افتابکاران جنگل : به مناسبت سالگرد واقعه ی سیاهکل




پی نوشت: فردا سالگرد واقعه ی سیاهکل هستش . ممنون از طوبی اذرگشب برای اطلاع رسانیش
پی نوشت: فردا سالگرد واقعه ی سیاهکل هستش . ممنون از طوبی اذرگشب برای اطلاع رسانیش
تقدیم به اشک های تکان دهنده ی دوستان ترکم
بعد از 4 ماه زندگی نزدیک و سراسر خاطره با دوستان ترک و کرد خود ، سخت بود دل کندن از این دوستان که هر کدام به پاکی آب روان بودند . همیشه سعی کرده ام احساساتم را کمتر بروز بدهم اما پس از جدایی از این دوستان و بدورد تلخی که با هم داشتیم دیدن اشکهایی که به نشانه ی محبت از چشمان برخی از دوستانم سرازیر شد من را در موقعیتی قرار داد که شاید هیچ گاه تصورش را نمی کردم ...خاطره زلزله ی آذربایجان تا شیطنت ها و لبخند های پیوسته ی مان ؛ تا فریاد تراختور، تراختور گویان !
یوسف ؛ چه آتشی در دل بر پا کردی !
داغلارا چم دوشنده ، بولبوله غام دوشنده / وقتی که مه کوهها را می گیره و وقتی که بلبل غمگین میشه
قورخورام یار گچ گله ، گوزلریم یاشلی گالا / می ترسم که یارم دیر بیاد و چشمانم خیس بماند
ترانه : احمد کایا
صدای احمد کایا برای ما کردها صدای آزادی و سالها فریاد درد و رنج است ! صدایی آنچنان دلنشین که روح بلند کایا آنچنان در میان نوای دلنشینش در هم آمیخته است که زیباترین و دلنشین ترین ترانه ها گویی از حنجره ی این بزرگ مرد است .
احمد کایا (Ahmet Kaya)خواننده مبارز کردتبار ترکیه است که سالها در مقابل فاشیسم ایستاد و جان خودش را نیز در این راه فدا کرد. یکی از اعضای پ . ک . ک جمله جالبی در خصوص احمد کایا عنوان کرد گفت: (کایا سترانیکه به به رزی چیاکان) کایا نوایی است به بلندی کوهها !
احمد کایا همواره یا خود در اسارت دولت ترکیه بوده است یا ترانه هایش اما روح بلند کایا فارغ از ناسیونالیزم افراطی بود و هیچ گاه مسائل ملی و قومی خود را با آنچه حقیقت بود معاوضه نمی کرد هیچگاه نه یک جانبه به حمایت از جریانات سیاسی ترکیه برخواست و نه ذره ای از مطالبات مردمش می گذشت ! او در ترانه هایش همواره بر عنصر دوستی و انسانیت تاکید داشت و شاید اگر بتوان شخصیتی در کشورمان ایران نزدیک به شخصیت کایا مثال بزنم می توانم از احمد شاملو یاد کنم .
افرادی که برای انسانیت می نوشتند و می خواندند . در سال 2000 احمد کایا پس از حمایت آشکار خود از عبدالله اوجالان رهبر حزب پ ک ک ( پارت کارگران کردستان ) که توسط ترکیه واسرائیل دستگیر شده بود در خانه اش به شکلی مشکوک ترور شد و صدایش برای همیشه جاودانه ماند ، همسر وی هیچگاه اجازه نداد پیکر وی را به ترکیه ببرند و این جمله اش که ترکیه لیاقت آن را ندارد که پیکر مرد بزرگی همچو کایا در آن دفن گردد از یادها نخواهد رفت .
در همین رابطه بخوانید : زخمه ساز
ساری گلین در ترکی آذربایجانی به معنی عروس زرد( عروس مو طلایی ) است و در افسانه ها به معنی خورشید ، آهنگ و موسیقی ساری گلین سالهای سال سینه به سینه به ما رسیده و ساری گلین از تصنیف های فولکلور آذربایجان محسوب میشود. رقص ساری گلین، رقص مبارزه برای رهایی خورشیدی است که اهریمن آن را به اسارت برده است. انسانی که برای رهایی آن آمده، چنان شیفته خورشید است که حاضر به فدای جان خویش در راه رهایی آن است . بنابراین این موسیقی را می توان هنری برای آزادی نامید . ساری گلین را شاید بتوان گفت فریادی برای رهایی بخشی است . این ترانه بسیار زیبا تقدیم به تمام مخاطبان
بو دره نین اوزونو،
چوبان قایتار قوزونو،
نة اوْلا بیر گون گؤرم
نازلی یاریمین اوزونو
نئیلیم آمان ، آمان
ساری گلین
*ای چوپان گوسفندها را در طول دره
باز گردان ای خورشید من
چه می شود روزی من صورت یارم را ببینم
چه کار کنم ساری گلین *
حسین علیزاده نوازنده مشهور تار در آخرین آلبوم خود به نام به تماشای آبهای سفید(با نام انگلیسی Endless Vision) این قطعه را همراه با جیوان گاسپاریان اجرا کرده که در آن ایلقار مرادوف همراه با افسانه سرایی شعر آن را میخوانند. البته در ادامه قطعه جیوان گاسپاریان آن را به زبان ارمنی و سپس به زبان فارسی شعری با همین موسیقی خوانده میشود
قطعه ای زیبا از ترانه مهتاب علی اصغر زندوکیل این قطعه یکی از خاطره انگیز ترین موسیقی هاست .هرچند کل این ترانه که در آلبوم شب مهتاب قرار دارد و بسیار دلنشین است اما این قطعه حس و حال دیگری دارد ...
ماه غلام رخ زیبای توست
ماه غلام رخ زیبای توست
سرو کمربسته ی بالای توست ، ای حبیبم
سرو کمربسته ی بالای توست ، ای حبیبم
ای مه انور ، لعل تو شکر از همه بهتر ، قند مکرر
جانم جانم قند مکرر لب خندان توست ، ای حبیبم
قند مکرر لب خندان توست ، ای حبیبم
قند مکرر لب خندان توست ، ای طبیبم
زمستون خدا سرده دمش گرم / زمین رو مثل یخ کرده دمش گرم
دم گرم کسی نیست توی این شهر / اون عاشقی که ولگرده دمش گرم
دوباره من غرورم رو شکستم / نخوردم چیزی اما مست مستم
خداوندا الهی نه نگه که / میشم بدتر از این کسی که هستم
زمستون خدا هوا چه سرده / میترسم دیگه یارم بر نگرده
دلم دل دیگه نیست خونه ی درده / ببین یارم خدا با من چه کرده
زمستون خدا سرده دمش گرم / زمین از غصه تب کرده دمش گرم
تو آیین خدا لوطی گری نیست / زمینو جون به لب کرده دمش گرم
زمستون خدا سرده دمش گرم / زمستون خدا سرده دمش گرم
ترانه از : مهدی مجتبی ای
عکس: کردستان - کوهستان سلطان چهلچشمه
پی نوشت : من خیلی کم موسیقی پاپ رو تو وبلاگ میگذارم این موسیقی شاید یک استثنا است ...
مو
ای ساربان ، ای کاروان ،لیلای من کجا می بری
با بردن لیلای من، جان و دل مرا می بری
ای ساربان کجا می روی، لیلای من چرا می بری
ای ساربان کجا می روی، لیلای من چرا می بری
در بستن، پیمان ما، تنها گواه ما، شد خدا
تا این جهان برپا بود این عشق ما بماند بجا
ای ساربان کجا می روی، لیلای من چرا می بری
ای ساربان کجا می روی، لیلای من چرا می بری
تمامی دینم به دنیای فانی
شراره عشقی که شد زندگانی
بیاد یاری، خوشا قطره اشکی
بسوز عشقی، خوشا زندگانی
همیشه خدایا محبت دلها
به دلها بباران بسان دل ما
که لیلی و مجنون فسانه شود
حکایت ما جاودانه شود
تو اکنون زعشفم گریزانی
غمم را زچشمم نمی خوانی
از این غم چه حالم نمی دانی
پس از تو نمونم برای خدا
تو مرگ دلم را ببین و برو
چو طوفان سختی زشاخه غم
گل هستی را بچین و برو
که هستم من آن تک درختی که در پای طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش زخشم طبیعت شکسته
ای ساربان ای کاروان لیلای من کجا می بری
با بردن لیلای من جان و دل مرا می بری
ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری
محسن نامجو
پی نوشت : تقدیم به روح لیلای کوهستانمان