دلمان قاصدک می خواهد ...

بو جه میله سه ر داده خه م

بو ژان دارک و تریشکوفه سه ر داده خه م

به لام ژنیک له خاکی پر مه گی من دا

پی له جه رگی خوی بنیت و ببیت به داک

له به ده میا کرنوش ده به م

ناوچاوانم ده سووم له خاک

 ***

برای جمیله سر تعظیم فرود می آورم

برای ژان دارک و تریشکوفه سجده می کنم

اما آن زمان که زنی از دیار پر مرگ من

همت می گمارد و داک می شود

در پیشگاهش سجده میکنم

و پیشانیم را بر خاک می مالم

 

جمیله بوحیرد : دختر فداکار الجزایری

ژان دارک : دختر قهرمان فرانسوی

تریشکوفه : نخستین زن جهانگرد

عکس : مراسم تشیع پیکر  سه زن سیاستمدار کرد در شرق ترکیه (کردستان ترکیه )

(شعر: عبداله په شیو )


پی نوشت : مادامی که دست از خشونت بر نداشته ایم وحشی هستیم ( توماس ادیسون )

آخ اگر روزی خون خواران عالم دست از ترور و هتک حرمت اندیشه و باور بر می داشتند ان روز دیگر تنها غمی که داشتم نسیمی بود که می وزید و بادبادک کودکانه ی افکارمان را با خود بالا و بالا تر می برد .

آنگاه دلخوشیمان به کوچکی راه رفتن روی جدول خیابان بود و عشقمان به وسعت دریا اگر بگذارند ... 

 پاریس چرا انقدر بوی مرگ می دهی چرا بوی ترور و مرگ از بلندای ایفلت برای این مردم رنجدیده هر بار از سوی گرگی وحشی به مشام می رسد؟ پاریس خبرهایت را دیگر به آن کلاغ شوم نده(!) دلمان قاصدک می خواهد 

راهیابی تیم اسکی سقز به لیگ دسته دو  کشور

تیم اسکی سقز به عنوان تنها نماینده ی استان کردستان از سال جاری در لیگ اسکی دسته دو کشور برای نخستین بار حضور خواهد داشت . این تیم متشکل از اسکی بازان جوان سقزی است که با توجه به رضایت ریاست فدراسیون کوهنوردی و سابقه ی اسکی سقز در مسابقات قهرمانی کشور رسما به لیگ دسته ی دو کشور راه یافت.

فرماندار شهرستان سقز و همچنین ریاست اداره ی ورزش و جوانان سقز طی صحبتها و تفاهم نامه با فدراسیون اسکی جهت جذب حامیان مالی اعلام آمادگی نموده اند.

در صورت تامین مالی تشکیل باشگاه ( تیم ) اسکی آلپاین سقز انتظار می رود ورزش اسکی در این شهرستان قدم های بلند تری بردارد .

انتظار می رود ارگانهایی نظیر شهرداری و شرکت های دولتی و خصوصی و ... از این تیم حمایت نمایند . لازم به ذکر است منطقه ی سقز به دلیل شرایط ویژه ی اقلیمی ، توپوگرافی و جوی پتانسیل تبدیل شدن  به یکی از قطب های اسکی کشور در سال های آتی را داراست.

مسابقات لیگ اسکی کشور در لیگ های دسته ی یک و دسته ی دو ی کشور پیگیری می شود و علاوه بر آن مسابقاتی نیز تحت عنوان قهرمانی کشور نیز سالانه برگزار می شود .  

سابقا در مسابقات قهرمانی کشور اسکی آلپاین ،  اسکی بازان سقزی در قالب تیم استان کردستان حضور داشتند که تا کنون علی رغم نبود پیست اسکی عناوین چهارم مارپیچ بزرگ و کوچک را از آن خود نموده اند .

تسلیت به جامعه ی کوهنوردی مهاباد

کوچ ناباورانه ی همنورد خوش صحبت مهابادی زنده یاد مصطفی یاهو را به جامعه ی کوهنوردی مهاباد تسلیت می گویم . زنده یاد یاهو از کوهنوردان خوش رو خوش صدای مهابادی است که غم کوچش واقعا متاثرم کرد . 

روحش شاد و یادش گرامی 

رئیس فدراسیون اسکی در منزل شخصی !

هم اکنون در معیت جناب آقای عیسی ساوه شمشکی ریاست محترم فدراسیون اسکی هستیم ، رئیس فدراسیونی که نه هتل آنچنانی می خواهد و نه تشریفات بسیار ، انسانی است خاکی ، بی ادعا و اهل عمل!

می گفت برای راضی کردن تک به تک مسئولین ادارات سقز حاضر است بارها به اینجا بیاید تا پیست اسکی سقز راه بیوفتد و به وعده اش نیز عمل کرد . در طول دوران ریاستش نه مثل ریاست فدراسیون کوهنوردی برای کسی پرونده سازی کرده است ، نه سرکوب کرده است نه دروغ می گوید نه هتل آنچنانی می خواهد نه از مرگ ورزشکاران لذت می برد ونه شرکت های آنچنانی به راه انداخته است ! 

خلاصه ؛ انسان است 


پی نوشت : 

ریاست فدراسیون اسکی هم اکنون در منزل شخصی در خدمتشان هستیم ، گرم و صمیمی و لبخند بر لب

فردا جهت بازدید از پیست اسکی سقز عازم گردنه ی خان می شویم و همچنین  با فرمانداری و اداره ی تربیت بدنی سقز جلساتی در همین خصوص برگزار می شود لازم به ذکر است امروز ایشان در اداره کل تربیت بدنی استان کردستان نیز به همین بهانه حضور یافتند 

موسیقی : اوی جینگه جینگه جان

چنگ نواز رفت به لاهیجان ، رفت عمویش را ببیند جان پدرت اون رو از خودت نرنجان ...

اینها بخشی از تاریخ و فرهنگ یک خطه از این سرزمین است که برای بسیاری از مدم سراسر کشور خاطره ساز بوده ، شنیدن این ترانه معروف گیلکی ممکن است آنچنان در تار و پود خاطراتمان نقش بسته باشد که انگار بخشی از وجودمان است . استاد احمد عاشور پور پدر موسیقی فلکلور گیلان به زیبایی ترانه ای ماندگار را در دل تاریخ موسیقی فلکلور این سرزمین جاودانه کرد . جدای از حس زیبایی که اشعار این ترانه به مخاطبش منتقل می کند صدای دلنشین عاشور پور با ته لهجه ی گیلکی بر زیبایی آن صد چندان افزوده است .

این ترانه تقدیم به دوست گیلک بسیار عزیز و دوست داشتنیم که پس از سالها در مهرچال سعادت دیدارش نصیبم شد . چه خوب است این دنیای مجازی ! 

( تقدیم به حسن جان ، احمد پور)

اوی جینگه جینگه جان /  اوی جینگه جینگه جان

جینگه بو شو به لاجان / بیدینه خو عمو جان

ترا تی آجان  / اونا تی جا نرجان

اوی جینگه جینگه جان/ اوی جینگه جینگه جان

بگردانا عباره / آمرداک قباره

بگردانا گیل ره / آمرداک دیله ره

اوی جینگه جینگه جان / اوی جینگه جینگه جان

جینگه تو آلمانی / با موم تی بازی خانی

دینم تو بازی نانی / همچین ترا پکانی

جینگه جینگه جان جینگه / بو شو به لاجان جینگه

دنه عمو جان جینگه / اونا نرجان چینگه

اوی جینگه جینگه جان/ اوی جینگه جینگه جان

آی چنگی چنگی یار / آی چنگی چنگی یار

چنگ خودت رو وردار / به ریم به کوه صحرا

بریم کنار دریا / بریم توی چمنزار

آی چنگی چنگی یار / آی چنگی چنگی یار

چنگی بزن به جونم / گویا کن این زبونم

تا من حکایت دل / با سوز دل بخونم

آی چنگی چنگی یار / آی چنگی چنگی یار

چنگ پرفسونه / این با این دل هم زبونه

از سوز دل می خونه / اونهم چو عاشق زار

اوه چنگی چنگی یار / اوه چنگی چنگی یار

چنگی چنگی یار چنگی / سازت رو بردار چنگی

بریم چمنزار چنگی / به دشت و کهسار چنگی

 بریم دریا بار چنگی / آه چنگی چنگی یار

آی جینگه جینگه جان / آی جینگه جینگه جان

  


پی نوشت: این ترانه با لهچه ی مناطق شرقی گیلان خوانده شده است

برگزاری دوره های رایگان آموزشی توسط باشگاه آرش

باشگاه کوه نوردان آرش جهت پیشبرد کوه نوردی فنی چند دوره آموزشی بصورت رایگان بشرح زیر برگزار می نمایید.

1-آموزش سنگ نوردی سالن و طبیعت

2-آموزش یخ و برف

3-آموزش کوه پیمایی

4-آموزش تقشه خوانی وکار با G.P.S

5-آموزش بهمن شناسی و شناخت انواع برف

6-آموزش کمک های اولیه و پزشکی کوهستان

علاقمندان شرکت در یک یا چند دوره از آموزش های فوق حداکثر تا تاریخ 5 بهمن ماه با مراجعه به دفتر باشگاه کوه نوردان آرش واقع در میدان انقلاب ابتدای کارگر شمالی پاساژ صفوی طبقه دوم جهت ثبت نام مراجعه نمایند.

کمیته فنی باشگاه کوه نوردان آرش تلفن : 66974787

سرزمین خون ...

نشست و ترس در چشمانش بود

فنجان واژگونم را نگریست

گفت: اندوهگین مباش پسرم

عشق سرنوشت توست

پسرم هر که در راه محبوب بمیرد شهید است

پسرم پسرم

بسیار نگریسته‌ام و ستارگان بسیار را دیده‌ام

اما نخوانده‌ام هیچ فنجانی شبیه فنجان تو

پسرم هرگز نشناخته‏ام و غمی چون غم تو

سرنوشت بی بادبان در دریای عشق راندن است... 

شعر : شاعر سوری نزار قبانی 


پی نوشت : چقدر در این روزهای سوریه جای عاشقانه های نزار قبانی خالی است ، وقتی عاشقانه های نزار را می خوانم بی اختیار رعشه ای سراسر وجود را می گیرد . آخ نزار نمی دانم اگر بودی باز می گفتی :  « و لکنَّ البَدویَّ فی داخلی / یَظلُّ یَشتاقُ الی صوت الربابَه » بازهم نوای کمانچه در گوش تو و مردم طنین انداز می شد ؟  نمی دانم هنوز هم می گفتی « منّی رسالَهُ حُبّ / و منکِ رِسالَهُ حُبّ / و یَتَشَکَّلُ الرَّبیع ...  » بهار از نامه های عاشقانه ی من و تو شکل می گیرد ؟ 

شاعر عاشق قرن ؛ ای که از سرزمین خون برخواسته ای ؛ میتوانم فقط شعرت را دوباره بخوانم این بار نه برای معشوقت بلکه برای سرزمین سوریه که این روزها معشوق ما نیز هست :

برف نگرانم نمی‌کند

حصار یخ رنجم نمی‌دهد

زیرا پایداری می‌کنم

گاهی با شعر و 

گاهی با عشق...

که برای گرم شدن

وسیله‌ی دیگری نیست

جز آنکه 

"دوستت بدارم"


موسیقی : مرغ هوس

روز و شب با شور و طرب

چون مرغ عاشقی دل بیمار من

پر کشد هر سو بیقرار

شاید بنگرد رخ دلدار من

سبک چو باد سحر کند ز هر سو گذر

رود به هر آشیان کشد به هر گوشه پر 

کشاند این دل مرا

به سوی آن دلربا

به دام او روم من بی پروا

تو هم به شوق و هوس

چون مرغ از قفس

به سوی ما بر پزن بتا

مشو تو ای فتنه گر

از ما بی خبر

چرا ز ما غافلی چرا؟

جلوه ی روی تو

حلقه ی موی تو

مرغ دل را در دل شب

به آشیان کشد در کوی تو

    

دوست و پیشکسوت بزرگوارمان جناب آقای بیژن امیری عزیز کتاب ارزشمندی از استاد احمد عاشورپور را به همراه نواهای دلنشین این هنرمند برجسته برایم ارسال کرده است که بی شک از بهترین هدیه هایی است که تا کنون دریافت کرده ام.

آقای امیری از دوستان دیر آشنایی است که از وجودشان در این دنیای مجازی بی نهایت خوشحالم . آشنایی بنده با آقای امیری به لطف دنیای کوهنوردی بوده است هرچند ارتباطی دیرینه ای  بین ایشان و خانواده ام  وجود داشته است . روحیات آقای امیری بسیار قابل تامل است و افکارش بسیار ستودنی


جناب امیری عزیز از لطفت بی نهایت سپاسگذارم به امید دیداری نزدیک در سقز 

صعود به کوه « راندوله» به یاد قربانیان شین آباد

خبرگزاری کرد پرس : 
صعود به قله ی راندوله شهرستان اشنویه توسط کوهنوردان پیرانشهر با یاد قربانیان حادثه ی تلخ شین آباد 

انجمن پزشکی کوهستان : پرسش و پاسخ

نظر دوستان رو به خواندن  پرسش و پاسخی در خصوص سرمازدگی انگشتان جلب می کنم . با سپاس از دکتر حمید مساعدیان 

سوال: کوهنوردی 28 ساله هستم که تقریبا مدتهاست کوهنوردی میکنم. من در  تاریخ 24 آذر در یک صعود زمستانه و سرد وقتی که روی قله رسیدم بعد از حدود 10 دقیقه احساس سرمای شدیدی در انگشتان دست راستم کردم. بلافاصله یک دستکش دیگر پوشیدم و قله را به سمت پایین ترک کردم. از آن تاریخ تا امروز در دست راستم سرما احساس میکنم و دمای انگشتان دست راست و چپم به طور مشهودی با هم فرق میکنن. اما به جز همان روز صعود که دستم رو گرم کردم دیگه اقدام درمانی خاصی انجام ندادم. الان در دستم مشکل حرکتی ندارم فقط دمای انگشتانم پایین هست و امروز یعنی 13 دی چند بار دستم رو در آب حدود 40 درجه قرار دادم که خوب احساس سوزن سوزن شدن و کمی بی حسی در دستم داشتم. 

سوال اینکه آیا ممکنه این مشکل جدی تر بشه؟ و چه کاری میتونم برای درمان انجام بدم؟


انجمن پزشکی کوهستان ایران: سرمازدگی و یخزدگی انگشتان از مشکلات شایع ورزش کوهنوردی در فصل زمستان است. متاسفانه بی توجهی به پوشاک مناسب و بسیاری عوامل دیگر می تواند عامل بروز این مشکل گردد. 

در صورت سرمازدگی و یخ زدگی عضوی از بدن متاسفانه سیستم عصبی خودکار سمپاتیک و تنظیم دمای اندام محیطی فوق دچار اختلال می شود. و این عارضه می تواند مدتها اندام سرما زده فرد را در مواجهه با هوای سرد دچار اختلال و اشکال کند. از جمله عوارض آن احساس سرمای شدید در هوای سرد و در برخورد دوباره با سرماست و این مشکل می تواند تا سالها ادامه داشته باشد و احتمال سرمازدگی مجدد و یخ زدگی فرد را بهمراه داشته باشد. بهمین خاطر چنین افرادی در برنامه های کوهنوردی و در مواجهه با سرما باید احتیاط بیشتر کنند.

البته این مشکل در سال اول بسیار شدید تر است و گذر یک فصل گرما علائم فوق را کاهش می دهد پس برای حداقل یک فصل سرما، بسیار باید احتیاط کرد. در برنامه های کوهنوردی می توانید از پوشاک مناسب و حرفه ای تر استفاده کنید و مواجهه با سرما را برای عضو سرما زده به حداقل رسانید. 

سرمازدگی فوق در صورتی که همراه با تاول در روز های اول نبوده باشد از نوع درجه یک بوده و جای نگرانی خاصی نیست ولی برای دفعات بعد می تواند بسیار خطرناک باشد. 

در حال حاضر نیاز به اقدام درمانی خاصی نیست، داروی خاصی نیاز ندارد و فقط می بایست در برنامه های بعدی مراقبت بیشتری از دستهای خود بنمایید.
انجمن پزشکی کوهستان ایران:

می توانید از کتاب" سرمازدگی یا یخزدگی اندامها " تالیف اینجانب استفاده نمایید (آنرا می توانید از کتاب فروشی های کوهنوردی تهیه کنید) و یا با انجمن پزشکی کوهستان ایران 22633819 تماس بگیرید(دکتر حمید مساعدیان).


اینها صادق نیستند ، اینها کاسب اند !

در پی دو پست مربوط به وبلاگ کوه قاف ( رضا زارعی ) و اردشو ( حسن نجاریان ) در خصوص صادق آقاجانی رئیس پیشین فدراسیون کوهنوردی لازم دیدم مجددا به صورت مختصر نکاتی رو ذکر کنم .

در دوران ریاست آقاجانی مهمترین اتفاقی که افتاد تابوی هیمالیا شکسته شد و فاصله ی کوهنوردی ایران به هیمالیا به واسطه ی جنگ و دوران پس از ان کم شد و این نزدیک شدن ایرانیان به دروازه های هیمالیا را می توان تا حد زیادی مدیون فدراسیون وی بدانیم .

اما ذکر این نکته هم لازم است که در این سالها دروازه های رسانه ای دنیا نیز بروی ایرانیان باز شده بود و کوهنوردان بیش از پیش به واسطه ی سفر ها و کسب اطلاعاتی در این زمینه در همین مسیر به کندی در حال انگیزه اندوزی بودند و این پتانسیل توسط آقاجانی و تیم همراهش بالفعل شد .

اگر بخواهیم صادق باشیم می بینیم بسیاری از کارشناسانی که در سالهای اخیر قد علم کرده اند همه از فدراسیون آقاجانی سر در آورده اند و خط مشی آقاجانی و رویه های وی را سر لوحه ی زندگی شان کرده اند .

دروه ی آقاجانی سر آغازی بود برای کسب شهرت و نام و نشان و این نام نشان از تبلیغاتی بود که به واسطه ی صعود هایی نظیر ( گاشربروم 2 ، اورست ، چوایو ، شیشاپانگما ، ماکالو و لوتسه و گاشربروم یک ) نصیب اعضایش شده بود . که به غیر از چوایو و اورست صعود 100 درصد بقیه هنوز هم قطعی نشده است .

هیچ سندی مبنی بر صعود سایر قله ها هیچ گاه ارائه نشد و صعود اورست آن نیز ظاهرا توسط یک نفر از اعضایش صعود شده بود که تصویر قله ی جنوبی اورست را به عنوان قله ی اصلی همواره به نمایش گذاشته بودند .

باری - صادق آقاجانی  بنیان گذار بدعت زشتی بود به نام دروغ پردازی در خصوص صعود ها که این بدعت زشت تا کنون پا برجا مانده است . تمام هست و نیست آقا جانی صعودهای مبهمی بود که با قاطعیت از آن نام می بردند و افرادی را به نان و نوایی رسانده بود که تا کنون نیز به این نان وفادار مانده اند .

مافیای فدراسیون آقاجانی که شامل حلقه هایی بود که پیشتر به آن به صورت اجمالی پرداخته بودم  راه را بر نفوذ چهره هایی جدید بسته بودند و صد البته از این چهره ها نیز بهره ی کافی را بردند که به عنوان نمونه می توان به کتاب هیولای سیاه رضا زارعی اشاره کرد .

فدراسیون کوهنوردی پس از آقاجانی توسط این مافیا در دوره ی مهندس هوایی تحریم شد و همین تحریم باعث شد تا حدی پروژه ی برودپیک هوایی با شکست روبرو شود و بار دیگر یاران سابق آقاجانی این بار بدون حضور وی راه آقاجانی را با همان سبک و سیاق و بدون هیچ تغییر چشمگیری ادامه دهند .

صعود ها همان صعودهای 10 سال پیش بود و دروغها همان دروغهای 10 سال پیش و این بدعت توسط وی برای همیشه به یادگار باقی ماند که به طور مثال صعود دو کوهنورد جوان ایرانی به ماکالو و ادعای صعود آن و حمایت چهره ی های قدیمی  آقاجانی که به هر دری زدند که مانع از افشای واقعیت شوند نیز تلاشی برای استمرار این بدعت زشت بود .

بدعت دیگری که در تاریخ کوهنوردی کشور توسط آقاجانی و افلاکی بنا نهاده شد استفاده از رانت فدراسیون برای درامد زایی و ثبت شرکتهایی نظیر شرکت کسا و ... بود که این رسم بازهم توسط رهروانشان 10 سال بعد ادامه پیدا کرد و از همان راه و روش شاهد ثبت شرکتهایی نظیر نیما سیر محمود شعاعی بودیم که بدعت آن را همان آقا جانی بنا نهاد .

سخن در این رابطه بسیار زیاد است اما همچنان که بارها گفته ام یک جمله بیشتر  نمی توانم برای این دوستان نام آشنا به کار ببرم :

 اینها صادق نیستند اینها کاسب اند ! 

پی نوشت : قسمتی از این مقاله بنا به ملاحضاتی حذف شد هرچند به اصل مقاله نیز لطمه زده است( ! )

پی نوشت دو : در همین رابطه در برج سینا بخوانید : کوهنوردی ایران داغها بر سینه دارد از صادق کوهنوردی اش!

این ره که تو می روی به ترکستان است ( انجمن کوهنوردان )

مرحوم فرشاد خلیلی در یکی از جلسات تدوین اساسنامه انجمن کوهنوردان (نقل به مضمون) می گفت: " فعالیت هایی که در این اساسنامه برای انجمن ذکر شده است از عهده چند وزارتخانه هم بی نمی آید." اگر اشتباه نکنم سال 79 بود. کاملا با او موافق بودم. در میان شرح فعالیت هایی که برای انجمن کوهنوردان ذکر شده است، احتمالا به تقلید از UIAA، استانداردسازی وسایل کوهنوردی هم گنجانده شده است. جدا از فعالیت های بسیار متنوع و غیر واقع بینانه، در همان جلسات صحبت از این بود که انجمن نباید رقیب فدراسیون باشد، که باید از اجرای مستقیم برنامه های کوهنوردی بپرهیزد، که در فقدان یک نهاد سراسری در دفاع از حقوق کوهنوردان، باید نماینده کوهنوردان از هر کجای ایران باشد، و ایده آل هایی از این قبیل.

 من در مجموع آدم خوشبینی هستم، اما چندان امیدی به تحقق این آرمان ها نداشتم. می دانستم در عمل تعداد زیادی این اساسنامه را نخواهد خواند یا آن را جدی نمی گیرند. می دانستم آنچه تبدیل به هویت انجمن خواهد شد برگرفته از منش موسسین و فعالان آن خواهد بود نه اساسنامه. می دانستم بسیاری از کسانی که از فدراسیون کوهنوردی رانده شده اند و همچنان مایل به کار تشکیلاتی هستند خانه امن خود را در انجمن پیدا خواند نمود و در عمل به رقابت پیدا و پنهان با فدراسیون کوهنوردی خواهند پرداخت.

ادامه ی متن را به قلم رامین شجاعی در داستان کوه بخوانید :

http://dastanekouh.blogfa.com/post-39.aspx

موسیقی : دختر قوچانی

آفتاب سر کوه نور افشونه ، سماور جوشه

یارم تنگ طلا دوش گرفته ، غمزه می فروشه
عحب صاحب جمال دلبر ما دختر قوچانی

 مثال برگ گل بو میپاشه او دختر قوچانی

یه دونه انار ، دو دونه انار ، سیصد دونه مروارید

می شکنه گل ، آی می پاشه گل ، دختر قوچانی

نگارم بر لب بوم اومد و رفت ، چاره ندارم
که یارم طلا جون اومد و رفت ، چاره ندارم
چراغو پر کن از روغن گل ، چاره ندارم
که یارم چشم گریون اومد و رفت ، چاره ندارم
یه دونه انار ، دو دونه انار ، سیصد دونه مروارید
می شکنه گل ، آی می پاشه گل ، دختر قوچانی
می شکنه گل ، آی می پاشه گل ، دختر قوچانی

  

پی نوشت : 
بخش بزرگی از مردم قوچان کردهای کرمانج هستند که زمان شاه عباس یکم جهت مقابله با ازبک ها به این منطقه تبعید شدند . این کردها به زبان کرمانجی تکلم می کنند که زبان شمال کردستان ایران و عراق و کردستان ترکیه است . 
گاهی که با دوستانی از این خطه ی زیبا هم صحبت می شوم بسیاری از فرهنگ و آیین های باستانی را حفظ نموده اند اما جالب بود که اصالت در واژه های این مردم هنوز همانند سابق به چشم می خورد . متاسفانه موسیقی این منطقه تحت تاثیر موسیقی ترکمنستان و مناطق شرقی کشور قرار گرفته است و از ریشه ی موسیقی کرمانجی تا حدی فاصله گرفته است . این موسیقی بسیار زیبا تقدیم به مخاطبان

کوهنوردان احتیاط کنند : باسن کوهنوردان رصد می شود !

سلام جناب عقدایی . تفسیر جالبی داشتید از اظهارات آقای شالوم . مهم نیست بغض و حسد همیشه وجود داره . در مقابل کارهای باشگاهی یا فدراسیونی تفاوتی نداره . البته در مورد فعالیتهای آقا جانی هم تفسیرتان جالبه . همینقدر بگم که اگر سد شکنی و تفکرات ایشان نبود امثال شما به جای دامنه های هیمالیا باید در همان کاباره های لاس و گاس و سواحل هاوایی به دنبال بخت خود می گشتید . حداقل لطف کنید و شما از کوچیک و بزرگی ننویسید که حقارتتان در همان دامنه نوردیتان حال هر کوهنوردی را دگرگون می کنه . آقای آقاجانی هم امثال شما رو خوب می شناخت که دور بهتون نداد و البته از کارهای بزرگ شاگردان ایشان همین بس که همنورد نیمه جانشان را با چنگ و دندان تا شهر رساندند ، نه آنکه با تکبر اور ار سخره بگیرند و به فکر خوش گذرانی و رقص و آواز در کمپ اصلی باشند . جناب عقدایی حداقل می گذاشتی کسی منتقد فدراسیون باشه که باسن آبکشیده ای داشته باشه ! نه حضرت عالی که بوی تعفن فعالیتهایت عالم کوهنوردی را برداشته ! متاسفم برای این ورزش که شما مدعی العلومش شدی .

متن فوق از بیانات استاد ! گرانقدر آقای رضا زراعی است که در مقابل آقای سهند عقدایی در صفحه ی فیس بوک منتشر نموده اند . لازم به ذکر است آقای زارعی نامزد ریاست فدراسیون کوهنوردی است و احتمال دارد ایشان به عنوان رئیس فدراسیون آتی مشغول به فعالیت شوند . از همین الان جامعه ی کوهنوردی چشم انتظار یک دو سه جین فحش آبدار باشند . پیشنهاد می شود باسن ها را آبکشی نمایید تا مورد لطف آقای زارعی قرار نگیرید !!! 


پی نوشت: از مهدی فرهادی عزیز ممنونم

امکان جدید : وبلاگهای به روز شده


با تعداد روز افزون وبلاگهای حوزه ی کوهنوردی گشت و گذار و جست جو در لابلای مطالب این تعداد فراروان وبلاگ بسیار زمان بر است . از این رو نقش زمان در جستجو های اینترنتی و خصوصا مطالب حوزه ی کوهستان بسیار اهمیت دارد .

در همین رابطه وبلاگ نویسان سعی دارند مسیر دستیابی به اطلاعات را برای مخاطبانشان کوتاهتر و سریع تر نمایند. یکی از روشهایی که مخاطب می تواند مطالب مفید را در اختیار مخاطبانشان بگذارند امکان درج لینک یک وبلاگ یا مطلب خاص برای مخاطبان است .

اما درج لینک به خودی خود نمی تواند آنچنان در یافتن سریع مطلب به مخاطب کمک نماید چراکه مخاطب مجبور است چندین بار به یک وبگاه سرکشی نماید تا از بروز بودن آن اطمینان حاصل کند و مطلب مورد انتظارش را مطالعه نماید .

بنده همواره سعی داشته ام لینکهایی در وبلاگ درج نمایم که تا حد زیادی توانسته اند در تولید محتوا نقش موثری داشته باشند . هرز نویسی ، کپی برداری ، تکرار نویسی و نپرداختن به موضوعات روز از مهمترین عواملی است که باعث می شود وبلاگی در فهرست وبلاگ های قابل معرفی قرار نگیرد . از طرفی وبلاگهای بسیاری در تولید محتوا در این حوزه نقش دارند که جهت سهولت دسترسی به اطلاعات این وبلاگ ها از امکان فید خوان در وبلاگ بهره گرفته ام .

پیشتر چند وبلاگ و وبسایت از این امکان استفاده نموده اند و به سهم خودشان این امکان را برای مخاطبانی که می خواهند با مطالب جدید و وبلاگهای بروز آشنا شوند بدون آنکنه نیازی به باز کردن صفحات اضافی باشد قدمی برداشته اند که پیشنهاد می کنم سایر وبلاگها نیز در این خصوص فضا را برای مطالعه و دسترسی آسان مخاطبانشان بهتر نمایند .

از این رو سعی می شود وبلاگ هایی که می توانند به تولید محتوا بپردازند در قسمت فید خوان قرار داده شوند . تا صرفا وبلاگهایی معرفی شوند که به روز هستند و از این رو وبلاگ های غیر فعال شانسی برای معرفی نخواهند داشت . 


پی نوشت : از این پس وبلاگ های مفید در حوزه ی کوهستان به قسمت فید خوان اضافه خواهد شد 

موسیقی: گیلان تره قوربان

گيلان تره قوربان تره قوربان  قوربان تي دریا و تی كوه و تي گوماران 

تي ابداني باغ  توت كله و سبزه بيجاران   / روخان كنار و گورخانه و شرشر باران    

گيلان تره قوربان تره قوربان  /  قوربان تي دریا و تی كوه و تي گوماران 

چوم روشنا به از تي بهار و گول پامچال   / غومچه واكونه  اشتاوه تا نوروز و نوسال           

از لوشان ور فومن و لاهيجان و ماسال   /سر تا پا گولي گول نشا گفتن نشا گفتن    

گيلان تره قوربان تره قوربان  /  قوربان تي دریا و تی كوه و تي گوماران 

ياور دهيدي اشكل و ويجين و دوباره     / تا خوب فارسه پوشت ببه ان اونه كاره  

ا ياورانه همه دانه الله بداره بداره بداره   / پاكوبيدي اَ او كشيدي همه تا ياران   

گيلان تره قوربان تره قوربان  قوربان تي كوه و تي گوماران 

لوتكا مياني نصف شبان و كر مهتاب  / مرغابي شكار طشت زني انزلي  مرداب                      

ديل واهيله به تا بيدينه پر زنه آفتاب   /دونياي بشم گيلان مره تاسيان تاسيان      

گيلان تره قوربان تره قوربان  /  قوربان تي دریا و تی كوه و تي گوماران 

تي چاي و بج و ماهي و نوغان  بنازم    /تي عشق و تي پيوند به ايرانه بنازم             

تي حشمت و تي ميرزا كوچي خان بنازم  / تي جنگل خاموش و تي درياي خروشان

  

ترانه : ناصر مسعودی

عکس: تالش

عکس روز !

شهرستان پیرانشهر 


پرسش از  انجمن کوهنوردان ایران !

ضمن تبریک رفع تعلیق از انجمن کوهنوردان ایران به اعضای هیئت مدیره ، سوالی که شاید برای بسیاری از کوهنوردانی که دوست داشته باشند به عضویت در انجمن کوهنوردان ایران در بیایند مطرح باشد را لازم دیدم رسما از شما بزرگواران به نیابت از تمام علاقه مندان به عضویت در آن تشکل بپرسم !

1- با توجه به تغیرات بسیار زیادی که در کوهنوردی دنیا رخ داده است ؛ انجمن کوهنوردان ایران توانسته است جایگاه کوهنوردی کشور را به چه حدی برساند؟

جایگاه قبلی کوهنوردی در چه سطحی بوده است و انجمن کوهنوردان توانسته است چه تغییری در این جایگاه بدهد؟

2- در اساسنامه ی انجمن کوهنوردان چندین مورد قید شده است که شاید برای بسیاری از کوهنوردان کشور جالب باشد که برای این موارد مثال هایی عینی بیاورید که در این چهارچوب چه قدمهایی برداشته شده است ؟

  • پشتیبانی از کوه نوردان و سازمان های کوه نوردی و تبیین حقوق آنان
  • کمک در امر جستجو و امداد کوهستانی
  • کمک در تعریف استانداردها و نظارت بر ایمنی و کیفیت وسایل کوه نوردی
  • پشتیانی از حرکت های نو و خلاق در کوه نوردی با توجه به معیارهای جهانی این ورزش.

 پیشاپیش از حسن توجه شما به پاسخ گویی به افکار عمومی به نیابت از جامعه ی کوهنوردی تشکر می نمایم.


 پی نوشت : این پرسش در صورت عدم پاسخگویی انجمن کوهنوردان ایران به صورت مستمر منتشر خواهد شد 

سلطان پرندگان عقاب طلایی ؛ در معرض انقراض

در اطراف قطب شمال در اسکاتلند، کوه های آلپ، اسپانیا، ایتالیا، یونان، رومانی، یوگسلاوی، سرتا سر سیبری تا ژاپن زادآوری دارد. این پرنده ی باشکوه در ایران در امتداد دو رشته کوه البرز و زاگرس و کویرهای مرکزی سکونت دارد. ماده از نر بزرگ تر است. در 4 تا 5 سالگی بالغ می شود. عقاب طلایی نام خود را از پرهای طلایی و برنزی تاج، سر و پشت گردنش گرفته است در ناحیه ی سر و پشت گردن پرنده های بالغ، رنگ پرها به طلایی برنزی نزدیک می شود. منقاری بسیار قوی و فوق العاده محکم ، ساق و مچ پایی بسیار بزرگ دارد که تا ناحیه ی مفصل از پر پوشیده شده است. چنگال عقب عقاب طلایی از انگشت عقب آن بسیار بزرگ تر است . در هنگام پرواز بالها کمتر به بالا خم شده و تقریبا مسطح است. مناطق صخره ای، چشم اندازهای فراخ را به زمینهای هموار و مناطق جنگلی ترجیح می دهد. عقاب طلایی تنها با یک جفت دیده می شود و تک همسر است و احتمالا تا پایان عمر پیوند جفتها برقرار می ماند

عقاب طلایی از انواع حشره ها، پستانداران کوچک، مار، لاک پشت، آگاما، سنجاب زمینی، بچه گوزن، کلاغ، زاغی، کبوتر، درناو  روباه و ... و در صورت کمبود غذا از لاشه ی حیوانات تغذیه می کند. عقاب‌های طلایی معمولا پرندگان نیمه مهاجری هستند که به صورت انفرادی یا جفت زندگی می‌كنند. 

از عقاب طلایی 5 یا 6 گونه وجود دارد كه از نظر انتشار جغرافیایی، اندازه و رنگ، با هم تفاوت دارند.این پرنده با داشتن پهنای بال 187 الی 230 سانتیمتری، یكی از بزرگ‌ترین عقاب‌های نیم‌كره شمالی است. وزن آن به طور متوسط، 3 - 6/5 كیلوگرم می‌باشد.

صدای این پرنده به صورت پارس كردن بلند و شبیه «كلیاك – كلیاك  kliak» شنیده می‌شود.

یکی از توانایی های متفاوت عقاب طلایی با دیگر پرندگان در نوع پرواز او است. با بال های باز و گسترده اوج گیری می کند و گاه گاهی بال می زند. بال‌ها را در حالت افقی نسبت به بدن، نگه می‌دارد و منطقه زیر پایش را به دنبال غذا، زیر نظر می‌گیرد. 

این جانور برای شکار استراتژیهای گوناگونی دارد. هرکدام قلمرویی به وسعت 90 کیلومتر دارند و می توانند طعمه ای به وزن 6/3 کیلوگرم را طی پرواز حمل کنند. سرعت متوسط عقاب طلایی 93 کیلومتر در ساعت ثبت شده است که می تواند در زمان شیرجه آن را به 320 برساند. این حیوان به طور متوسط روزانه 300 گرم گوشت می خورد که عمدتا از پستانداران تغذیه می کند و پرندگان انتخاب دوم آن است. چند لانه دارند که به طور چرخشی از آن استفاده می کنند و در شرایط لانه می توانند 3 متر قطر و 4 متر ارتفاع داشته باشند. معمولا 2 تخم می گذارند و تا 45 روز روی آنها می خوابند.

عقاب طلایی، در حالت وحشی، بالای 30 سال و در اسارت، بیش از 46 سال عمر می‌كند.


در مناطقی نظیر مغولستان هنوز به صورت سنتی از این پرنده به عنوان شکارچی استفاده می شود و گاهی عقابها نقش شکارچیانی را در روستا ایفا می کنند که زندگی مردم آنجا چشم در گرو شکارهای عقاب طلایی است .

عقاب طلایی توانایی شکار روباه و حتی گرگ نیز دارد که بومیان مغولستان به طور مشخص و مناطقی از قرقیزستان و قزاقستان هنوز از این پرنده با در دست گرفتن و سوار بر اسب به عنوان شکارچی استفاده می شود . این پرنده بنا به گفته های سالخوردگان مناطق کردستان در سالهای دور نیز چنین نقشی در مناطق کرد نشین بر عهده داشتند .

عقاب طلایی در ایران رو به انقراض است و احتمال از بین رفتن این پرنده ی باشکوه بسیار زیاد است از این رو این پرنده در فهرست سازمان حفاظت محیط زیست ایران قرار دارد و نگهداری از این جاندار جریمه های سنگینی در پی خواهد داشت. در سالهای اخیر تعداد این پرندگان رو به کاهشی تاسف بار نهاده است . 

عکس : ارتفاعات گردنه ی خان سقز - آذر ماه 1391

فیلمی در خصوص شکار با عقاب طلایی در مغولستان 


پی نوشت : کردها عقاب را پرنده ی ملی خود می پندازند و برایشان جلوه هایی حماسی و ملی گرایانه دارد . همانطور که در آذربایجان گرگ چنین ویژگی برای مردمانش دارد 

موسیقی : گل یخ

غم ميون دو تا چشمونه قشنگت لونه كرده

شب تو موهاي سياهت خونه كرده

دو تا چشمون سياهت مثل شبهاي منه

سياهي هاي دو چشمت مثل غم هاي منه 

وقتي بغض از م‍‍ژه هام پايين مياد بارون ميشه

سيل غم آبادي مو ويرونه كرده 

وقتي با من مي موني تنهايمو باد ميبره 

دو تا چشمام بارون شبونه كرده

بهار از دستهاي من پر زدو رفت 

گل يخ توي دلم جونه كرده 

تو اتاقم دارم از تنهايي آتيش مي گيرم 

اي شكوفه توي اين زمونه كرده

چی بخونم جونیم رفته صدام رفته دیگه

گل یخ توی دلم جونه کرده

  

عکس از حمید طهماسبی

محمد رضا نقدی ؛ مجبور به استعفا شد !

 محمد رضا نقدی روز گذشته متن استعفای خود را بر روی سایت هیئت کوهنوردی استان کرمانشاه درج کرد وی از چهره های جنجالی ورزش کرمانشاه بود که در عملکردش اشتباهات متعددی را مرتکب شد که آخرین اشتباه وی منجر به استعفایش شد .

وی مرداد ماه سال 1387 پس از 14 سال سکانداری بهروز ایزدی در سمت ریاست هیئت کوهنوردی کرمانشاه با کسب 15 رای از  ایزدی رقابت را برد و به عنوان رئیس هیئت معرفی گشت . در این چند سال نقدی با جامعه ی کوهنوردی و سنگ نوردی کرمانشاه روابط پر تنشی را تجربه کرد که ماحصل این تنشها نیز یک بار توبیخ و محکومیت کیفری را از دادگاه برای وی به همراه داشت .

سال 1389 در پی شکایت هادی میرزاپور از کوهنوردان کرمانشاه  ، داديار شعبه نهم دادگستري وی را به جرم تهمت ، افتراء و نشر اكاذيب بازداشت کرد .

پس از ان جمعی از کوهنوردان کرمانشاه در تلاش برای طرح شکایت از وی بر امدند که بنا به ملاحظاتی از این اقدام صرف نظر نمودند .

در جریان درج پستی اهانت امیز به پیشکسوتان نام آشنای کرمانشاه طوماری نوشته شد که جامعه ی کوهنوردی کرمانشاه و تا حدی کوهنوردان کشور آن را به امضا رساندند و که نتیجه ی آن استعفای نقدی از سمت ریاست هیئت شد .

این استعفا دومین عقب نشینی هیئت کوهنوردی و فدراسیون در یک ماه اخیر است که احتمال نپذیرفتن استعفای نقدی توسط شعاعی دور از ذهن نیست .

پذیرفتن و نپذیرفتن استعفای نقدی برای فدراسیون یک نتیجه در پی خواهد داشت و ان فقدان اعتبار و مقبولیت عمومی است