کوهستان

آقای عباس خاکی پیشکسوت و مربی کشتی شهر سقز و استان کردستان روز یک شنبه در سن 67 سالگی درگذشت.

وی که سابقه 15 سال ریاست اداره تربیت بدنی سقز را در سالهای قبل در کارنامه خود دارد به عنوان اولین کسی که ورزش کشتی را در شهر سقز پایه گذلری نمود و همچنین پایه گذار کشتی نونهالان در ایران شناخته میشود.

وی که در دوران مدیریت خود در تربیت بدنی کارهای ارزنده و زیربنایی زیادی برای ورزش سقز انجام داد ، در سمت مربیگری نیز  به عنوان مربی بین المللی کشتی شاگردانی همچون برادران چمن گلی ، عبداله مرادخانی ، رئوف سلیمی ، عباس محمدی و ... را تحویل جامعه ورزشی کردستان داد.

لازم به ذکر است سال گذشته نیز یادواره ای برای تجلیل ازسالیان متمادی زحمات ارزنده دو تن از پیشکسوتان کشتی کردستان آقایان سید الشهدایی و خاکی با حضور شش استان برتر کشتی کشور در سنندج  برگزار شده بود.

پیکر این مرحوم صبح روز یکشنبه در میان خیل ورزشکاران و جامعه ورزشی و پیشکسوتان و خانواده ایشان تشییع وبه خاک سپرده شد.

کوهستان: این ضایعه ی اسف بار را به جامعه ی ورزش سقز و کردستان تسلیت عرض مینمایم.

گزارش از سایت آروکمپ

گزارش از مرکز خبر رسانی سقز

 

سفر کوهنوردان ایرانی به منطقه ی تیتان امریکا پیامدهای بسیاری برای ما داشت اما حاشیه ی آخر این ماجرا شاید ناچارم کرد که اندکی بنویسم نه برای آقای نصیری به عنوان یک نویسنده ی خوب ، نه برای آقای عباس محمدی به عنوان یک استاد فرهیخته  ، نه برای آقای عباس ثابتیان به عنوان یک دوست و کوهنویس برجسته نه برای ... بلکه برای خودم !

روزگاری که کوهستان را به عنوان نه فقط یک ورزش به عنوان یک روش زندگی انتخاب کردم با این تصور و اشتیاق امدم که  که در آن سیب ها به 12 قطعه تبدیل می شوند ، پرندگان در تغذیه ات سهیم هستند ، جانداران همراهت هستند و گیاهان همصحبتت ! همنوردان نجات بخشان زندگیت هستند و اندک آب قمقمه ات فرصتی است برای اندک لبخند همنورد تشنه ات !

خوشحال بودم چون کوهنوردی را با تمام رشته های دیگر متفاوت می دیدم و اخلاق را اصل اولیه کوهنوردان می پنداشتم و همواره آرزوداشتم روزی اخلاقم از این کوهنودی هایم تاثیر بپذیرد و ...

آری اخلاق که همان اصل اولیه حضور ما در کوهستان است کم کم رخت بر میبنند ما برای رسیدن به هدفهایمان همه چیز را قربانی میکنیم شاید روزگاری محمد اوراز بر روی دوش کوهنوردان حمل نشده است و روزها و شبهای سرد گاشربروم شاهد جانفشانی های کوهنوردان نبوده است ! شاید براستی کوهنوردی آن نیست که می پنداشتم !و شاید کوهنوردی با رشته ای همچون فوتبال آنقدرها هم تفاوت ندارد ... کاش می دانستم آن شخصی که در اورست جان کوهنوردان را نجات داد براستی کوهنورد نبود؟  مگر اوراز ها و سعید طاهری ها و فرشاد خلیلی ها کوهنورد نبودند؟

شاید بد نباشد کمی از خودم و دغدغه هایم بنویسم !

اندکی پیش مجادله ای در گرفت و هنوز هم ادامه دارد  میان ما به عنوان حامیان محیط زیست و اعضای هیئت اتومبیل رانی که با خودروهای دو دیفرانسیل به قله ی چهلچشمه تجاوز کرده بودند ! آنها برای توجیه عمل زشتشان رنگ و بوی مذهبی به توجیهشان داده بودند و در این جامعه که همانند جوامع کومونیستی  ارزشهایی حاکم است که همه چیز را با این ارزشها می سنجند ! ما از محیط زیست می گفتیم اما آنان سخن از اولین افطاری و اولین سحری می راندند و این یعنی یک بازی کثیف و برای رسیدن به هدفت یا باید پاپس بکشی و یا باید به این بازی کثیف ادامه دهی ...

و شاید آن روز که من مشغول تنظیم حسن ختام نامه رهبری برای پایان دادن به این بازی کثیف !بودم اخلاق کوهنوردیم را هم همراه نامه بر باد می دادم اما مجبور بودم از هر ابزاری برای محکوم نمودن مسئولین استفاده بکنم و شاید روزی آن نامه را بفرستم و شاید باید اینگونه بود !

امروز صحبت از تیم بسته شده ی انجمن کوهنوردان ایران است که چرا این افراد بودند؟ و چرا به فلان جا رفته اند است ؟ نمی دانم آیا آقای نصیری هم برای محکوم کردن آقای محمدی به ابزارهایی روی آورده است که خود سراسر پایمال کردن اخلاق و منش کوهنوردی است ؟ آیا این است اخلاق ، این است کوهنوردی که سالیانی است ما را می پروراند ؟

به زعم من این ترور اخلاقی در راستای نافرجام بودن انتقادهای صورت گرفته از تیم به اعتقاد من بسیار شایسته ی ایران در آمریکا است و این بحث دلیلی جز ضعف موضع ندارد .

فکر نمی کنم چند عکس( شخصی و کاملا خصوصی ) که هیچ چیز را ثابت نمی کند از ترور اخلاقی ضد اخلاق تر باشد . کاش می دانستم من تعریفم از اخلاق اشتباه است یا مدافعان اخلاقی نمی دانند چه چیز ضد اخلاق است ! کاش روزی آن را فهمیدم ! ایمان پیدا کردم که اخلاق در کوهنوردی امروز زیر سوال رفته است !

 شاید بهترین کار همان است که چیزی در این رابطه از طرف تیم انجمن کوهنوردان ایران منتشر نشود و به گمانم هم همینگونه خواهد بود !

 

آه ای صبا چون تو مدهوشم من...

خود فراموشم من... خانه بر دوشم من..خانه بر دوش..

من در پیش کو به کو افتادم دل به عشقش دادم..

حلقه در گوشم من... حلقه در گوش

گر در کویش برسی برسان..این پیام مرا ..

بی چراغ رویت من ندارم دیگر تاب این شبهای سرد و خاموش

هرگز هرگز باور نکنم ..عهد و پیمان ما شد فراموش..

ای جان من غرق سودای تو ..بی تماشای تو..

دل ندارد ذوق گفتگویی

بی جلوه ات آرزو بی حاصل..

بی تو در باغ دل ...

خود نروید سرو آرزویی

شبها مرغ لب بسته منم ...دل شکسته منم ...

تا سحر بیدارم... سر به زانو دارم...

بر نخیزد از من های و هویی

بی تو سیر گل را چه کنم ...

گل ندارد بی تو.. رنگ و بویی

 

ترانه : خانه بردوش

با صدای : علیرضا افتخاری

 

حافظا بی تو در این آشفته مأوی چه کنم ؟ عاشقی از که بیاموزم و دل را چه کنم ؟

کمتر کسی شاید شیفته و حیران می و جام و بلبلان شیدای حافظ نباشد این شیدایی هم عالمی دارد گاه در خلوتهای شبانه گاه در لحظاتی که دوست داری اندکی حافظ برایت وصف کند هر آنچه خوبی است !

شعرهایش را وقتی بارها مرور میکنم مرا به کوچه هایی می برد که سالیانی است از آن گذر کرده ام و روزها و لحظه هایم رنگ و بوی او را گرفته اند ! کوچه هایی با بوی مهر ،با بوی دلدادگی و ... بگذریم !

بدین شعر تر شیرین ز شاهنشه عجب دارم

که سرتا پای حافظ را چرا در زر نمی گیرند

دوست و همنورد عزیزمان آقای آزاد صالحی ( سرپرست گروه کوهنوری کانی ) طی تماس اینترنتی با وبلاگ کوهستان خبر از حضورشان در کاتماندو جهت صعود به قلل آیلندپیک و کالاپاتار و همچنین بیس کمپ اورست را دادند . برای کاک آزاد عزیز آرزوی موفقیت و اجرای برنامه خوبی دارم .

روز شنبه ایشون به طرف کاتماندو پایتخت کشور نپال پرواز کردند و هم اکنون در کاتماندو حضور دارند که در روزهای آینده به طرف منطقه ی اورست راهی خواهد شد .

پی نوشت : من بدون شما سهند نخواهم رفت کاک آزاد عزیز در ضمن جای شما در برنامه ی آتی خالی خواهد بود و منتظر خبرهای بعدی از شما هستیم . با سپاس

آخر هفته هیچ توده ی باران زایی در ایران نفوذ نخواهد و کرد و روزهای بدون بارشی را شاهد خواهیم بود . در ارتفاعات مرزی شمال غرب ایران ( مرز مریوان تا اشنویه ) با توجه به نقشه ی هواشناسی شاهد کاهش اندک دما خواهیم بود و این کاهش دما  در نوار شمالی مرزی نیز قابل احساس است !  در سایر مناطق ایران نیز روزهای مناسبی برای کوهنوردی خواهد بود .

تعطیلات آخر هفته به کامتان

می پرد موج زنان باز می آید فرود

هم چون آن سایه ی لغزان شب کور ،

هی هی ی چوپان

                        از دور

می خزد مار

چون آن جاده ی پیچان چون مار

در سراشیبی ی غوغاگر رود

بی که از خیمه ی رازش به در آید

وه که می خواند

                 جنگل چه به شور !

این تصاویر دوستان و عزیزانی است که در پنجمین صعود قلم حضوری پر شور داشتند که هیچ وقت از ذهن ها پاك نخواهد شد٬ اين تصاوير٬ تجديد خاطره است با همه همنوردانم در پنجمين صعود قلم، يادش بخير...!

                                                       

ياد باد آن روزگاران ياد باد...!

عکسها و گرد آوری : امیرحسین ناظمی

پی نوشت :

بعد از صعود قلم چه بر سر کوهنویسان آمده است ؟

1-     عرفان مربی شده قراره به زودی شیرینی بده

2-     سونیا نسلش در خطر انقراضه و پیداش نیست گاهی هم یه اس ....... میفرسته که ..........

3-     امین معین از وقتی از نوشاخ افغانستان برگشته سبیلشو زده اما یه عالمه ریش گذاشته و همیشه یه آرپی جی هم تو کوله ش هست

4-     مرتضی صالحی فرد هم رفته کلاسهای شمشیر بازی تا ....

5-      محمدگائینی هی عکس میگیره و الانم 5 تا از عکسهاش تو نمایشگاه دماوند هست می تونید برید ببینید !

6-     عیسی هم توی لنج های خلیج فارسه داره صید مروارید میکنه !

7-     علیرضا ی همت شمیران هم از وقتی کسی سرقدم نیست سرش غر بزنه افسردگی گرفته !

8-     احد هم هر وقت کامنت میگذاره 40 تا پشت سر هم میگذاره و بعد میره تا یه سال دیگه پیداش نیست

9-     لیلا هم گاهی هست گاهی دیگه نیست !

10- ماهزاده هم دماوند اشکشو در اورده و ترک کوهنوردی کرده !هی پشت سرم هم فحش بار دماوند میکنه

11- آقای عسگری هم کماکان وجب به وجب الوند رو میگرده و گزارش نمی نویسه

12- آقای حسن احمدپور هم سرش گرم محیط زیست دیگه علاقه ای به کوهنوردی نداره !

13- فواد رضا پور هم از وقتی چادر من رو زده داغون کرده هی منتظر فرصته جبران بکنه

14- رضا راستی در دسترس نمی باشد

15- عباس ایلاقی هم در حال امداد رسانی برای نجات نسل سونیا است

16- آرش هم هر روز تو وزارت کشور دنبال سوتی گرفتن از بچه هاست !

17- آنا هم با عرفان از هفت روز هفته 10 روزش رو دماوند هستن !

18- سدممد ( محمد رضا ) هم سرش حسابی شلوغ شده از بعد صعود قلم آمار بازدید کننده هاش ترکونده !

19- امین غفارزاده همچنان دنبال اینه که بفهمه چرا کوهنوردی؟

20- آرزو احمد زاده و مهدی ساقی هم هرچی جاهای پرت و ناشناخته ی ایرانه دارند سرک میکشند و گزارش می نویسند .

21- آقای صدقی هم بدون تغییر کماکان پایدار و استوار هستند

22- رضا هنوز نمی داند به راستی چه رازی است این کوه !!!!

23- مهشید هم رفته اهواز و تا اسفند گفته کوهنوردی رو تحریم میکنه !!!

24- احسان سالاروند رو اگه خبر دارید به من هم بگید لطفاً !

 

این چهره شاید یاد آور لحضات شادی از تمام سالیان زندگی مان باشد ! ۹۵ سال و هزاران لحظه ی شیرین سیاه و سفید که بر روی جعبه ی جادویی خودنمایی میکرد.

دیدمت در حریری ز مهتاب سرد و خاموش خفته بودی

یادم آمد که در صبح دیدار از غروبی چنین گفته بودی

در دو چشمت طلوع نهان بود چون ستاره می دمیدی

در شب بهت ویرانی من قصه های مرا از سر شوق می شنیدی

بی شکیبم بی قرارم سر به پاهای جنون می گذارم

بی شکیبم بی قرارم دل به دریای تو می سپارم

در بهاری که بی تو خزان شد باورم شد دگر نیستی تو

خود نگفتی که من هم بدانم کیستی تو ؟ چیستی تو ؟

دیدمت در حریری ز مهتاب سرد و خاموش خفته بودی

یادم آمد که در صبح دیدار از غروبی چنین گفته بودی

 

پس از گذر ازفراز و فرود راه هاي صعب العبوردر دامنه رشته کوههاي شاهو ، در جنوب غربي استان کردستان، در منطقه اورامانات روستاي «ديوزناو» با قدمتي به پیشنه انسان، آب و کوهستان خودنمایی می کند. با وجود طبيعت و معماري خاص و فرهنگ دیرپای سنتي ، زندگي با اميد و استقامت ، در جريان است.

مردمی مهربان و طبیعتی چشم نواز که روح را با خود بر بلندای صخره های استوار و ستبرش پرواز می دهد

گزارش تصویری را اینجا ببینید

عکاس: سامان عباسی - دی ماه

پی نوشت : معماری روستاهای اوران به شکل منحصر بفردی است که چشم هر بیننده ای را خیره می کند و با توجه به اشاره دوست بزرگوارمان آقای صدقی در این خانه ها هیچ گونه ملاتی به کار برده نمی شود و اصطلاحا آن را خشک چین می کنند .

باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سر به گردون سای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید
باغ بی برگی خنده اش خونی است اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن
پادشاه فصل ها پاییز
 

عکس: کردستان - هورامان

روز چهارشنبه برای چندمین بار رئیس اداره تربیت بدنی شهرستان سقز خطاب به بنده و این بار رو دررو و در یک اقدام نادر و عجیب اقدام به پرخاشگری و فحاشی نمود !

این واکنش عجیب آقای مفتی به دلیل فشارهای اخیر فعالان محیط زیست مبنی بر محکوم نمودن صعود ماشین های دو دیفرانسیل به قله ی چهلچشمه صورت گرفت و به لحنی تهدید آمیز بنده را خطاب قرار دادند و در یک واکنش عجیب تر با 6 بار تماس تلفنی با رئیس هیئت کوهنوردی خواستار برکناری من از روابط عمومی هیئت شد و تهدید کرد در صورت عدم برکناری بنده این اداره حتی یک ریال هم به هیئت کوهنوردی پرداخت نخواهد کرد . وی در جلسه امروز مدیرکل تربیت بدنی استان کردستان و نماینده مجلس و همچنین فرماندار مانع از حضور هیئت کوهنوردی و  فعالان محیط زیست شد .

از این پرخاشگری آقای مفتی می شود چند برداشت کرد نخست اینکه بنده و فعالان محیط زیست در فعالیتهای خود از جنبه هایی موفق بودیم و دوم اینکه ایشان تفاوتی بین مسئول تربیت بدنی با یک ........ نمی بیند . از این جهت باید به خود ببالم که مورد پرخاشگری  مفتی قرار گرفته ام .

این در حالی است که تمامی فشارهایی که به این اداره وارد شده است تنها از طریق روابط شخصی بوده است و تا کنون هیچ نامه ی رسمی از طرف محیط زیستی ها به هیچ ارگانی ارسال نشده است و در موج اول فقط بازتاب رسانه ای این اقدام اهداف این جمع بوده است .

بیانیه های فعالان محیط زیست جهت ارسال به ارگانهای ذیربط در دست تدوین است و به زودی رسما به مدیریت ارگانهای استانی ارسال خواهد شد . لازم به ذکر است که تا کنون تشکل های زیر خواستار پیگیری های رسمی این اقدام بوده اند و آمادگی خود را جهت ارسال بیاینه اعتراضی خود به مسئولان اعلام نموده اند .

 

انجمن سبز چیا کردستان ( آقای کهنه پوشی )  ،بنیاد زاگرس شناسی ( آقای اسماعیل سرخ ) ، هیئت کوهنوردی شهرستان سقز( آقای افرند ) ، هیئت کوهنوردی شهرستان بانه ( آقای خطیبی ) ، هیئت کوهنوردی شهرستان مریوان ( آقای هژیری) ، هیئت کوهنوردی شهرستان دیواندره ( آقای اسماعیل سرخ ) ، هیئت کوهنوردی شهرستان قروه ( آقای شهرام نعمتی )، هیئت کوهنوردی شهرستان دهگلان ( آقای سیدی ) ، هیئت کوهنوردی شهرستان بوکان ( آقای فرامرزی ) ، کانون کوهنوردان سنندج ( آقای حقیقیان ) ، کانون کوهنوردان آزاد سقز( آقای یارانی ) ، انجمن کوهنوردان سقز ( آقای عباسی ) ، شرکت هوار گشت ، خانه ی گردشگران سقز( آقای رحیم نژاد )  ، گروه کوهنوردی قاجر قروه ( آقای نعمتی ) ، گروه های کوهنوردی سطح شهرستان سقز ، انجمن سبز سقز ( آقای دکتر نیلوفری ) و ...

پی نوشت : تشکلهای نام برده شده فقط تشکلهایی هستند که رسما آمادگی خود را جهت ارسال بیانیه و اعتراض نامه اعلام نموده اند و حمایتهای غیر رسمی لحاظ نشده است .

۲۷.۴

به مناسبت هفتمین سال تاسیس کانون کوهنوردان سنندج و به یاد قهرمان ملی زنده یاد محمد اوراز تیم پاراگلایدر کانون کوهنوردان سنندج در مورخه 11 شهریور راس ساعت 11 صبح بر فراز بام ایران با موفقیت و اقتدار پرواز نمودند .

نفرات تیم عبارت بودند  از آقایان ناصر ابراهیمی ، نادر ابراهیمی و رضا زندی بودند همچنین تیم تدارکات و پشتیبانی این برنامه  شامل آقایان  ناصر محمدی ، هادی نقشینی ، فرهاد ابراهیمی و شاهین ابراهیمی بودند .

اعضای تیم پرواز کانون کوهنوردان سنندج روز جمعه در میان استقبال مردم و ورزشکاران به سنندج بازگشتند و در کنار تندیس زنده یاد محمد اوراز ضمن بزرگداشت یاد و خاطره  این بزرگ مرد کوهنوردی ایران ، پروازشان را به روح اوراز  تقدیم نمودند . این موفقیت بزرگ را به جامعه ی ورزش استان کردستان تبریک می گوییم .

 

کوهستان : هفتمین سالگرد تاسیس کانون کوهنوردان سنندج را از صمیم قلب به یکایک اعضای این تشکل مردمی و بزرگ تبریک عرض مینمایم و امیدوارم همیشه بر قلل افتخار گام بردارید . کانون کوهنوردان سنندج با مدیریت دوست بزرگوارمان جناب آقای صلاح حقیقیان به یکی از تاثیر گذارترین تشکلهای مستقل کوهنوردی در کشور تبدیل شده است و فعالیتهای درخور توجهی در سالهای اخیر داشته است و فعالیتهایشان نوید آینده ای روشن برای کوهنوردی این دیار دارد . همیشه پایدار و همیشه بر فراز باشید

 

عکسهای برنامه را در این قسمت ببینید .

27.4

انجا که خیال سراسیمه تر از همیشه است ، در میان پیچ و تاب درختان انگور وحشی و لابلای درختان گردو ! دیواره های مرتفع که از میان انبوه درختان سر بیرون اورده است ! بی اختیار لبخند می زنی و هوای خنک کوهستانها صورتت را نوازش می کند ، شیطنت سنجابها روی انبوه درختان بلوط زندگی را به زیبا ترین شکل ممکن ترسیم می نماید . آنجا دیگر تو نه آن انسانی که شهر را به ویرانی کشانده است ، می بینی ، حس می کنی و ستایش می کنی آنهمه زیبایی را در نگاه تشنه ات !

خروش و هیبت آبشار را که از بلندای دره ای زیبا فرو می ریزد و روح هر بیننده ای را به هیجان وا می دارد و لبهایش را به  تحسین آن بر می انگیزد

آری زندگی آنجاست و ما نیز گذرا چند صباحی را به آرامی و لطافت همچون این طبیعت شاداب و مهربان می گذرانیم . جنگلهای انبوه و در هم تنیده که دست در دست هم داده اند ، رودخانه ای زلال و خروشان  ، مردمی مهربان و خونگرم که هیچگاه آرامش لانه ی خرسها را نگرفته اند ، میوه های جنگلی فراوان و منظره ای که نماد بهشت است بهشتی که همگان چشم انتظارش هستند  بی شک بهشت هم اینگونه نیست اگر باشد !

نفرات برنامه :

هیوا دادخواه - کاوان محمد زاده - رامیار ( سقز )

محسن آهنگری– دیاکو علیار – یونس- ایوب – امیر – کیوان محمد زاده ( بوکان )

عکسهای برنامه به زودی تقدیم حضور خواهد شد