اظهار نظر کنیم اما بدون توهین ...
آخرین پست وبلاگ تهران کوه نوشته ی عبداله عزیزالهی بهانه ایست برای نوشتن این مطلب . اختلاف دیدگاه بخش جدایی ناپذیر فضای نوشتاری ماست . ما به عنوان انسانهایی متفاوت که هر کدام از زاویه ی دید خود به موضوعی نگاه می کنیم طبیعتا دیدگاه های متفاوتی داریم . این دیدگاههای متفاوت لزوماً به معنی غلط یا درست بودن آن نیست . نقد نوشتن و یا اظهار نظر در خصوص هر پدیده ای با هر دیدگاهی به خودی خود امری مثبت و قابل احترامه !
عزیزالهی که در پست آخرش به کنایه در خصوص مطلب من در پی نوشت آن یک جمله نوشته است که برام در عین حالی که اصلا جالب نبود اما بهانه ی خوبی بود برای عنوان کردن این موضوع که فضای نوشتاری دنیای کوهنویسی به شدت نیازمند بازنگری است .
عزیزالهی می توانست به راحتی دیدگاهای خودش و یا حتی نقد و اختلاف نظر ش رو در کمال احترام بنویسد اما یک جمله ای که به کار برد فقط و فقط یک توهین بود . این به معنی آن است این شخص حرفی برای گفتن ندارد و گفتن واژه ای همانند «تو غلط می کنی » به عنوان یک اظهار نظر بسیار دور از شعور و شخصیت یک وبلاگ نویس است هرچند به شخصه انتظاری از ایشان ندارم (!)
این یعنی فقدان فهم و شعور در اظهار نظر کردن و اینکه ما بلد نیستیم حتی از تفکرات خودمون به شیوه ای پسندیده دفاع بکنیم . به صرف اینکه دیدگاهی مخالف دیدگاه خودشان ببینند فارغ از درست یا غلط بودن آن به باد فحش و ناسزا می گیرند.
این ادبیات چاله میدانی شایسته ی وبلاگ نویسی نیست اما متاسفانه ممکن است به یک روش جاری بدل شود .
نمی خواهم از سابقه ی فحاشی ایشون به خانواده ام (!) بنویسم چراکه شخص ایشان چندان قابل احترام و اهمیت نیست اما صرفا بهانه ای بود تا از افرادی که این روش را برای بیان افکارشان در پیش گرفته اند انتقاد شود . این روش فقط در بین قشر لمپن یا چاله میدانی نیست همانطور که مربی سطح اول کشور نیز در مواجه با هر نوع انتقادی منتقدین خودش رو یا سگ خطاب می کند و یا با توهین و تمسخر پاسخ می دهد ( نمونه 1و نمونه 2 ).
بازهم نیاز هست بگویم در جامعه ای که نویسنده گانش به تعداد انگشتان دست است طبیعی است اینگونه نوشتار رواج پیدا بکند . ما یک مثل کردی داریم که می گوید: « در روستایی که کدخدا نباشد ، خروس می شود ابوالقاسم »
این موضوع از این جهت اهمیت دارد که برخی مخاطبان با دیدن مثلا وبلاگ هایی نظیر تهران کوه شاید الگو برداری کنند . عزیزالهی در خیال خودش شاید گمان می کند کار خیلی خوبی کرده باشد فارغ از اینکه این نوع نوشتار در جوامع بربر هم پسندیده نیست و فحاشی روش خوبی برای بیان افکارش نیست . به هرجهت اهمیتی به نوشته ها و فحاشی های زشت و زننده ی وی نمی دهم اما لمپنیسم و فحاشی بلای جان نوشته هاست و فضا را از حالت گفتگو به سوی پرتگاه می برد .
من علاقه مند به شنیدن افکار مخالف خودمم هستم اما در صورتی که احترام در لابلای خطوطش دیده شود و صرفا به اصل موضوع و بیان دیدگاه پرداخته شده باشد نه با ادبیاتی که از فهم و شعور یک وبلاگنویس بدور باشد .
پی نوشت : متن تلخی است اما واقعیت است.