آقای شعاعی کوهنوردان کردستان چشم انتظار شما هستند آنها را ببینید!
این روزها فشارهای روحی روانی مان انقدر ما را تحت فشار قرار داده است که انگار می بایست تنها راه ممکن را از طریق فضای مجازی برای اندکی التیام بخشیدن دردها و دلمشغولی هایمان را با مخاطب قرار دادن ریاست محترم فدراسیون کوهنوردی جست !
جناب آقای شعاعی دلیل اینکه شما را مخاطب قرار دادم این است که شما سالهای سال کوله هایتان را بر دوش گذاشته اید و با سنگ به سنگ کوهستان و معرفت و زنده دلی همنوردان به خوبی اشنایید و اینکه مردم کردستان می دانند که شما به کوهستان تعلق دارید همچون نامه ی همنورد مان آقای ایرج زنده دل در هتل شادی سنندج که از شما خواسته بود به کوهستان بیایید چراکه جایگاه رفیع کوهمردان کوهستان است ! و این دلنوشته شما را تحت تاثیر قرار داد و به کوهستان آبیدر رفتید و این همان نقطه ی عطفی بود که کوهنوردان کردستان انتظارش را داشتند !
آقای شعاعی امروز کوهنوردی کردستان جان می بازد و ما نظاره گر این جانباختن هستیم ...
ما دغدغه ای جز زنده نگه داشتن اخلاق و منش بسیار والای کوهنوردی در سر نداریم اما باور کنید این پیشکسوتان دلی پر از گلایه دارند و همگان از این روند سرخورده شده اند . آن پیر دل زنده که روزها و شبها کوله ای بر دوش میگذارد و با دستان لرزان خود متنی را می نویسد عشقش فقط کوهمردی و کوهستان است اما امروز رغبت دست بردن بر قلم را نیز ندارد !
آقای شعاعی کوهنوردی کردستان جان می بازد ...
شما خوب میدانید کوهنوردان چگونه رسم عطوفت و بخشندگی و ایثار را از سنگهایی که گلهای لطیف را در خود جای میدهد آموخته اند ، شما باید خوب بدانید که طوفانهای کوبنده و سوزناک چگونه مرام و منش همنوردانه را به والاترین شکل نمایان میکند !
امروز کردستان گرفتار همین طوفان است که اگر همنوردانی همچون شما نباشند کوهنوردی جان می بازد !
کوهنوردان کردستان مدتهاست چشم انتظار حضور شما در مجمع عمومی هیئت کردستان هستند و این انتظار همگان را سرخورده کرده است . براستی چه چیزی باعث این تاخیر شده است ؟ آیا تصور شما از هیئت کوهنوردی کردستان چگونه است؟ آیا دلمشغولی پیشکسوتان و دلسوزان کوهنوردی کردستان و عشق و علاقه یشان به کوهستان را به دلیل نفوذ سیاسی مسئول هیئت کردستان به فراموشی سپرده اید ؟ گمان نمی کنم اگر اینگونه بود به آبیدر نمی رفتید !
روزی که جناب آقای مرادیانی به عنوان رئیس هیئت کوهنوردی کردستان انتخاب شد همگان از نفوذ سیاسی و قدرت اجرایی ایشان به عنوان معاونت عمرانی استانداری خرسند بودند با اینکه می دانستند حتی به تعداد انگشتان دست نیز به کوهستان نرفته است ! اما پس از سالها مسئولیت ایشان حتی سرسوزنی از این قدرت خود جهت پیشبرد هدفهای کوهنوردی استفاده نکرد و امروز که حتی در سمت عمرانی استانداری نیز مسئولیتی ندارد امیدی به مثبت بودن ماندگاری ایشان نیست !
ای کاش مسئولین دیگر هیئت نیز کوهنورد می بودند که متاسفانه آنان نیز یا دونده هستند و یا بسیار اغراق کننده و دروغگو !
شما خوب میدانید دروغ در کوهنوردی به معنی مرگ است ! مرگی که ارمغان این دروغها و اغراقهاست ! اینان تفاوت میان فوتبال و کوهنوردی را درک نکرده اند !
ای کاش این تاخیر کوتاه تر می شد تا این سخنان را از زبان سالخوردگان دلسوخته می شنیدید که چگونه دستان لرزانشان از قلم افتاده است و چگونه دیگر رغبت نوشتن و سخن گفتن ندارند ...
آقای شعاعی در جایی که از صعود دماوند با به خطر افتادن جان 4 نفر انسان کم تجربه را یک صعود تاریخی قلمداد میکنند و از خود برای این صعود اسطوره می سازند دیگر چه امیدی باقی ایست؟
مادامی که به دروغ سرعت باد را در دماوند بیش از 90 کیلومتر در ساعت عنوان میکنند و ادعا می کنند قله را صعود کرده اند ! من به عنوان کوهنوردی کم تجربه در سرعت باد 30 کیلومتر اگر گرفتار شدم و جانم را از دست دادم چه کسی مسئول است؟
مادامی که مسیر 6 ساعته را 3 ساعت اعلام می کنند و این امار را با افتخار به دروغ اعلام میکنند در صورتی که حتی صعود نکرده اند مرگ نفراتی که به این آمار استناد می کنند بر عهده ی کیست؟
نگذارید این رسم ناجوانمردانه در کردستان ریشه بدواند ، نگذارید جان انسانها را به بازی بگیرند ، نگذارید دروغ را دستمایه ضعف فنی و جسمانی خود نمایند ! کوهنوردان مبتدی به دلیل دولتی بودن و رسمی بودن این نهاد به سخنان آنان استناد می کنند آقای شعاعی از شما انتظار داریم دردهای کوهنوردان را بشنوید .
آقای شعاعی کوهنوردی کردستان با این روند جان می بازد لطفا دردهای کوهنوردان را بشنوید ...