امروز با سر زدن به وبلاگ طنز کوه یه جورایی روزم خراب شد

با خوندن اون کلماتی که آقای داودی نوشته بودند واقعاً متاثر شدم . خیلی سخته تحمل کردن مرگ عزیزان نمی دونم دنیای اصلا خوبی نیست ... من که از خیلی از این مسائل دنیا گله دارم ...

به هر حال تسلیت می گم و امیدوارم روح همسرشون شاد باشه

آن روز که تو رفتی فردایش برف آمد سوز سرما و گداز داغ هجرت ملغمه ای جانسوز شدومن ماندم و تمام

 اشیاء خانه که به من زل زده بودند بی هیچ تبسمی با سنگینی یک کوه غم.وداع  با تو جایی شد که همانجا

اول بار همدیگررا دیدیم یادت هست آن قبرستان امامزاده را.وصل آنجا شد فصل هم همانجا!

فکر نکردی برای رفتن خیلی زود است تو که 33 بهار بیشتر ندیده بودی و حالامن در پنهان از چشمان دو

فرزندت باید شبها به گوشه ای بخزم و هزار بار تا صبح این شبهای طولانی در سکوت خود بشکنم

شاید کنون این نوشته ی صادق هدایت را در بوف کور بیشتر از همیشه با گوشت و پوست استخوانم حس کنم

 آنجا که می گوید.در زندگی زخمهايی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و میتراشد. اين

دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که اين دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و

 پيش آمدهای نادر و عجيب بشمارند و اگر کسی بگويد يا بنويسد، مردم بر سبيل عقايد جاری و عقايد

خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آميز تلقی بکنند

خبر ناراحت کننده ای بود برام امیدوارم دیگه از این پست ها نبینم

عرضه گياهان خوراكي طبيعت كردستان را به ميهماني شهرها آورده است

غذا عرضه گياهان خودرو غذايي در شهرهاي استان كردستان، طبيعت بكر و زيباي منطقه را به ميهماني شهرهاي استان كشانده و بازار شهرها را به جلوه‌اي حقيقي از طبيعت منطقه تبديل كرده است.

هر ساله با آغاز فصل بهار و رويش گياهان خوراكي ، خانواده‌هاي كردستاني به مصرف اين نوع گياهان خودرو كه درمراتع و كوهپايه‌هاي اين استان مي‌رويد روي آورده و سبد غذايي مردم منطقه كاملا تغيير مي‌كند.

به دليل علاقه مردم كردستان به مصرف گياهان خوراكي خودرو ، وحشي و معطر روستاييان به جمع آوري و جوانان كردستاني به عرضه اين گياهان در بازار و گذرگاه‌هاي شهرها مشغول مي‌شوند.

مردم اين ديار از گذشته‌هاي دور مصرف گياهان خوراكي وحشي در فصل بهار را يك ضرورت مي‌دانند و گروهي از مردم دراين فصل، اين گياهان را جايگزين مواد پروتييني مي‌كنند.

گروهي نيز مصرف گياهان خودرو را شفابخش دانسته و براساس سفارش پزشكان سنتي براي درمان بيماري از آن بهره مي‌گيرند.

قارچ ، ريواس ، كنگر ، شنگ ، پونه ، گيلاخه ، سولان ، روسقا ، گل گاوزبان غازياغي ازجمله گياهان خوراكي وحشي هستند كه همه ساله دراين فصل در دشتها و دامنه‌هاي سرسبز كردستان مي‌رويند.

رويش اين گياهان علاوه بر تامين بخشي ازمواد غذايي مورد نياز مردم منبع درآمد مناسبي براي روستاييان استان است.

براساس اعلام مسوولان كردستان مردم اين استان ازنظر سرانه درآمد در پايين ترين سطح كشور قرار دارند از اين رو تمايل خانوارها براي مصرف گياهان خودرو بيشتر از نقاط ديگر كشورمان مي‌باشد.

بيشتر خانواده‌هاي كرد به ويژه روستاييان اين گونه گياهان را در فصل بهار خشك كرده و فصلهاي ديگر به مصرف مي‌رسانند.

كارشناسان منابع طبيعي استان كردستان مي‌گويند: روزانه بين ‪۱۰‬تا ‪۱۵‬ تن گياه مرتعي خوراكي وارد بازارهاي استان مي‌شود.

كاربرداشت و جمع‌آوري گياهان خوراكي خودرو در استان كردستان توسط زنان و دختران روستايي انجام مي‌شود.

صدها نفر از بيكاران كردستان حدود سه ماه از طريق فروش گياهان خوراكي خودرو مخارج زندگي خود را تامين مي‌كنند.  لازم به ذکر است در این استان بیش از ۱۰۰ نوع گیاه خوراکی عرضه می شود .

استان كردستان داراي يك ميليون و ‪۴۰۰‬هزار هكتار مرتع است و از نظرتنوع گياهي از متنوع‌ترين مناطق كوهستاني كشور است.


 

روز زمین پاک 22 آوریل

 

هم پیمان برای زمینی پاک

روز زمین پاک

از تمام دوستان وبلاگ نویس می خواهم که برای رسانیدن این پیام با هم هم صدا شویم و حداقل یک پست از وبلاگشان را به این امر مهم اختصاص دهند .

                                                                             با تشکر

ببار باران ؟

 

کم کم دارم از این بارش های پی در پی کلافه می شم . یه ماه هوا ابری و بارونی و طوفانیه

چند هفته پیش وقتی که تازه بارش ها شروع شده بود وسوسه شدم یه پست جدید بگذارم و این شعر رو بنویسم

ببار ای نم نم باران

زمین خشک را تر کن

سرود زندگی سر کن

دلم تنگ است ....

اما حالا فقط می تونم بگم دلم برای یه روز آفتابی بهار تنگ شده انقدر که آرزوی دیدن مناظر زیبای طبیعت را دارم .

نبار ای شر شر باران

حداقل برای 24 ساعت نبار

بعدش هرچه قدر که خواستی ببار

دلم خیلی تنگ تره ....

برای دهم و یازدهم به دوستان قول صعود به دالانپر را دادیم نمی دونم وضعیت برف اون مناطق چطوره ؟ ولی فکر می کنم این صعود با یک صعود بهاری تفاوت بسیاری داره . کوهی که توی فصل بهار زیباترین مناظر را به ارمغان می آورد . اما حالا احتمالاً یه تیکه برفه

به پیشنهاد آقای شریفی شاید چوب اسکی ها رو هم بردیم برای اسکی . حداقل آخرین اسکی رو توی دالانپر داشته باشیم .

Be gentle with the earth

با زمین مهربان باش

ارتفاعات کردستان

The ancient cave karafou   غار باستانی کرفتو

 

غار کرفتو  این غار باستانی در 72 کیلومتری شرق شهرستان سقز(کردستان) قرار گرفته است و با توجه به تحقیقات به عمل آمده در دوران مزوزوئیک ، منطقه کرفتو در زیر آب بوده و در اواخر دوره مذکور ارتفاعات کرفتو از آب بیرون آمده است .

غار کرفتو جزء غارهای آهکی و طبیعی می باشد که در ادوار مختلف مورد استفاده و سکونت انسان بوده و طی این دوره ها تغییر حالت داده و به صورت معماری صخره ای در چهار طبقه و در دل کوه حفر گردیده است .

مستشرقین و محققین بسیاری از غار کرفتو بازدید و نقشه هایی از آن تهیه و ارائه نموده اند از جمله دمرگان ، راولینسون ، کرپورتر ، خانیکف و فون گال ؛ که کرپورتر  نقشه ای از غار تهیه نموده ، استین این نقشه را تکمیل و فون گال نقشه ی استین را تصحیح می نماید .

در مقالاتی که توسط محققین به چاپ رسیده به دلیل وجود کتیبه ای یونانی بر سر درب یکی از اتاقها ی طبقه ی سوم معماری صخره ای از آن به عنوان معبد هراکلس ( هرکول) نام می برند . در ترجمه کتیبه مذکور آمده است : « در آنجا هراکلس سکونت دارد باشد که پلیدی در آن راه نیابد »

ستون فقرات غار حدود 750 متر طول دارد و شعبات فرعی متعددی از آن منشعب می گردد . در مدت سکونت انسان این غار دستخوش تغییرات و دچار دگرگونی ها و دخل و تصرفاتی شده و توسط حجاران ماهر و هنرمند به زیبایی هر چه تمامتر فضاهایی در مدخل های غار تراشیده و اتاق ها ، راهرو ها و دالان های متعددی به وجود آورده اند که در میان غارهای دستکن ایران از معماری کاملی برخوردار است .

ورودی غار از دامنه کوه حدود 25 متر ارتفاع دارد که در گذشته راهی نسبتاً سخت و دشوار در کمر کوه هدایت بازدیدکنندگان را به عهده داشته ، ولی در حال حاضر با پلکانی فلزی به راحتی بازدید کنندگان می توانند به دهانه ورودی غار دسترسی داشته باشند .

به طور کلی در معماری صخره ای غار چهار طبقه قابل شناسایی است که از اهمیت ویژه ای در این نوع معماری برخوردار است .  در معماری صخره ای غار علاوه بر ایجاد اتاقها و راهروهای  عبوری سعی نموده اند ارتباطی بین اتاقها به وجود آورده و همچنین نور گیر ها و پنجره هایی به سمت فضای بیرونی و مناظر طبیعی ارتفاعات مجاور غار تعبیه نموده اند . بر دیوارهای غار در بعضی از اتاقها نقوشی به صورت استلیزه از حیوان – انسان و گیاه حجاری کرده اند که بیشتر جنبه ی آئینی داشته است .

در سال 1379 و در طی برسی باستانشناسی غار گمانه هایی در غار و محوطه بیرونی آن زده شد و آثاری از دوره های مختلف به دست آمد .

کشف تراشه های سنگی در طبقه چهارم و محوطه بیرون غار می تواند نشانه ای از استفاده انسان در دوران پیش از تاریخ از این غار باشد ، همچنین نمونه سفال ها و اشیای به دست آمده ادامه سکونت انسان را در طول دوران تاریخی ( اشکانی و ساسانی ) و دوران اسلامی یعنی قرون ششم تا هشتم قمری مسجل می نماید .

جهت تسهیل بازدید غار اقداماتی در طی سالهای 1378 تا 1379 انجام شده که شامل ساماندهی محوطه بیرون غار - پله بندی – ساخت سکوهای استراحت – ایجاد پارکینک – ساختمان سرایداری – سرویس های بهداشتی و برق کشی غار می باشد .

 

This ancient cave is located 72 km to the west of saqqez (Kurdistan) based on research carried out, karaftou area has been submerged in Mesozoic era and late in the period its heights surfaced .

Karaftou cave is a natural lime one transformed, as a result of being used by man during various periods, into four stories cut in the heart of the mountain in the from rock architecture .

Many orientalists and scholars including demorgan , Rawlinson , kerporter , khanikov and vongal have visited the cave and offered its general lay out . kerporter made a plan of the cave , which was completed by Austin and corrected by vongal .

In papers published by researchers , due to a greek . epigraph on the door head of a room in the third floor of this rock architecture , it is referred to as heracules shrine which is translated as : " there settles heracules , may the evil be kept away from it ."

The caves passage is 750 m long with many branches branched off . during mans settlement in the cave , it has undergone changes and transformations . deft carvers have cut cut spaces in the entrance of the cave with complete beauty, and created rooms , lobbies and corridors. Among hand cut caves in iran , this cave enjoys a perfect architecture.

Entrance of the cave is 25 m above the mountain skirt . in the past a rather difficult path directed the visitors to the cave , but currently a metal stair way has facilitated getting into the entrance.

Generally four stories can be identified in the cave that is considered in the cave that is considered as having a particular significance. In addition to creating rooms and lobbies , it has been tried to produce connection . between rooms as well as providing the cave with light, wells and windows over looking out side space and scenery. in some rooms are cut depiction of animals , men and plants which seem to have had ritual implications .

The cave under went sounding in 2000 based on archeological studies , traces of various periods have been found within and with out the cave.

Discovery of stone chips in the fourth story and out side the cave indicates human use of the cave during prehistory . also pottery and objects found prove mans continuous settlement during historical periods (ashkanid and sasanid) and Islamic period from 6-8 century hegira (lunar).

Measures have been taken during 1998-2000 including site development, benching , resting platform , parking lot , custodian building and sanitary services and wiring

 ورودی غار

 

عکسی از مراسم پیر شالیار

عکس زیر مربوط به مراسم بهاره پیر شالیار در اورامانات می باشد .

مسجد معروف اورامان تخت

یر شالیار و عکاسی

آموزش طبیعت

 

تو هيچ مي دانستي

 از سكوت هم مي شود الهام گرفت؟


كه  روشني هميشه بشارت بخش


و پرواز هميشه هم  رهايي بخش نيست؟


كه بايد ساعت ها فقط بنشست تا رهايي آموخت؟


 آري آزادي هميشه رهايي بخش نيست


اسارت را  بياموز آن زمان كه در اوج تمنايي!


بياموز زيبايي هم صحبتي با ديوار را


همدلي با سايه را


بياموز كه آفتاب هميشه هم نويد بخش نيست


بياموز تا نو شوي


از نو بيافريني


از بند واژه ها  به در آيي


و جهاني دگر آفريني


بياموز كه ديگر اميد حرفي براي گفتن ندارد


بياموز تغيير را


تحول را


اما از بن و ريشه تغيير ده!


بياموز كه زلالي را نه فقط  در آب هاي زلال


بل در گل آلودي مرداب ها هم مي تواني بيابي


بياموز كه وفا هميشه هم وفا نمي آموزد


از بي وفايي وفا بياموز!


از بي ثمري ثمر


از خشم مهرباني


از نفرت عشق


از مرگ زندگي


بياموز كه آموختن مرز ندارد


و بي مرزي آموزش رايگان طبيعت است!

فاضلی هم رفت

 فاضلی هنوز هم هست

باید در ایران باشی و ببینی ، باید هر روز در این خیابانها و کوچه های هزار رنگ باشی تا به خوبی لمس کنی ، بخندی و سرمست شوی ، گریان و عبوس برنجی ، باید باشی و ببینی تا که دردت گرفت هیچ جایی برای فریاد نیست .
باید باشی و ببینی همه چیز را و همه کس را .... .
از حجر تا قجر ، از مدرنیته تا سنت ، از علم تا .....

                     سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز

                                       مرده آنست که نامش به نکویی نبرند

                                                                 فاضلی جان بدرود

سمندر کردستانی و سمندر لرستانی

 

در پست قبلی توضیحاتی در مورد سمندر های لرستانی و کردستانی داده شد . و از تمام عزیزان نهایت تشکر را دارم .

این عکسها انواع سمندر ایرانی است و موقعیت جغرافیایی سمندر کردستانی را نشان می دهد .

عکس زیر از وبلاگ ماگما دزدیده شده

سمندر لرستانی

عکس زیر مربوط به سمندر کردستانی ایست .

سمندر کردستانی

موقعیت جغرافیایی سمندر کردستانی

سمندر لرستانی

جهت کسب اطلاعات کامل تر به سایت های زیر مراجعه نمایید .

منبع اطلاعاتی سمند کردستانی

منبع اطلاعات مربوط به سمندر کردستانی

 

روستای شرفکند

امروز در کامنتی که خانم متین فر برام نوشتن اشاره ای به یکی از روستا های کردستان به نام شرفکند کرده بود که به ناگاه یاد دوست همنورد آقای فهیمی افتادم . حدود یه ماهه که ندیدمشون ظاهراْ کل تعطیلات رو شمال بودند و هنوز نتونستم ایشون رو ببینم .

توی آخرین برنامه ی سال یه شرط بندی کوچیک شد سر همین روستای شرفکند که آقای فهیمی شرط رو باخت و مجبور شد برای کل گروه یه ناهار درست حسابی بخره . 

همین که اسم شرفکند رو میشنوم خود به خود یه حال خوبی بهم دست میده . دلیلشم خوب نمی دونم اما کلاْ از این روستا خیلی خوشم میاد !!!

به دلیل یه سری مشکلاتی که این مدت برام پیش اومد حدود ۱ ماهه به کوه نرفتم دلم لک زده برای کوه و دوستان همنورد

 

اسم این جاندار چیست؟

این عکس را خرداد ماه در سرشاخان گرفتیم . ولی اسم علمی و ایرانیش را نمی دانم .

توضیحات تکمیلی آقای حمید رضا ریحانیان :

سمندر لرستانی گونه ای میباشد که فقط در کشور ایران- شهبازان لرستان وجود دارد. این گونه در حال انقراض میباشد. نتایج تحقیقات جدید موضوعاتی بسیار ناراحت کننده را در مورد سمندر لرستانی پیش گویی میکند که به شرح زیر میباشد.
بر اساس نتایج تحقیقات نویسنده روی گونه های سمندر كردستانی Neurergus microspilotus و سمندر لرستانی Neurergus kaiseri ‌سن نمونه های موزه ای بیشتر از نمونه های موجود در طبیعت میباشد و تراكم جمعیتی این دو گونه سمندر ایرانی به خصوص سمندر لرستانی به حداقل ممكن رسیده است (Torki ۲۰۰۷; Torki in press) . بر اساس نتایج تحقیقاتی تاریخ زندگی روی دو گونه اندمیك سمندر ایرانی(Torki in press) نشان دهنده صید بی رویه این دو گونه سمندر اندمیك ایران میباشد و نمونه های جوان تا به سن تولید مثلی خود برسند زمانی را بایستی طی كنند. به احتمال زیاد و بر اساس پیش بینی های نویسنده (Torki ۲۰۰۷) گونه سمندر لرستانی كه توسط نویسنده فرشته لرستانی نامیده شده است (Torki in press) در آینده ای نه چندان دور به دلیل نرسیدن به سن فعال تولید مثلی منقرض خواهد شد.
گونه ی مورد مشاهده شما دوست عزیز یک عدد سمندر لرستانی نا بالغ می باشد که اگر امکان مشاهده از نزدیک برای بنده وجود داشت از ناحیه ی کلوواک جنسیت را نیز می توان به راحتی تشخیض داد.

تبریک به شما دوست عزیز به دلیل مشاهده چنین گونه ی با ارزشی.
تنها نکته جای سوال این می باشد که سرشاخان دقیقاَ در کجا واقع شده است؟

در پاسخ به آقای ریحانیان

ممنونم از اطلاعات خوبتون

سرشاخان در کردستان یا بهتر بگم آذربایجان غربی قرار دارد این کوه در حد فاصل شهر پیرانشهر و مهاباد  واقع است . فقط سوالی که داشتم این سمندر از نوع کردستانی است یا لرستانی ؟

 توضیحات آقای عباس ایمانی :

این گونه از خانواده دوزیستان با نام سمندر کردستانی است.اسم علمی ان Neurergus Microspilotus است و در مناطق و ارتفاعات جنوب غربی و غرب استان در کنار چشمه ها و جویبارهای پاکیزه زیست مینماید .هم اکنون جمعیت ان به شدت کاهش یافته و نیاز مبرم به حفاظت دارد.

توضیحات آقای سعید صبور :

http://science.naturalis.nl/hosted-sites/salamanders/salamanders-of-the-old-world/species-list/neurergus/microspilotus
این گونه سمندر کوهستانی کردستان نام دارد .... در سایت بالا اصلاعات جامعی از آن وجود دارد .
اطلاعات :
سمندر کرستانی در کوه های اورمان درمرز ایران عراق و ترکیه زیست میکند . بومی سه کشور ایران ترکیه و عراق محسوب می شوند . با توجه به تخریب زیستگاه ها در ایران و دو کشور همسایه ترکیه و عراق در حال نابودی می باشند و در زمره حیوانات آسیب پذیر طبقه بندی شده اند . در جویبار های کوهستان زندگی می کنند . در بهار تخم ریزی می نمایند .
سطح پشتی این گونه قهوه ای تا سیاه با لکه های زرد می باشد و سطح زیرین بدن در جنس نر نارنجی و در جنس ماده زرد است .
معمولا در ارتفاعات 1300 تا 1400 متری زیست می کند

 

تو ضیحات تکمیلی آقای ریحانیان در مورد این سمندر کردستانی :

به دلیل شباهت بسیار زیاد این دو سمندر ایرانی به هم در تصحیح گفتار پیشین خود باید به عرض برسانم نمونه مورد مشاهده شما یک عدد سمندر کردستانی می باشد.با توجه به ذکر موقعیت مکانی عرصه مورد نظر اطمینان حاصل شد.
لازم به ذکر است بر طبق آخرین یافته ها از لیست سرخ IUCN این گونه در طبقه ی Endangered (در خطر انقراض) قرار دارد.
لذا به منظور دریافت اطلاعات تکمیلی به لینک زیر مراجعه فرمائید:
http://www.iucnredlist.org/details/59451
دوست عزیز وبلاگ زیبا و پر محتوی شما در لیست پیوند های موسسه نبض سبز حیات درج گشت.

 با تشکر از شما آقای صبور عزیز  و همچنین دوست بزرگوار آقای ریحانیان

شانس

 

تا حالا به این فکر کردین که چقدر خوش شانس هستید؟ شاید خیلی سوال ساده ای باشه اما میشه تعبیر های زیادی رو از این کلمه کرد .

براستی شانس چیه ؟؟

امروز یه بار دیگه توی زندگیم با شانس و خوش اقبالی مواجه شدم ، موقعیتهایی که کم برام پیش نیومده !

امروز بعد از اون اتفاق عجیبی که برام پیش اومد یه عده از دوستان من رو خوش شانسترین فرد خطاب کردند و از این همه شانسی که میارم ابراز تعجب کردند !!

برای خودمم جالب بود اما می خوام یه چیزی رو در این مورد بگم ، می خواهم حداقل برای خودم این کلمه رو تعریف کنم . یه چیزی برای من اثبات شده است که تنها آدمهایی شانس میارن که به خوش شانسی خود اعتقاد داشته باشند . چیزی که کمتر افرادی به آن اعتقاد دارن .

به زعم من شانس یعنی قدر داشته ها رو دونستن و درک کردن فرصتهایی هرچند کوچک

بسیاری از آدمها داشته هایی ارزشمندی دارن که از اون غافلند و خودشون رو آدم کم اقبالی می دونن در صورتی که شاید بزرگترین شانس زندگیشون همین داشته ها باشه . الان که فکر میکنم میبینم که منهم تا حدودی قبلاً ایگونه بودم و شانس های زیادی رو نادیده گرفتم و ...

گاهی برای بدست آوردن چیز خیلی کوچیکی مثلاً  یه قرعه کشی ساده  یا پیدا کردن اسکناس کنار خیابون ، پیدا کردن کیف گمشده ای که مبلغی پول توش بوده و ... خودمون رو خوش شانس میدونیم و همه ی اینها رو شانس و اقبال می دونیم ! اما خیلی کم پیش میادارزش داشته هایی که به تمام این ها می ارزند را بدونیم و اونها رو شانسهای زندگیمون بدونیم "  لبخندهایی که برروی لبها مون می نشینه ، موقعیت های اجتماعیمون ،  سالم بودن و سرحال بودنمون ، در کنار کسانی که دوستشون داریم بودن و بسیاری از این قبیل که با یه نیم نگاه کردن به زندگیمون می تونیم راحت اونها رو بفهمیم و درک کنیم   "

الان که خوب فکر میکنم دوست دارم چند سال برگردم به گذشته و از داشته هام لذت ببرم و برای تک تک موقیعت ها و تک تک لبخند هام اشک شوق بریزم .

امروز شاید شانس نسبتاْ کوچکی آورده باشم اما بعد از مدتها تونستم یکمی به فکر اون داشته هام بیوفتم و اونها رو درک کنم اگرچه برای بعضی از اونها الان خیلی دیره ولی بازهم از نفهمیدنش بهتره

پس همیشه خودمون رو خوش شانس بدونیم و قدر داشته ها مون رو هرچند به چشم نمیان بدونیم و از زندگیمون بیش از پیش لذت ببریم و منتظر فرصت های دیگه ای که هر لحضه ممکن به وجود بیاد باشیم و حواسمون به داشته هامون باشه که ازشون غافل نشیم ...

همیشه شانس یارتون باشه

2 عکس از روستاهای همین اطراف

 

kordestan rosta

 

blbar kordestan

 

اعترافات سبز

گاهی وقتها آدمها در موقعیت های مختلف کارهایی رو انجام میدند که شاید با اندیشه هاشون مغایرت داشته باشه . همه ی ما وقتی پا به کوهستان میگذاریم اول از همه از قوانین طبیعت پیروی می کنیم و بعد از آن برایش نهایت احترام را قائل می شویم .

ما کوهستان را دوست داریم و می ستاییم و موجوداتی که کوهستان را برای زندگی برگزیده اند برایمان به همان اندازه مقدس و محترم هستند .

اما تا بحال برای این کوهستان چه کرده ایم ؟

حال از کوهستان فرا تر برویم برای زیستبوم و محیطی که در آن زندگی میکنیم چه ؟

همه ی ما خواه نا خواه بروی  محیط زیست تاثیر میگذاریم چه مثبت و چه منفی !

اما امروز بنا به پیشنهاد دوست خوب و سبز اندیشم خانم سمیرا میخوام اعتراف بکنم و از این اعتراف به اعتراف سبز نام می برند که به واقع هم همینگونه است . این حرکت فرهنگی که دوستان ابداع نموده اند در نوع خود کاری ببسیار ارزشمند است و جای تحسین دارد و می تواند تاثیر گذار باشد حتی اگر فقط بروی خودمان تاثیر بگذارد .

اگر به دوران کودکی برگردیم مواردی بوده که بتوان از آن نام برد ...

دورانی که مهمترین مسدله برای کودکان بازیهایی بود که در کنار دوستان از آن لذت می بردیم و بعضاً این بازی ها تاثیراتی را بر جانداران می گذاشت .

 

  • خوب به یاد دارم برای سیر کردن جوجه های رنگی که هر ساله خریداری می کردیم مجبور می شدیم سر به کوه و بیابان بگذاریم  . یک تپه ای در نزدیکی خونه مون بود که مارمولک های بسیار در آنجا به چشم می خوردند و کل روز رو  ما به شکار این مارمولک ها می رفتیم . البته ناگفته نماند که از همان دوران هم حیات این موجودات برایمان مهم بود چون ما فقط به کندن دم شان بسنده می کردیم و این را خوب می دانستیم که دم شان روزی رشد می کند و ترمیم پیدا میکند !!!
  • در همان دوران کودکی زمانی که تعداد پروانه ها خیلی زیاد میشد همه ی بچه های محله یه جارو دستمون می گرفتیم و دنبال این پروانه ها میفتادیم و شکارشون می کردیم . گاهی بیش از 100 پروانه در روز شکار می کردم . الان که خوب فکر میکنم دو عامل رو در این کارم دخیل می بینم یکی نبودن تفرحات مناسب اون زمان و دیگری بازیگوشی و بیخیالی خودمون .
  • گاهی وقتا وقتی بارون می بارید یه پرنده وارد خونه میشد ما هم تمام در و پنجره ها رو میبستیم این بیچاره رو دنبال می کردیم اونم محکم خودش رو به در و دیوارو شیشه ی پنجره می کوبید و از اینکه وارد اینجا شده بود ابراز تاسف می کرد و شاید باران را به این دویدن ها و دنبال کردنها ترجیح میداد . بزرگتر که شدم و حیات و آرامش این موجودات برای خیلی مهم شد هم گاهی که چنین وضعی پیش میومد سعی میکردم که در رو براش باز کنم و همینطور پنجره اما باز هم اون ترس رو از چهرش می تونستم ببینم ! گاهی به خودم میگم که هنوز تو رو به یاد داره که اینگونه خودش رو با مظلومیت تمام به شیشه می کوبه
  • گاهی گرفتن موش  هم در نوع خودش برای ما خیلی جالب بود و یه تفریح درست و حسابی محسوب می شد .
  • از کارهای دیگه ای که میکردیم در دوران دبیرستان بود !

به همراه دوستانی که شرارت از وجناتشان پیدا بود سر کلاس معلم هایی که به قول بچه کمی مشنگ بودند ، یک نخ بلند را به پای خرمگسها می بستیم و سر کلاس با اونها  مثل بادبادک بازی می کردیم . و کلی از این کارمون کیف می کردیم !!

گاهی مگسه از دستمون در میرفت و کل کلاس رو برای گرفتنش به هم میریختیم .

  • در کل اگه بخوام در مورد کارهایی که به شدت ازشون پشیمون هستم بگم  باید منو به عنوان جنایتکار جنگی دستگیر کنن . اما اون زمان این کارها تنها تفریحاتی بود که میتونستیم انجام بدیم .

 

 

بعد از اینکه به دنیای کوهنوردی وارد شدم بزرگترین درسی که گرفتم همین حفظ محیط زیست و جاندارانشه و مطمئنم دوستان هم اینگون فکر می کنن امیدوارم این خاطرات بتونه  کمک بکنه به اینکه دیگه شاهد چنین اعمالی نباشیم .

از دوست خوبم خانم سمیرا مدیر وبلاگ گوزن زرد برای این دعوتش تشکر میکنم و تداوم و موفقیت در راه و آرمان های سبزش را آرزومندم .

منهم از این دوستان دعوت کردم که به ما بپیوندند .

آقای فواد وبلاگ ماگما ،

آقای مسعود عسگری وبلاگ طلوع سپید (فاتحان خورشید ) ،

خانم سونیا وبلاگ عشق کوهنوردی ،

آقای فرید صدقی وبلاگ کانون کوهنوردان آوراز مهاباد  ،

آقای فرامرز نصیری وبلاگ کلاغها 

 

 

جشن سده جشن كهن و باستانی زردشتیان در اورامان به روایت تصویر

 

جشن كهن و باستانی زردشتیان در اورامان 

      

      

                       جشنی باشكوه از دورانی باشكوه اصیل وبكر اما در حال ......

 کردستان اصلی ترین محل زندگی قوم کرد است. این استان که در غرب کشور واقع شده درپهنه طبیعی خود دنیایی از زیبایی و تنوع را به گردشگران و طبیعت دوستان عرضه میکند.
این منطقه با انبوه کوهستان ها و دشت های پهناور خود گیاهان و جانوران متنوعی رادربر گرفته است و چشم انداز جنگل های زاگرس، منطقه ای به یاد ماندنی برای طبیعت دوستان به وجود آورده است.استان کردستان در بهار و تابستان آب و هوایی خنک و معتدل دارد و در زمستان وپاییز سرد و یخبندان است.
اورامان ناحیه وسیعی است که سراسر جنوب استان کردستان را دربر گرفته و یکی ازمناطق خوش آب و هوای استان کردستان است که با توجه به کوهستانی بودن از نظراستعدادها و توانمندی های گردشگری و مواهب خدادادی دارای ویژگی های نادری است که میتواند موجب جذب گردشگران خارجی و داخلی شود.
برخی از این چشم اندازها و جاذبه های گردشگری در اورامان شامل چشم انداز دربنددزلی و ارتفاعات و دامنه ای سرسبز آن، آبشار ملورو مناطق پیرامون آن که دارای آبی زلال است حاصل ذوب برف های ارتفاعات بالا دست آن است. 
روستای اورامان تخت

از توابع بخش اورامان، شهرستان سروآباد در استان کردستان قرار دارد. این روستا ازطرف جنوب غربی به ارتفاعات اورمان تخت و از طرف شرق به ارتفاعات کومالان محدود میشود.
اورامان در زبان کردی "هورامان" تلفظ می شود و ناحیه وسیع و کوهستانی است که سایر جنوب استان کردستان را در برگرفته و روستای اورامان تخت بخشی از ناحیه اورامان است.
معماری روستا
بافت این روستا از لحاظ معماری به صورت پلکانی در شیب تند ساخته شده است و پشت بام منزل پایین به منزله حیاط خانه بالاست. دیوار خانه هایی که در این روستا ساخته شده اند به صورت خشک چینی یعنی بدون استفاده از ملات و به طور هنرمندانه چیده شده اند. مهم ترین مصالح مورد استفاده در ابنیه این روستا سنگ و چوب است.
از آن جایی که روستای اورامان تخت در زمان های قدیم مرکز فرمانروایی سلاطین محلی بوده است، این روستا را تخت یعنی پایتخت و مرکز سلطنت نامیده اند.
بقایای آتشکده های زرتشتی در حوالی روستا نشانگر آن است که مردم این منطقه پیش از اسلام پیرو آئین زرتشت بوده اند. مردم این روستا به زبان کردی اورامی سخن میگویند.
الگوی معیشت و سکونت
براساس نتایج سرشماری سال 1385، این روستا 2800 نفر جمعیت داشته است. فعالیت های اقتصادی روستای اورامان تخت برپایه زراعت، باغداری و دامداری استوار شده است. مهمترین محصولات زراعی آن گندم، جو و عدس است، همچنین دارای باغ های وسیع میوه است و محصولات سردرختی آن شامل گلابی، گردو، انجیر کوهی و انار است. گیاهان دارویی مانند ختمی، گل گاوزبان، شاتره، بومادران، شیرین بیان، بونه و گون نیز در این روستا به وفور یافت می شود
اورامان تخت از دیرباز جلوه گاه هنر و تمدن غنی و اصیل کردی بوده است.
در این میان موسیقی جایگاهی ویژه و قابل تامل دارد. "سیاه چمانه چید" و "کنالپل از مهم ترین ترانه ها و نواهای این روستا هستند
صنایع دستی
گیوه، فرنجی، نمد، قاشق و چنگال چوبی، شانه، جاجیم، سبد و در پنجره های چوبی ازهنرهای سنتی و صنایع دستی مردم روستای اورامان تخت است. پیش از ورود کفش های خارجی به بازار انواع پای افزارها و گیوه ها را به صورت دستی در این روستا تولید میکردند.
پوشاک مردم روستا
پوشاک مردم روستای اورامان تخت مانند سایر روستاییان کردستان، لباس های محلی کردی با طرح ها و رنگ ای زیبا و شاد است. لباس مردان کرد اورامانی از چوخه، پانتول ملکی شال، دستار، فرنجی  مکه بال تشکیل شده و گاهی نیز جافی، کلینجه، شال کلکه،دستار و پیراهن بلند می پوشند.
بازی های محلی
قلقلان، بیلان، گرزه (گرزبازی) و همک و ممک از متداول ترین بازی های مردم روستای اورامان تخت است.
غذاهای محلی
از مهم ترین غذاهای محلی این روستا می توان به دوینه، شلمین (پلو)، آش دوغ،لونش، کلانه، شلغم ترش، یکاوه، پلییز، غازین و انواع غذاهای گیاهی و نان های محلی اشاره کرد.
چشم انداز فرهنگی اورامان
در زبان مردم منطقه هنوز از واژه های پهلوی ساسانی به چشم می خورد. یکی از چشم اندازهای فرهنگی اورامان جشن پیرشالیار است. گروهی آن را از شخصیت های قبل از اسلام می دانند و گروهی آن را بعد از اسلام دانسته و سکونتش را در روستا حدود 900 سال قبلمی دانند. درباره ایشان حکایتی وجود دارد که می گوید: در زمان های بسیار دور در بخارا پادشاهی زندگی می کرد که دختری داشت به نام "بهار نار خاتون" این دختر کر ولال بود و تمام حکما نتوانسته بودند بیماری دختر را علاج کنند.
از سوی دیگر در منطقه اورامانات کردستان مردی به نام پیر شالیار زندگی می کرد که صاحب کرامات  معجزات بود و شهرتش عالمگیر شده بود. چون خبر معجزات پیر شالیار به بخارا می رسد، شاه دخترش را همراه با برادرش به نام شالیار سیاو و عده ای دیگر به منطقه اورامانت کردستان می فرستند. آنها وقتی به نزدیکی روستایی که پیر در آن زندگیمی کند می رسند، دختر پادشاه احساس می کند که گوشش شنوایی خود را به دست آورده وصداها را می شنود.
از آنجا که پادشاه اعلام کرده بود که هر کس بیماری دخترش را علاج کند می تواندآن را به همسری برگزیند پیرشالیار قبول می کند و چون از مال دنیا چیزی نداشت، اهالی کمک
 می کنند و برای او جشن عروسی برگزار می کنند و هر کدام از طوایف، بخشی از هزینه ها و کارهای این عروسی را به عهده می گیرند.
پیرشالیار قبل از مرگش وصیت می کند تا آخر دنیا مراسم سالگرد عروسی اش را همه ساله برگزار کنند.
مراسم باستانی پیرشالیار در 2 زمان متفاوت در سال بین 15 اردیبهشت و 10 بهمن ماه همزمان با جشن سده زرتشتی ها  برگزار می شود. مراسم بهاره را کوهساری می گویند که همزمان با طراوات و سرسبزی اورامان کردستان است و در آن به اجرای دف نوازی وسخنرانی درباره شخصیت پیر شالیار و توزیع نان محلی (کلیره) می پردازند.
مراسم زمستان هر ساله در 10 بهمن ماه به مدت 2 هفته برگزار می شود. اهالی منطقه به این مراسم، عروسی پیرشالیار می گویند. برگزاری این مراسم به عهده متولی آن است که در هر خانواده به صورت موروثی برگزار می شود.

این مراسم باشکوه بهاره در روز ۱۵ اردیبهشت برگزار می گردد و همواره این مراسم مورد توجه گردشگران و عکاسان بسیاری بوده است . گزارش تصویری این برنامه را حتماْ می گذارم ...

به امید دیدار در روستای هجیج ....

 

کانی(چشمه )

 

کانی

هه ر کا تی ده که ومه بیری

ئاواتی روژانی جوانی

بو ساریژی زامه کانم

به ته نیا دیمه سه ر کانی

زوخاوی دل هه لده ریژم بو ورده شه پوله کانی

ئه و به سته یه ی بو ده خوینم به لاوک یا به گورانی

کانی !

تو جیژوانی په ریه کانی

 تو ئاوینه ی ئاسمانی

خوینی جه رگی چیا سه ختو به رزه کانی

خوزگه ئه وه ی من ده یزانم توش بی زانی

کانی !

تو ئه سرینی هه و ره کانی

ده زانی بوچی خوشم ده ویی

شاعیر کوژیک وه ک تو ده چی چاوه کانی

ده زانی بو زور دیمه لات ؟

چون له لای تو به جی ماوه جی پی کانی 

کانی!

تو شاهیدی پشکوتنی ئه وینی کی ئاسمانی

قاتیلی من له تو ده شو پنجه کانی

خوینی دلم تکاوه لی  ئاوی کانی

به ده م بزه ی ئه وینه وه

ده مردم و نه مده زانی

                                                شعری که شاعرش رو نمیشناسم

دریاچه زریبار

 

zribar lake 

 

 

 

 

 

 

 

 

عکس دریاچه زیبای مریوان در استان کردستان . برای دریافت عکس در سایز بزرگتر به اینجا مراجعه کنید .

عکسهای روز

 

بهار کردستان

با تشکر از همنورد خوبم آقای صالحی عزیز

اورامانات نوروز 1388

 

 با توجه به پیشنهاد خواننده ی عزیز به نام امیر این عکسها رو در سایز بزرگتر می گذارم .

عکس دوم مربوط به روستای بلبر و رودخانه سیروان  در منطقه ی اورامانات کردستان است که در چند روز پیش گرفته شده است . برای دیدن عکس بزرگتر به اینجا مراجعه نمایید .

عکس اول هم مربوط به ارتفاعات شمال غربی کشور (مرز ترکیه ) است که هر کاری کردم آپلود نشد ولی بزودی اون رو هم میگذارم .

 

اهدای زندگی

 

و آن لحظه چشمانم از نور مرگ روشن مي‌شود، چه زيباست با چشم ديگري ديدن ، چه زيباست به ديگري جان دادن "

جهت ثبت نام اینترنتی برای اهدای عضو به این سایت مراجعه نمایید .

اهدای زندگی

بچه های 87

این بچه هارو در سال گذشته توی برنامه ها دیدم . 

بچه های 87