واکنش فدراسیون به انتقادها ...

محمد نصیری در مصاحبه ای با خبرگزاری مهر دلایل حذف یکی دو نفر از نفرات کردستانی اردوها را دلایل انضباطی عنوان کرده است . هرچند امیدوارم صحت نداشته باشد اما امیدوارم حداقل به نفرات تیم این موارد بازتاب داده شود . 

متن مصاحبه ی نصیری با خبرگزاری مهر را در اینجا بخوانید 


 

پی نوشت : هنوز دلایل چرخش فدراسیون  در خصوص انتخابی بودن اردوها مشخص نشده است . لازم است فدراسیون نسبت به اطلاع رسانی هایش حساسیت بیشتری داشته باشد اگر با عنوان اردوهای آموزشی استارت زده اند درصورت تغییر موضع اخلاق حکم میکند سریعا با دلایل منطقی اطلاع رسانی نمایند . به هر جهت به نظرم مسئولان هیئت استان نسبت به صحت این ادعا پیگیری نمایند و در صورت مسجل شدن موارد بی انضباطی نسبت به بازتاب آن به ورزشکاران اقدام نمایند . بی شک اخلاق مهمترین مشخصه ی یک ورزشکار خوب است . ورزشکار بی اخلاق را نباید حمایت کرد . امیدوارم ادعای نصیری واقعیت نداشته باشد.

کوبانی موزه می شود ...

مسئولان حزب پ ک ک عنوان کرده اند در صورت موافقت مردم ، شهر کوبانی بازسازی نمی شود و آن را به موزه ملی ( موزه جنگ) تبدیل خواهند کرد و شهر جدیدی در کنار کوبانی ساخته خواهد شد . این اظهارات در راستای سخنان عبدالله اوجالان مبنی بر استفاده از تهدید ها و تبدیل آن به فرصت انجام شده است .

در همین راستا حزب دموکراتیک خلق ها ترکیه که به پ ک ک وابسته است اقدامات قانونی جهت تبدیل زندان دیاربکر به موزه را عملی کرده اند و پس از اتمام ساخت زندان جدید دیاربکر این زندان مخوف به موزه تبدیل خواهد شد . زندان دیاربکر در سال 1980 ساخته شد و جزء 10 زندان مخوف دنیا محسوب می شود .

در صورتی که کوبانی به موزه شهر تبدیل شود هم باعث رونق گردشگری خواهد شد هم پیامدهای بسیار بلند مدت سیاسی خواهد داشت . به نظر می رسد این اقدام در شرایط کنونی هوشمندانه ترین تصمیم باشد.

 


 

پی نوشت: فیلم زیر مصاحبه ی کوتاهی است با زنده یاد امیر قبادی نخستین ایرانی غیر کردی که در کوبانی به شهادت رسید . یادش گرامی لینک فیلم 

 

فدراسیون جوابگو باشد: اردوهای انتخابی یا آموزشی؟؟

پس از استعفای دو تن از مسئولان هیئت کوهنوردی استان کردستان به دلیل حذف نام سه کوهنورد کردستانی از اردوهای اموزشی این سوال برای افکار عمومی پیش می آید که آیا ادعای نخست فدراسیون مبنی بر برگزاری اردو های اموزشی با واقعیت همخوانی دارد یا خیر؟

پیش از آن می بایست نگاهی  بیاندازیم به سیستم انتخابی اردوها فدراسیون کوهنوردی که سالهاست مورد انتقاد منتقدان است . سیستمی که شرکت کننده ها را به شیوه ی پادگان های نظامی با تحقیر و ایتم های غیر ضروری می سنجند . 

زنده یاد مقبل تعریف میکرد که در اردوهای فدراسیون یک بار فکر میکنم در اردوی الوند یک نفر از شرکت کنندگان در میان برف گیر کرده بود که یکی از مربیان بسیار تحقیر کننده به او لگد زد که چرا گیر کرده است ! 

یا اینکه به طور مثال دویدن در ارتفاع و مورادی عجیب و غریب برای سنجش کوهنوردان تا حدود زیادی خنده دار و مضحک می باشند . 

جدای از این وضعیت اسف بار ذکر این موضوع بسیار اهمیت دارد که نفراتی که بنیان اردوها اخیر را گذاشته اند خود بزرگ شده ی همین سیستم هستند و این اثرات روانی در آنان همچنان پابرجاست . از خود رئیس فدراسیون گرفته تا مربیان این اردو ها همگی بزرگ شده ی چنین سیستمی هستند پس یقیناً انتظار اینکه آنها بتوانند سلامت رفتاری و روانی داشته باشند اندکی بعید به نظر می رسد . 

اما اگر ما بتوانیم خوش بینانه نگاه بکنیم و سیستم میلیتاریزه ی فدراسیون را نادیده بگیریم اساسا اردوهای اموزشی با نیت اموزش و رشد کوهنوردان سراسر کشور با انتخاب چند نفر از یک استان و عدم انتخاب نفرات برخی استان ها کمی با مبنای مورد ادعای این اردوها مغایرت دارد . 

ضروری است فدراسیون نسبت به ماهیت اردوها شفاف سازی نماید که آیا این اردوها اردوهایی جهت رشد و آموزش است یا نوعی اردوی نوستالوژیک به شیوه ی گذشته که خود در آن رشد کرده اند؟ 

اگر هدف آموزش بوده است حذف این سه کوهنورد غیر منطقی است اما اگر هدف چیز دیگری است ضروری است  ادعای قبلی خود را تکذیب و دلایل این اردوها را مشخص نمایند . 

 


 

پی نوشت : استعفای آقایان  باغبانیان و مهدی پناه  اقدامی ارزشمند بود . غیر از این هم از ایشان انتظار نمی رفت.

کوبانی آزاد شد ...

امروز پایان خوش فرجام سه ماه همزیستی و دلهره برای کوبانی بود . امروز به جای صدای گلوله هلهله ی شادمانی دخترکان کرد می آمد که درس عشق را زیباتر از اسطوره هایشان به درستی پس دادند و سرود شادمانی سر دادند . امروز تمام کردستان رقص است و شادمانی ...

می رقصیم می خندیم بلند بلند می خندیم تا گوش آنان که نخواستند صدای انسانیت را بشنوند کر شود . بلندتر می خندیم و با شور اشتیاق تر می رقصیم آنچنان پاهایمان را به زمین میکوبیم تا خواب تاریک پرستان و پوسیده باوران را اشفته سازیم. کوبانی نمادی از هم دلی ملتها بود با کردستان ما ملتی فراموش کار نیستیم . آنان که نگران این شهر زیبا بودند را یادمان نمی رود . دستشان را می بوسیم 

مردم کردستان دوستانشان را در روزهای سخت انتخاب میکنند دوستان کوبانی و دوستان ملتمان را تا ابد فراموش نمی کنیم و به احترامشان می ایستیم دستشان را به گرمی می فشاریم و با نگاهی مهربانانه همدلیشان را اوج افتخار خود می دانیم .

امروز کوبانی آزاد شد امروز صدای خنده ی آرین میرکان ها در تمام کوچه پس کوچه های کوبانی شنیده می شد . گوش فرا دهید امروز کردستان می خندد ... می خندد و میگرید 


پی نوشت :  گرامی باد یاد امیر قبادی انسانی به معنی کامل کلمه والا از دیار خراسان از مشهد قهرمان که جانش را برای انسانیت فدا کرد امیر قبادی تنها ایرانی غیر کردی بود که به پ ک ک پیوست و در مقاومت کوبانی جانش را فدا کرد.

پی نوشت 2: بخش بزرگی از شهدای کوبانی کردهای شیروان و قوچان از خراسان شمالی بودند اما امیر قبادی تنها شهید  ایرانی غیر کرد بود.

انقلاب زنان آزاد ...

واقعه ی کوبانی تصویر دیگر از زن خاورمیانه به جهانیان معرفی کرد تصویری که در توسعه یافته ترین مدل های اجتماعی غرب نیز نمونه ی آن دیده نشده است . تمامی رسانه های دنیا با بهت و حیرت به نظاره ی کوبانی نشسته بودند اما براستی چه شد در کشور هایی که غم نان و هویت زخم های عمیقی بر پیکرشان به یادگار گذاشته است اینچنین زن به عنوان نمادی از توانمندی به یکباره به جهانیان معرفی شد ؟

پیش از اینکه به این موضوع بپردازم باید اشاره کنم سرنوشت و منش کردها در کردستان سوریه تحت تاثیر مستقیم کردستان ترکیه است به شیوه ای که اندیشه های رهبر معنوی کردها ( عبدالله اوجالان ) نقشی خیره کننده در این جسارت و بزرگی زنان دارد .

زنان در کردستان در حدود 40 سال پیش و در وقایع انقلاب 57 با مبارزه علیه حکومت شاهنشاهی توسط سازمان کمونیستی کومله وارد عرصه ی مبارزاتی شدند در آن زمان دو فاکتور اصلی یکی مبارزه با فئودالیسم سنتی و دوم بستر سازی برای حضور قدرتمند زنان در همه ی عرصه ها فراهم شد پس از آن در در ترکیه حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک ) اعلام موجودیت کرد سازمانی چپ و با همان اندیشه ی برابری طلبانه . زنان کرد وارد عرصه ی سیاست و مبارزه ی مدنی و مسلحانه شدند .

بی شک نمی توان نقش سازمان های چپ را در شکل دهی خودباوری زنان نادیده گرفت اما مدل پ ک ک به مراتب پیشرفته تر و مترقی تر بود . غالبا با دنبال کردن وقایع کردستان سوریه و شهر کوبانی این تصور به وجود می آید که زنان به یک باره خود را نشان داده اند در صورتی که کاملا داستان متفاوت است .

زنان در کردستان بیش از سه دهه است با مبانی فکر برابری طلبانه زندگی کرده اند و این اندیشه و باور چند دهه در میان آنان ریشه دوانیده است . پس از عقب نشینی رژیم اسد از کردستان سوریه مدل سیاسی و حکومتی اوجالان برای نخستین بار اجرا شد زنان بانیان قوانین اجتماعی بودند و ریاست شورا های سیاسی به عهده ی یک زن و یک مرد بود . مبانی مذهبی و پوسیده کنار گذاشته شد و از دریچه ای برابری طلبانه قوانین نوشته و اجرا شد .

زنان خود به همراه مردان همترازشان قوانین را نوشتند و خود بانی اجرای ان شدند . زنان کوبانی آن زنان خاورمیانه نبودند بلکه زنانی مترقی بودند که بیش از چند دهه است قوانین اجتماعی خاورمیانه را به چالش کشیده اند این زنان با مفاهیم برابری طلبانه و آزاد بزرگ شده اند و خود را پرورش داده اند . کوبانی حاصل مدل مترقی پروژه ی زنان آزاد اوجالان بود .

چندی پیش یکی از اندیشمندان غرب عنوان کرد زنان کرد شهر ها را ترک کردند و به کوه ها رفته بودند اما با خود تمدن را به شهرها برگردانده اند .

تمدنی که در توسعه یافته ترین مدل های غرب هم دیده نمی شود . اما قیاس این زنان به زنان شنگال می تواند تصوری روشن از وضعیت زنان خاورمیانه به ما نشان بدهد .

زنان شنگال در جامعه ای بسته و محدود و تحت تاثیر شدید فضای مذهبی زندگی میکردند  پس از حمله ی داعش به بردگی گرفته شدند و به آنان تجاوز شد . انها نیز کرد بودند و هیچ تفاوت نژادی با زنان کوبانی نداشته اند اما در شنگال جامعه ای مردسالار و مذهبی بنیان فکری زنان را شکل داده بود .

شاید بازگو کردن داستان آن بچه فیلی که در کودکی از عهده ی طناب نازکش بر نیامد و نتوانست آن را پاره کند بی ارتباط نباشد . فیلی که در بزرگ سالی با همان تصور قدیمی هیچ تلاشی برای پاره کردن بند نازک گردنش نمی کرد چراکه در کودکی هرچه تقلا کرده بود ثمری برایش نداشت . زنان شنگال همان فیل های در بند یک طناب نازک بودند که نمی دانستند می توانند به راحتی خود را رها کنند .

اگر بخواهم مختصر سخنانم را جمع بندی کنم می بایست برگردیم به سخنان دو سال پیش عبدالله اوجالان در 8 مارس  که از زندان امرالی منتشر شد :

 «هیچ داستانی به مانند داستان بردگی- آزادی زنان، با بهت‌زدگی، با خشم، با کرامت و با شوق مرا تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. برای من آزادی زن از آزادی خاک و فرهنگ ضروری‌تر است. هیچ ملتی که زنان‌اش آزاد نباشند نخواهد توانست ملتی آزاد باشد. انقلابی که منجر به آزادی زنان نشود انقلاب نیست و سازمانی که قادر به سازمان‌دهی زنان نباشد سازمان نیست. برای همین باید انقلاب خاورمیانه انقلاب زن باشد. برابری و آزادی با نیروی زنان می‌تواند تضمین شوند.»

زنان کردستان راه درس انقلاب بزرگ را در کوه ها ، کوچه ها و شهر های خود فرا میگیرند و تمدن را این بار زنان با قدرتی خیره کننده همانند کوبانی به شهرها می آورند . انقلاب تنها و تنها انقلاب زنان آزاد است .


 

پی نوشت : نگاه مذاهب به زنان به اعتقاد من توهین آمیز ترین نوع نگاه به انسان است .