آسانسور شش هزار ساله
در ادامة ديدار از طبيعت وآثار قديمي موجود دراستان كردستان ايران اين بار، راهم به قلعة ؛ قم چقا ؛ درمنطقة گروس افتاد كه آنچنان مرا تحت تاثير قرار داد كه ده ها روز بعد از مشاهدة آن شاهكار دست مردمان متفكر عهد باستان اين سرزمين، هنوز در حال هيپنوز بوده، و تلاش براي يافتن پاسخ به سؤالات فراواني فكرم را مشغول كرده اند.اگردربهار 83 طبيعت بكر سلسله جبال ؛چل چه مه ( چهلچشمه ) ؛ مرا به نوشتن واداشت ، امسال دربهار 84 موفق شدم سه بار در آسانسوري بالا و پايين بروم كه بيش از شش هزار سال پيش ساخته شده است ! آري تونل شيب دار نزديك به قائم قلعة قم چقا دقيقا كاري راانجام مي دهد كه آسانسوري در يك آسمانخراش بدون راه پلة امروزي به عهده دارد. وقتي در مسير جادة بيجار به تكاب به سمت منطقة قم چقاي پيچيديم، در ذهنم به آثار معماري به جا مانده از گذشته هاي دور مي انديشيدم. مثل تخت جمشيد ، تخت سليمان و تفاوت آنها را با كارهاي ساده تري چون پل صلوات آباد بيجار و پل قشلاق سنندج ارزيابي كرده وسعي مي نمودم خودرا در فضا و حال وهواي آن روزگاران حس كرده، تابيشتر وعميقتر ارتباطات بين آدميان و علايق و تمايلات دروني آنها را دريابم. وليكن هرگز تصور نميكردم كه تاچند دقيقة ديگر، اثري را خواهم ديد كه سواي همة آثار فوق الذكر بوده و از همة آنها اعجاب انگيزتر باشد . جادة خاكي ونامناسب كه فقط ماشين هاي خاصي با گذر از آن به نزديكي قلعة قم چقا ميروند، درآن منطقة فراموش شده آدمي رابه ياد سفرهاي جنجالي ماجراجويان گذشته مي اندازد كه هرخطري را براي تشفي اميال و شناخت جاهاي بكر و صعب العبور ،به جان مي خريدند. پس از متوقف شدن ماشين پياده به سمت كوهي راه افتاديم كه چون پيستون عظيم استوانه اي اطرافش تراشيده شده و دورادورش را صخره هاي قائم سنگي جون ديوار تشكيل داده اند. تنها راه صعود به بالاي اين آسمانخراش سنگي محل اتصال آن به كوه همسايه مي باشد ، كه اگر تدابير بشر جلو فرسايش بيرحمانة طبيعت را نمي گرفت ، شايد بدون استفاده از هلي كوپتر فرود آمدن در فلات مسطح بالاي آن وقدم زدن در ويرانه هاي يك مجتمع مسكوني هزاره هاي پيش ، غيرممكن مي گرديد . از مسير مالرو به پلكانهاي دست سازآدمي در ارتفاعات برخورده وبدون خستگي زياد ازتنها دروازة شهر باستاني كه تنگه اي سنگي است ، به بالاي كوه قم چقا رسيديم . چنانچه اين تنگه بسته شود ، نزول به كمرة كوه محال است ، مگر از راه مخفي درون صخرة غول پيكر كه همان آسانسور مورد نظر ما باشد ! از به هم خوردن نظم گياهان روئيده شده به آساني مي توان پي بردكه دركدام قسمت ها ،افرادي به كندن وكاوش براي به دست آوردن زير خاكي ها پرداخته اند . در اين لحظات ، مطابق ذهنيت معمول در مورد قلعه هاي مرتفع بالاي كوههابه دنبال ديوارهاي دست چين درحاشيه ها و يافتن كانال وسردآب ها بوديم ، كه ناگهان چند چاه گشاد كنده شده در سنگ، توجهمان را جلب كرد. با صحبت ها از چگونه كندن و نحوة استفاده از آنها هرگز تصور رويارويي با آسانسور شش هزار سال پيش به ذهنمان خطور نمي كرد. شمارش معكوس ثانيه ها شروع شده بود كه در لبة بالايي يك چاه مكعبي با ارتفاع حدود سه متر، چشمم به تونلي با شيب بسيارمايل افتاد كه نوردهانة پايين آن،رسانيدكه همچون يك چاه ول ي است كه ته ندارد. درجا خشكم زد. قلبم به حداقل سرعت در تپيدن قناعت نمود. چشمهايم گرد شدند وآنچه جريان داشت بارش سوالات بود و رسيدن بارقه هاي فكري . عجب شاهكاري ! وقتي به زحمت از ديوارة چاه مكعبي پايين رفتم وبه دهانة آسانسور نزديك شدم ،يكهو قلبم فرو ريخت . كندن سوراخ بزرگ و طويل ده متري در يك قطعه سنگ سخت غول پيكر، آنهم در حداقل شش هزار سال پيش با چه وسايلي ؟! وقتي از درون اين لولة يكنواخت نزول مي كردم ، تعبيه پلكان هاي ريز كه مانع سقوط آدمي به پايين مي شد واثر وجاي وسيلة نوك تيز در سطح جانبي تونل ،و… اين انديشه را درمن بيدار نمود كه دست زدن به چنين عمل بسيار پيچيده وسختي نمي توانسته بدون تمهيدات فكري و نقشة قبلي انجام گرفته باشد! زيرا تونل به سكويي سنگي در كمرة كوه ختم مي شود كه امكان راهيابي به محل اتصال به ساير كوه ها و دشت ها را فراهم مي نمايد . راجع به پديدة حيرت آور آسانسور مذكور دو مسئلة اساسي قابل بررسي است :
1 - كساني كه نقشة اين آسانسور را درنظر گرفته اند، بدون اطلاع دقيق از موضوعات هندسي ومثلثاتي و انجام محاسبات لازم، قادر به طراحي آن نقشه نبوده اند. لذا وجود مهندسين رياضيدان در قم چقا، آن هم در هزارة چهارم قبل از ميلاد امري اجتناب نا پذير مي باشد.
2 - از نظر اجراي طرح اگر درآن زماني كه آسانسورساخته شده ،هنوز وسايل آهني محكم و موثر در سنگ درست نشده بود ،چگونه وبا چه وسيله اي دل آن سنگ سخت بسيار بزرگ را حفاري نمودند؟ ( توجه شود به اين نكته كه حفاري طويل درسنگ در حال حاضر هم با اين همه امكانات و وسايل،كارساده اي نيست . ) البته سوالات جنبي فراواني به ذهن مي رسد.ازجمله:
- آيا حفاران، خود مهندسين طراح آسانسور بوده اند؟
- حفاران ازبالا شروع به كندن نموده اند ياازپائين ؟
- چند نفر در اين كار طاقت فرسا، رل اصلي را داشته اند، وتقسيم وظيفه چگونه بوده، وهركدام چه كاري رامتعهد شده اند ؟ باچه معيار و با چه وسائلي از ابعاد و جهت پيشروي درست سردرآورده، وبا اطمينان به كندن ادامه داده اند ؟ چرا كه امكان هيچگونه آزمايش و خطائي نبوده ، و اثري از خطا ديده نمي شود. يعني آنهاكاملاٍ آگاهانه، سانتيمتر به سانتيمتر جلو رفته اند، ودقيقا به مقصد رسيده اند . واما سوال مهم اين است كه چرا وجود چنين پديدة اعجاب انگيزي دركتاب ها و نشريات و بويژه تبليغات ميراث فرهنگي وساير ارگانها بسيار بسيار كمرنگ نشان داده شده است ؟ اگر چه در آثارتخت جمشيد و يا تخت سليمان، تعدد اثرها قابل توجه است ، ولي آسانسور قم چقا گوي سبقت را از همه ربوده و از جنبه هاي مختلف داراي امتياز برتر و در اولويت قرار مي گيرد.
بعد زمان ، وجود وسائل و امكانات ، و از همه مهمتر،فرق بين كارهاي روبنائي وحجم سازي با كارهاي اندروني و گنجايش سازي از زمين تاآسمان است ! پس چه شده كه اين شاهكاربي نظيربه فراموشي سپرده شده است ؟
به نظر اينجانب بر متوليان ميراث فرهنگي و مورخان و مهندسين و طراحان و باستان شناسان و زمين شناسان و عميق انديشان كردستان واجب است كه به مطالعة دور ونزديك اين اثر عظيم بجامانده از نياكان اكراد بپردارند. تا گوشه هاي مبهم و ناشناختة اين نماد تمدن بسيار متعالي روشن گردد. و با كشاندن پاي جهانگردان به منطقه ، ضمن نشان دادن عظمت پيشينة درخشان اين قوم اصيل، زمينة ايجاد صنعت پردرآمد توريست را نيز فراهم نمايند.
پيشنهاد مي نمايم با توجه به ويژگي هاي مهم آثار طبيعي و باستاني فراوان موجود درمنطقة كردستان ، مثل سلسله جبال هاي رفيع چل چه مه و اورامانات ، قلعه زيويه، تخت سليمان ، غار كرفتو ، قلعه ها و غارهاي ديگر، و … ايجاد يك شهرك استاندارد ويژه ،با داشتن فرودگاه بين المللي درحوالي ديواندره ، براي اسكان توريست هاي داخلي و خارجي كاري است اساسي و ضروري ، كه ضمن ايجاد اشتغال براي عده اي ازمردم استان كردستان منبع پر درآمدي نيز فراهم مي شود ، و از همه مهمتر ارج واعتبار ديرينة مردمان اين مرز و بوم بر جهانيان بيشترآشكار مي گردد.
سيد محمد فؤاد ابراهيمي
گزارشی دیگر در منطقه ای در همان حوالی