهم من را به وجد می آورد . براستی استاد حسن زیرک خداوندگار موسیقی فلکلور کردستان است.

 

بوخوم دورم نایگه می که س نیه ولامی ده می

ئه بروی ره شی هیلالی که وتونه ژیر په رچه می

سه بر و هوشی لی بریوم خستومیه به حری خه می

سوچی چادره که ت لاده با مانگ ده رچی له ته می

جه رسه ، جه رسه ی کاری تارانی ، ته ر نابن به بارانی

 باریکه ی نه شمیلانه ، ناسکی خال دانه دانی ، کورتی مال له بوکانی

با که وشه که ت پیس نه بی پیت له سه ر چاوم دانی

****

قه د نه بوو بلیی دابنیشه توزی بکه ین راوو ته گبیر

سه د له حنه ت  له و حالاته م ده س له مه م کان ده که م گیر

جا چی بو مالی بابم؟ ئه تو جه حیل و ئه من پیر

جه رسه ، جه رسه ی کاری میاندواوی ، بینه و به ره ی پیناوی

کولمت گولی سیلاوی به هه شتم شه ش دانگ ده نی ته سکی بی بالام نا وی

****

ده گ مالی بابم ئایشی ، توپی ته لای له که وشی

ئاوی گولان ده دیری ماندو بوه و ده ستی دیشی

پشتیونه که ی کراوه لویه کی له دووی ده خشی

ده ردو ده رمانم لیو ئال ، کوشتومت بووکه ئایشی

جه رسه ، جه رسه کاری تارانی ، ته ر نابن به بارانی

 باریکه ی نه شمیلانی ، چون له سه رم واجبه وه ک روژی ره مه زانی

****

ده برو له من حه رام بی هه روه ک شه راب له شیخان

هیچ قه ولی راستیت نیه غه یری درو و ته فره دان

ئه گه ر قه ولم ده ده یی به راستی وه ره که وان

ده نا به و له عنه ته بی که خودا کردی له شه یتان

روحمی خودات له دلی نیه کافری بی دین و ئیمان

****

جه رسه جه رسه ی کاری سه قزی ده چمه ژوانی به دزی

خزمینه ممکه ن لومه شیت بوم له جگه ر قرمزی

به سه ر خوشم مه زانن به دینم ده ی په رستم

ده ستم گیرا به روکی مه م کوله ی که وته ده ستم

هاواری کرد وه ی دایه له پر سه ر په نجه ی گه ستم

خزمینه مه م که ن لومه من شیتی چاوی مه ستم

جه رسه ، جه رسه ی کاری بوکانی ته رنابی له به ر بارانی

ناسکوله ی و نه شیملانی با که و شه که ت پی نه بی پیت له سه ر چه و م دانی

ماچت ده کم ئیواران گه ر بوم بیه ئه یوانی چون له سه رم واجبه وه ک روژی ره مه زانی

 

 

چرایی افزایش تنش  پ ک ک و حزب دمکرات کردستان عراق

ماده 140 قانون اساسی عراق :

به موجب این ماده مناطقی از عراق که پیشتر توسط حکومت بعث تعریب شده بودند می بایست تا سال 2007 پس از سرشماری نسبت به الحاق به اقلیم کردستان یا عدم ان همه پرسی برگزار شود . اما سال 2007 دولت نوری المالکی نسبت به اجرای ماده ی 140 اقدام نکرد . از این مناطق در قانون اساسی به مناطق مورد مناقشه نام برده می شود . پس از حمله ی داعش دولت عراق از بسیار از مناطق عقب نشینی کرد و پیش مرگ های کردستان توانستند بخشی از مناطق مورد مناقشه را در اختیار بگیرند که مهمترین انها کرکوک و شنگال بود . پس از در اختیار گرفتن مناطق مورد مناقشه توسط اقلیم کردستان ، حکومت اقلیم رسما ان را اجرایی کردن ماده 140 عراق خواند و عنوان کرد این مناطق به اقلیم کردستان الحاق شده اند .

 

حوزه های نفوذ دو حزب اتحادیه میهنی و حزب دمکرات در اقلیم کردستان:

به طور سنتی پس از جنگ داخلی دهه ی 90 مناطق جنوبی اقلیم کردستان تحت نفوذ و اداره ی حزب اتحادیه ی میهنی بوده و مناطق شمال اقلیم در اختیار حزب دمکرات کردستان عراق(پارتی) . بر همین اساس پس از یک پارچه شدن اقلیم کردستان نیز مردم به طور سنتی در مناطق شمالی طرفدار حزب پارتی و در مناطق جنوبی طرفداری اتحادی ی میهنی هستند .

در تصویر زیر سبز کمرنگ و زرد کمرنگ مناطق مورد مناقشه ای است که پس از تهاجم  داعش نیروهای پیشمرگ به اقلیم کردستان الحاق کرده اند .

 

حزب پارتی به طور سنتی در مناطق شمالی توانسته است اکثریت کرسی های پارلمان را به خود اختصاص دهد اما در بخش جنوبی اقلیم کردستان پس از انشعاب حزب جنبش تغییر از اتحادیه ی میهنی این حزب ناچار به تقسیم ارای خود با جنبش تغییر شد . از این رو هرگز نتوانست اکثریت کرسی های پارلمان کردستان را از حزب پارتی بازپس بگیرد .

چرایی تنش های حزب پارتی با پ ک ک :

پس از اجرای رسمی ماده ی 140 عراق طبیعتا ارای مناطق الحاق شده برای تغییرات سیاسی کردستان بسیار مهم و حیاتی است از این رو اتحادیه ی میهنی چشم به ارای مردم سعدیه ، کرکوک ، تور خورماتو و خانقین  دارند و از سوی دیگر حزب پارتی به شدت ارای مخمور ، شیخان و شنگال برایش حیاتی بود .

پس از حمله ی داعش به شنگال ، پیشمرگ های حزب پارتی از این شهر عقب نشینی کردند فاجعه ی شنگال رقم خورد . پس از آن پ ک ک به این منطقه ی نفوذ کرد و توانست در آن شرایط بحرانی مردم شنگال را در کوهستان شنگال محافظت کنند . سپس ساختار های نظامی بومی برای کردهای ایزدی شنگال سازماندهی کرد و ساختاری نیمه خود گردان همچون سیستم کردستان سوریه در این منطقه ایجاد کرد . این اتفاق باعث خشم ترکیه و حزب پارتی شد چراکه نفرت مردم شنگال از حزب دمکرات و جایگزین شدن پ ک ک به جای آن معادلات سیاسی اقلیم کردستان را بر هم زد .

ورود پ ک ک که نقشی رقابتی با حزب پارتی در تمامی مناطق کردنشین عراق ، سوریه و ترکیه را دارد به حوزه ی نفوذ پارتی در اقلیم کردستان ، بسیار هزینه ی سنگینی برای حزب پارتی بود . سهم خواهی پ ک ک از قدرت سیاسی اقلیم کردستان دقیقا در منطقه ای بود که حزب پارتی نیازمند ارای مردم آن بود .

از دست دادن شنگال به منزله ی حضور مستقیم پ ک ک در قدرت اقلیم کردستان پس از اجرای ماده ی 140 است و دقیقا این قدرت می بایست طبق پیش بینی ها به حزب پارتی می رسید . از این رو حزب پارتی هموراه ی تاکید می کند که پ ک ک باید شنگال را ترک کند .

از سوی دیگر ترکیه با توجه به مناسبات سیاسی که با حزب پارتی دارد گاهی می توانست با اعمال فشار دروازه ی مرزی فیشخاپور سوریه را بر روی کردهای سوریه و احزاب ان که بخشی از پ ک ک هستند ببندد اما در شرایطی که شنگال تحت اختیار پ ک ک باشد عملا امکان محدود کردن کردستان سوریه از بین خواهد رفت .

به لحاظ سیاسی نیز قدرت حزب پارتی در قیاس با اجماع دیگر احزاب اقلیم کاهش خواهد داشت . ائتلاف حزب اتحادیه ی میهنی و پ ک ک که دو جریان نزدیک به هم می باشند می تواند پایانی باشد بر قدرت مطلق حزب پارتی در اقلیم کردستان . از این رو تنش های این دو حزب از یک جدال مشروعیت سیاسی در دو کردستان ترکیه و سوریه به داخل مرزهای اقلیم کردستان کشده شده است و برای حزب پارتی حکم مرگ و زندگی را دارد .

پ ک ک جدای از شنگال توانسته به مخمور هم نفوذ داشته باشد . شهری که حزب پارتی ان را بخشی از مناطق تحت کنترل خود می داند  .

در مناسبات سیاسی اتحادیه ی میهنی با پ ک ک  در شهر های سلیمانیه و کرکوک نیز پ ک ک توانسته است نفوذ مردمی داشته باشد . اما اتحادیه ی میهنی از این مناسبات خشنود است.چراکه وجود پ ک ک میتواند پایانی باشد بر اقتدار پارتی و قدرت گیری بیشتر اتحادیه ی میهنی در اقلیم


پی نوشت:

پس از اغار عملیات موصل داعش سعی کرد به کرکوک و شنگال حمله کند که عملا با حمایت مستقیم ترکیه و حتی حزب دمکرات در خصوص به خطر انداختن موقعیت پ ک ک و اتحادیه ی میهنی بود که این حملات ناکام ماند. 

 

موسیقی: ئه ی ره فیقانی ته ریقه ت

ئه ی ره فیقانی ته ریقه ت ده ردی عیشقم چاره که ن

یان به جاری بمکوژن جه رگم به خه نجه ر پاره که ن

سه د حه کیم هاتو عه لاجی ئه م برینه ی قه ت نه کرد

تو عه لاجی ده رده که م که  زوو به لوقمانم وه ره

روژی جه ژنه چاوه کانم موسمی ئازادیه

بو به لا گه ردانی بالات قوچی قوربانم وه ره

سه د حه کیم هاتو عه لاجی ئه م برینه ی قه ت نه کرد

تو عه لاجی زه خمه که م  که  زوو به لوقمانم وه ره

هه رکه سی هاتو وتی من عاشقم بروا مه که

تا له سه ر گونای نیشانه ی زه خمی ماران گه ز نه بی

سه د حه کیم هاتو عه لاجی ئه م برینه ی قه ت نه کرد

تو عه لاجی ده رده که م که  زوو به لوقمانم وه ره 

 

ترانه:رضا صلواتی

حساسیت های کرکوک

در چند ماه گذشته دو بار به کرکوک سفر کردم . شهر کرکوک برای کردها یک شهر استراتژیک و حیاتی است . این شهر در دوره ی امپراتوری عثمانی مهاجران ترکمن رو پذیرا شد و سپس در دوران حزب بعث تعریب شد و اعراب سنی به این منطقه همانند ترکمن ها مستقر شدن و ساختار جمعیتی شهر را تغییر دادند . این شهر پس از حمله ی داعش توسط نیروی پیشمرگ به اقلیم کردستان عراق ملحق شد .

از طرف دیگر دولت ترکیه برای القای این تفکر که در فکر احیای امپراطوری عثمانی است تعمداً نسبت به این شهر حساسیت نشان میدهد . گویی هنوز هم این شهر بخشی از امپراطوری فروپاشی شده ی عثمانی است.

چند ماه پیش در سفری به کرکوک به قلعه ی تاریخی این شهر رفتم ابتدا یکی از نیروهای محافظ این قلعه اجازه ی ورود به من نداد بعد از اینکه دلیل ممانعتش رو جویا شدم متوجه شد که عرب یا ترکمن نیستم . گفت به دلیایل امنیتی هر لحظه ممکن است عوامل داعش از طریق ترکمن ها یا اعراب سنی سعی در نفوذ به این قلعه کنند اما نگرانی از کردها نداریم .

پس از وارد شدن به قلعه با فرمانده ی نیروهای پیشمرگ که مقرش در داخل قلعه بود گفتگو کردم و از اوضاع سیاسی و نظامی این شهر گفت و حساسیت هایی که از تفکرات ترکمان ها و اعراب داشتند را بازگو کرد عنوان می کرد این احتمال وجود دارد که آنها بتوانند در نفوذ داعش به این منطقه ی انها را یاری دهند از این رو اجازه ی رفت و امد به مکان های امنیتی به اعراب و ترکمان ها داده نمی شود .

چند روز پیش 128 تن از نیروهای داعش به شهر کرکوک نفوذ کردند و اتفاقا قلعه ی کرکوک و مقر فرماندهی نیروهای پیشمرگ در داخل قلعه از اهداف این سازمان تروریستی بود . در این درگیری که چند روز به طول انجامید تمامی نیروهای داعش به هلاکت رسیدند . اما جالب است بدانید چرا این شهر برای حمله ی داعش مساعد است :

1-      ساختار این شهر از به غیر از کردها از اعراب سنی و ترکمان ها تشکیل شده اند

  • ترکمن ها و اعراب سنی هردو قرابت و نزدیکی زیادی به تفکرات تروریستی داعش دارند . از سویی در ترکمن ها به واسطه ی ترکیه و اعراب سنی به واسطه ی بی توجهی دولت مرکزی به انان این گرایش و قرابت تقویت شده است

2-      حزب اتحادیه ی میهنی کردستان کنترل شهر را در دست دارد حزبی که به لحاظ سیاسی به شدت از دولت ترکیه دور است و قرابت سیاسی زیادی با ایران و پ ک ک دارد

3-      به طور سنتی مردم کرکوک به حزب اتحادیه ی میهنی نزدیک هستند و یکی از شهر های مهم و پر طرفدار برای این حزب است

4-      حمله داعش به کرکوک می تواند به نوعی ضعف امنیتی حزب اتحادیه ی میهنی باشد که این امر موجب خوشنودی رقیب سنتی آن (حزب دمکرات کردستان عراق ) می شود به نحوی که تمایل دارد به این واسطه در کنترل شهر نقش داشته باشد یا در انتخابات های اتی بتواند بخشی از ارای مردم کرکوک را به خود جلب کند .

5-      داعش برای تاخیر در عملیات موصل  توانست حداقل یک روز پیشروی کردها را مختل نماید .

6-      سقوط کرکوک می توانست زمینه ی مداخله ی ترکیه در کرکوک را فراهم کند که این امر محقق نشد

7-      از سوی دیگر محور کرکوک برای پ ک ک که رقیب سیاسی حزب دمکرات و دشمن ترکیه است یک محور عملیاتی و ویژه است . به نحوی که در این شهر این حزب دارای پایگاه مردمی است . تبدیل شدن کرکوک به حیات خلوت پ ک ک هر دو جریان حزب دمکرات و ترکیه را نگران کرده است . لازم به ذکر است پ ک ک در اقلیم کردستان در چند نقطه ی استراتژیک دارای پایگاه مردمی و نظامی است که از آن می توان به شنگال ، کرکوک ، قلعه دزه و رانیه و سلیمانیه اشاره کرد

8-      مشارکت پ ک ک در بازپس گیری مناطق اشغالی کرکوک برای ترکیه نگران کننده بود به نحوی که نتوانست از ابراز نگرانی در خصوص حضور این حزب در شهر خود داری کند .

9-      و دست اخر سقوط کرکوک یعنی لطمه زدن به اجرای ماده ی 140 عراق که بسیاری از مخالفان اقلیم کردستان چشم به لطمه زدن به ان دوخته اند.


 

پی نوشت:

طی اظهارات اسرای داعش در کرکوک آنها از طریق بالگرد های ترکیه به این شهر رسیده بودند 

عکس:

عکس اول :بخشی از محوطه ی باستانی قلعه ی کرکوک 

عکس دوم: بخشی از نیروهای پیشمرگ اتحادیه ی میهنی ورودی قلعه ی کرکوک

موسیقی: فال حافظ

دور از تو منم تنها ، تنها منم وغمها

 هر قطره اشکم ، صد موج تمنا

صد قصه پنهان ، صد غصه پیدا

چو نای بی آوا ، اگر چه خاموشم

زبان دل گویم ، مکن فراموشم

شد مایه رسوایی ، این عشق و شکیبایی

فالی زدم از حافظ ، دیشب من سودایی

این نکته به جا آمد ، داد از غم تنهایی

چو نای بی آوا ، اگر چه خاموشم

زبان دل گویم ، مکن فراموشم

گر باده پرستم من ،  از چشم تو مستم من

در عالم تا هستم ، ازین ساغره مستم من

  که بی این مستی ٬ نیرزد هستی

می رفتی ومی دیدم ، کاشانه ی امیدم

یک سر ویرانی شد ،  دلم لرزانی شد

چو نای بی آوا ، اگر چه خاموشم

زبان دل گویم ، مکن فراموشم