غروب !
 می پرد موج زنان باز می آید فرود 
 
 
    
 
هم چون آن سایه ی لغزان شب کور ،
هی هی ی چوپان
از دور
می خزد مار
چون آن جاده ی پیچان چون مار
در سراشیبی ی غوغاگر رود
بی که از خیمه ی رازش به در آید
وه که می خواند
جنگل چه به شور !

       + نوشته شده در ۱۳۸۹/۰۷/۱۵ ساعت 18:46 توسط راميار 
        | 
       
   
 محلی برای انتشار دغدغه هایم
	  محلی برای انتشار دغدغه هایم