از همایش کوهپیمایی سقز با دوستانی در فضای مجازی

روز گذشته در جریان بازگشایی مسیر بر روی مجموعه ی دیواره های کوه حاجی اتابک سقز و به مناسبت سالروز درگذشت شادروان عباس خاکی دوستان بزرگواری دعوت ما را پذیرفتند که از این دوستان می توان به بزرگواران زیر اشاره کرد :

آقای سلیمان قراجه داغی عزیز مسئول فنی باشگاه کوهنوردی آذرجوان تبریز

دوست عزیز رحمان مرادیانی و اعضای هیئت کوهنوردی قروه و همچنین گروه کوهنوردی قاجر قروه

جناب آقای سیدی و اعضای هیئت کوهنوردی شهرستان دهگلان

اعضای هیئت کوهنوردی شهرستان میاندواب

و دوستانی از شهرهای تهران و شیراز

ضمن گرامی داشتن حضور این بزگواران در این همایش از اینکه خیلی زود این عزیزان را به دلیل سفر اضطراریم ترک کردم عذر خواهی میکنم امیدوارم در آینده بتوانیم بیش از پیش در خدمت این عزیزان باشیم .

روز و روزگار به کامتان

گزارش تصویری را در سایت خبری ورزشی کردستان ( آروکمپ ) مشاهده نمایید  

همایش کوهپیمایی عمومی در کوه حاجی اتابک سقز

کانون کوهنوردان آزاد سقز هفته ی گذشته موفق به گشایش مسیر بر روی دیواره کوه حاجی اتابک (حاجیه تاوه (سقز شد .

 این گشایس مسیر توسط آقای طاهر تاجوانچی و اعضای کانون کوهنوردان آزاد سقز صورت گرفته است . به همین مناسبت جهت افتتاح این دیواره و با تقدیم این مسیر به زنده یاد عباس خاکی و در سالیاد فوت ایشان کانون کوهنوردان آزاد سقز با همکاری هیئت کوهنوردی و اداره ورزش و جوانان سقز برای افتتاح این دیواره و نامگذاری آن به نام مرحوم خاکی همایشی را با دعوت از  کوهنوردان سراسر شهرهای کردستان و آذربایجان غربی  برگزار مینماید

این همایش روز 29 مهر ماه با حضور کوهنوردان و سنگ نوردان و عموم مردم در این کوهستان برگزار خواهد شد .

علاقه مندان می توانند جهت ثبت نام حضور در این همایش به هیئت کوهنوردی و اداره ورز و جوانان مراجعه نمایند .

این همایش با انجام صعود سنگ نوردان به این دیواره افتتاح و مراسم پس از کوهپیمایی ساده در ارتفاعات حاجی اتابک پایان می پذیرید

کوه حاجی اتابک در روستای کاکه سیاو و منطقه ی صاحب واقع شده است و ارتفاع ان بالغ بر 1800 متر از سطح دریاست .

پی نوشت : این مراسم کوهپیمایی با حضور عموم مردم و ورزشکاران روز جمعه برگزار خواهد شد .  ساعت و محل حرکت برای دوستان سقزی فکر میکنم روز جمعه ساعت 7 صبح میدان قدس است که بیش از 8 دستگاه اتوبوس شرکت واحد برای ایاب و ذهاب با هزینه ی اداره ورزش و جوانان تدارک دیده شده است . از  دوستان مهمان شهرستانی نیز بنا به دعوتنامه های ارسال شده روز پنجشنبه پذیرایی خواهد شد .

چشم انتظار دیدار دوستان در این همایش کوهپیمایی هستیم .

نفس های کوهستان آبیدر به شمارش افتاده است

کوه آبیدر به عنوان نماد شهر سنندج ، خواستگاه قلبی هر شهروند سنندجی بوده و به دلیل نزدیکی و قابل دسترس بودن عموم مردم سنندج به نوعی از این نعمت الهی و طبیعت استفاده می کنند . به صورت ورزش نیز علاقه مندان به رشته ی کوهنوردی در ایام هفته به آبیدر زیبا می روند .

بر این اساس در دهه  ی هفتاد برای رفاه حال کوهنوردان و علاقه مندان به کوهنوردی توسط هیئت وقت و استانداری ، پناهگاه فعلی احداث شد و از ان زمان تا کنون در حد متوسط پذیرای مردم می باشد . در مورد این پناهگاه که وضع موجود آن سالنی عمومی و 4 اتاق می باشد و به جز سالن قسمتی که به بوفه تبدیل شده ، سایر اتاق ها فاقد استفاده بوده و عملا بسته است .

حال مشخص نیست بر چه اساس و تدبیری اقدام به توسعه و بزرگ شدن این پناهگاه می شود و هیئت کوهنوردی ملاک و معیارش چه بوده و چه ضرورتی سبب این اقدام شده و چرا به تقاضا و نظر ، گروههای فعال کوهنوردی سنندج در خصوص تجدید نظر در این کار اصلا توجهی نشده و بیشتر بر اساس سلیقه عمل می شود و به راستی اهرم نظارتی دستگاه ورزش و جوانان و در راس آن مدیرکل محترم در خصوص بودجه ی انجام این پروژه چه بوده و چرا نظر ورزشکاران این رشته توجه ننموده و چرا باید پیشنهاد مثبت احداث و راه اندازی خانه کوهنورد در مکانی که قابل دسترس برای عموم مردم باشد و بتوان از فضای ایجاد شده در طول ایام هفته استفاده ی بهینه نمود توجه نشده است ؟

علاوه بر آن چرا باید این بودجه در مکانی که در طول هفته چند ساعت باز بوده و با تخریب محیط طبیعی قله ی زیبای آبیدر و توسعه ی پناهگاه فعلی هزینه شود ؟

راستی مگر سیاست راهبردی فدراسیون کوهنوردی در سال 1390 عدم احداث پناهگاه در ارتفاعات نیست ؟ وس وال های بی پاسخ دیگر ...

اگر هر دوست دار و علاقه مند به کوه و طبیعت ، سری به آبیدر بزند مشاهده می کند که برای انتقال برق قله ، چه چاله هایی برای تیر گذاری حفر شده و این کوه زیبا دارد نفس نفس می زند از این همه تخریب و بی مهری .

موارد ذکر شده طی طی مکتوبی به شخص اول استان جهت بررسی و تدبیر و تجدید نظر در این روال ارائه شد ولی متاسفانه استاندار محترم علی رغم حسن نیت و قول مساعد برای حل این معضل اقدامی اساسی انجام نداد . اکنون نیز کار در مراحل اولیه تخریب و احداث می باشد .

اگر این چند سطر نگارش شده است به این امید که شاید در لحظات آخر تجدید نظری صورت گیرد و بودجه ی در نظر گرفته شده برای توسعه ی پناهگاه با افزایش آن ، صرف احداث خانه ی کوهنورد در دامنه ی آبیدر شود و ورزشکاران این رشته نیز مانند سایر ورزشکاران ، دارای خانه ی تخصصی این رشته شوند و زمینه ی رشد و شکوفایی بیشتر این رشته پر طرفدار فراهم شود و برای رفع مشکل انرژی و روشنایی پناهگاه از تکنولوژی انرژی خورشیدی استفاده شود و چاله های موجود با درختکاری و توسعه ی فضای سبز آبیدر که امسال قسمت اعظم این کوه زیبا دچار آتش سوزی شده ، مورد بهره برداری قرار گیرد و با این اقدام دغدغه ی دوستداران محیط زیست و طبیعت برطرف شده و آبیدر سرافراز همچون گذشته استوار و راست قامت به عنوان نماد شهر سنندج بر خود ببالد .

عباد زینبی           

درج شده در هفته نامه دیدگاه

17 مهر  1390        

پینوشت : نکات حائز اهمیت در این متن که بیشتر می بایست روی ان تمرکز کرد عدم اجرای سیاست های فدراسیون توسط هیئت زیرمجموعه اش است . و این خودمختاری و استقلال عمل هیچ توجیه عقلانی ندارد . در این رابطه نیز متاسفانه همچون گذشته نمی شود روی فدراسیون حساب کرد اما یاد آوی کردن این موضوع الزامی می نمود .

ظاهرا هیئت کوهنوردی کردستان قصد دارد نام خود را در تاریخ کوهنوردی کردستان جاودانه نماید و چنان ضربه ی کاری به کوهنوردی و طبیعت و کوهستانهای کردستان بزند که از اذهان مردم کردستان هیچگاه محو نشود . امیدوارم این متن از دوست فرهیخته و گرانقدر آقای عباد زینبی فدراسیون و مسئولین را از این خواب طولانی و سکوت محض بیرون بیاورد و لحظه ای مکث نمایند و نگاهی عمیق به گذشته خود و عملکرد تاسف بارشان حداقل در کوهنوردی کردستان بیاندازند .

این روزهای  کردستان در حافظه ی کوهنوردان کردستان فراموش نخواهد شد و محمود شعاعی و موسی مرادیانی برای همیشه نامشان با عنوان بی تفاوت ترین و نا آکارمد ترین مسئولین کوهنوردی کشور و کردستان باقی خواهد ماند . به امید بیداری و اندکی خردورزی

موسیقی : کابوکی

کابوک من لیلی است ، کابوک رعنایم ،  درد خنجر را می توان تحمل کرد اما درد دل بسیار گران ، من عاشق لیلی هستم ، لیلی  دختر کرد …

ترانه ی کابوکی یکی از زیباترین ترانه های کرمانج در شمال کردستان است . ترانه ای از شمالی ترین نقاط کردستان که در آن آمیختگی با طبیعت و فرهنگ اصیل ان دیار به شکلی عجیب در آمیخته است … سازها و نواهای کردی در این ترانه و تشبیه معشوق به "کابوک " ! کابوکی که در دل طبیعت است و مختص به همان دیار و با پایبندی به فرهنگ اصیل خود . شاید اوج زیبایی این ترانه را در لحظاتی که در کوهستان های مرزی شمال کردستان بودم و در میان عشایر آن سرزمین زیبا با رها بودن اسبهای وحشی و نوای کبک ها در آن بلندای شکوه تصوری زیبا را از این ترانه برایم مجسم خواهد کرد .

این ترانه با صدای بیژن کامکار است.

 کابوکی لی لی ، کابوکی لی لی/کابوکی سورم وای وای

ده ردی خنجه ر ئاسانه /ده ردی دل زور گرانه

ئه ز عاشقم لی لی/ کچکه کوردم وای وای

یارم ئاسکی ماچینه/ده وای ده ردو برینه

ئه زعاشقم لی لی/کچکه عومرم وای وای

من عاشقی جانانم/له عاله م سه رگه ردانم

ئه ز ئاشقی لی لی/کچکه مالم وای وای

 

کابوک : یک نوع پرنده ی نادر است چیزی شبیه به  کبوتر

عکس: منطقه ی سیلوانا شمال کردستان ( مرز ترکیه )

پی نوشت : این ترانه تقدیم به مهشید عزیز ( پوزش بابت تاخیر در گذاشتن این پست )

پی نوشت ۲: همین ترانه با صدای استاد خالقی را در این قسمت گوش دهید

صعود کاوان روی خط رسانه ها ...

کوهنورد سقزی بر فراز مراپیک ایستاد خبرگزاری بین المللی کرد پرس

کوهنورد سقزی بر فراز مراپیک نپال ایستاد سایت خبری ورزشی کردستان آروکمپ 

کوهنود سقزی بر فراز قله ای از هیمالیا مرکز خبر رسانی سقز

کوهنورد سقزی بر فراز مراپیک ایستاد سایت سقز آوا

به زودی خبر این صعود در نشریات محلی و منطقه ای نیز چاپ خواهد شد ! همچنین این اخبار روی صفحه ی فیسبوک عمده ی رسانه های کردستانی قابل مشاهده است .

.......... وبلاگهای ..........

مشق کوه

کانون کوهنوردان اوراز مهاباد

منوا لاوی طرغه

حمایتچی

خبر فوری :به یک عدد موسی آقایی نیازمندیم !

در جریان در یافت موافقت اصولی برای یک طرح درخواستی داشتیم از اداره ورزش و جوانان کردستان که برای دریافت این موافقت اصولی اقدام به تشکیل و تکمیل پرونده کردیم . پس از یک هفته روز شنبه 23 مهر ماه به سنندج رفتم و پی گیر درخواست این موافقت اصولی شدم که معاونت ورزش استان گفتند به دلیل ناقص بودن پرونده به شهرستان مرجوع کردیم و برید پرونده رو تکمیل شده بفرستید اینجا قانون حاکم است و همه چیز بر مبنای اصول است .

صبح امروز در اداره ورزش در عین ناباوری اداره کل عنوان کرده بود با توجه به اینکه در این پرونده مدارک شناسایی"  آقای موسی آقایی "فرستاده نشده لطفا نسبت به تکمیل مدارک این شخص اقدام نمایید .

در همین حال بنده که شوکه شده بودم و درخواست ما برای موافقت اصولی آقای آزاد خادم بود اسم موسی آقایی خیلی عجیب بود . وقتی از هویت این فرد پرسیدم و نشانی ایشون رو جویا شدم ( موسی آقایی دیگه کیه؟ ) اداره ورزش از این مورد ابراز بی اطلاعی کرد و عنوان کرد تا کپی شناسنامه و کارت ملی موسی آقایی به پرونده اضافه نشه ما ترتیب اثر نخواهیم داد .

بعد از کند و کاو در پرونده مشخص شد که در اصل نامه عنوان شده "" در خواست شرکت تعاونی آرو با موسسی آقای آزاد خادم ...""  که دوستان معاون اداره کل و معاونت ورزش استان کردستان از این عبارت به عنوان آقای موسی آقایی یاد کرده بودند.

اما با توجه به نامه ی رسمی اداره کل مبنی بر درج مشخصات موسی آقایی ، بلاجبار می بایست حتما یک نفر با نام موسی آقایی برای اخد موافقت اصولی به اداره ی ورزش و جوانان معرفی کنیم . فردا مجددا به سنندج خواهم رفت . اما از تمامی مخاطبان عزیز خواهشمند است نظر به اینکه دولت خدمتگذار و سیستم اداری ما نامبر وان جهان است و همه چیزمان بر مبنای اصول است لطفا این لطف را در حق ما بنمایند و یک نفر با نام موسی آقایی معرفی کنند که بتوانیم این موافقت اصولی را بگیریم .

پی نوشت : خیلی لذت بخشه وقتی بفهمی توی این مملکت همه چیز سرجای خودشه و طبق اصول و مقررات پیش می رود . از سر صبح یه بند دارم به این موضوع میخندم فردا میرم سنندج تا ببینم چی کار میشه کرد ...

سکوت فدراسیون چه دلیلی دارد؟

هیئت کوهنوردی کردستان در بد ترین روزهای  عمر خود قرار دارد ، درست در جایی که در انزوای کامل و در تحریم کوهنوردان کردستان به خاطر عملکردهای دور از شان کوهنوردی کردستان قرار گرفته است . هیئتی که همواره فدراسیون در حمایت تام ش بوده و کماکان هست .

صحبت از ضعفهای هیئت و ریز کردن این ضعف ها کاری زمان بر و غیر ضروری است اما نکته ی قابل تامل در این روزها سکوت محض فدراسیون به نسبت وقایع این روزهای کوهنوردی کردستان است . این سکوت آیا به دلیل حمایت از هیئت است یا به دلیل عدم توجیه و غیر قابل دفاع بودن عملکرد نماینده ی کوهنوردی دولتی است متولیی که توسط فدراسیون برای ترویج و توسعه ی کوهنوردی کردستان گماشته شده است . و قرار بر این  است فدراسیون از طریق این هیئت بتواند باعث تحول و پیشرفت کوهنوردی این دیار باشد . اکنون این سوال برای جامعه ی کوهنوردی کردستان پیش آمده است که آیا سکوت فدراسیون می تواند چه معنی داشته باشد ؟

اگرفدراسیون  نمی تواند از عملکرد هیئت گمارده شده اش دفاع نماید باید این ضعف بزرگ خودش را شجاعانه بپذیرید و در صورتی که در دفاع از عملکرد این هیئت حرفی برای گفتن دارد عنوان نماید . این سکوت فدراسیون کوهنوردی به نوعی بی تفاوتی و ضعف مدیریتی را نمایان می کند . به هر جهت این جامعه ی مخاطب کوهنوردی است که برداشت خود را از سکوت و عدم سکوت فدراسیون با توجه به عملکرد هیئتش می سنجد ...

نیم نگاهی به کارنامه ی نچندان درخشان هیئت کوهنوردی کردستان و بازوی فدراسیون کوهنوردی در کردستان برای ترویج کوهنوردی و توسعه و اعتلای آن در این دیار ! :

1- عدم آگاهی در خصوص کوهنوردی و مباحث روز کوهنوردی

2- اظهار نظرهای بسیار دور از شان کوهنوردی کردستان توسط مسئولان هیئت کردستان

3- رسانه ای کردن برخی مفاهیم و اخبار کذب در خبرگزاری ها

4- عدم پذیریش خطاهای محرز در برخی صعود های آسیایی

5 - انصراف سرپرستی تیم هیمالیانوردی کردستان در دقایق آخر

6- انصراف مسئول تدارکات تیم در دقایق آخر اعزام تیم

7- عدم شفاف سازی در خصوص رویداد های مالی هیئت کردستان

8- عدم اعزام تیم های سنگ نوردی به مسابقات قهرمانی کشور

9- تعطیلی پی در پی سالنهای سنگ نوردی سطح استان

10-عدم تخصیص منابع مالی و سخت افزاری به هیئت های تابعه

11- عدم حمایت از هیئت های کوهنوردی شهرستانهای تابع

12- بی تفاوتی هیئت کردستان به نسبت عدم آموزش های بنیادی در کوهنوردی

13-مانع تراشی برای تشکل های مستقل

14- بزرگنمایی برخی فعالیتهای کوچک به عنوان دستاوردی بزرگ

15- اعزام اعضای اصلی هیئت و نور چشمی به صعود به قلل ارمنستان و کویر نوردی و قلل کشور با هزینه ی هیئت در طول تمامی سالیان مسئولیت این افراد

16- منزوی کردن پیشکسوتان و دلسوزان و منتقدین کوهنوردی کشور به دلیل ایراد نظرات و انتقاد از هیئت

17- توسعه ی پناهگاه های کشور در خلاف دستور العمل و سیاست فدراسیون در سال 1390

18- عدم حمایت هیئت کوهنوردی از جریانهای محیط زیستی کردستان در برخود با تخریبهای صورت گرفته در کوهستان

19- عدم شرکت هیئت کوهنوردی در برنامه های پاکسازی کوهستان و مانع تراشی برای این گونه برنامه ها

20- عدم توسعه ی کوهنوردی بانوان و همچنین کوهنوردی و سنگ نوردی بانوان و شرکت در مسابقات کشوری

21- عدم اجرای تعهدات داده شده در چند سال گذشته توسط مسئول هیئت استان

22-عدم ارائه ی بیلان کاری و عملکرد توسط هیئت برای تنویر افکار عمومی

23- عدم پاسخگویی به انتقادهای وارد شده به این هیئت و استفاده ی ابزاری از روابط با فدراسیون کوهنوردی

۲۴- ...

 

جهت بازتاب رسانه ای ...

کوهنورد سقزی بر فراز قله ی مراپیک ایستاد

کاوان محمد زاده که 14 مهر ماه به کاتماندو پایتخت کشور نپال جهت صعود به قله ی 6654 متری مراپیک از مجموعه قلل ساگارماتای هیمالیا رفته بود موفق شد صبح روز پنجشنبه 21 مهر بر فراز این قله با ایستد .

وی در حال اماده سازی برای صعود به یکی از قلل سرسخت 7000 متری هیمالیا است که در سال 1391 در قالب تیمی از هیمالیانوردان جوان سقزی به هیمالیا خواهند رفت و این صعود نیز برای آشنایی و کسب تجربه برای این برنامه صورت گرفته است . وی هم اکنون در حال فرود به کمپهای پایین است و در چند روز آینده به کشور بازخواهد گشت . لازم به ذکر است 50 درصد هزینه های سنگین این صعود را شرکت صنعت قند کردستان متقبل شده است .

کاوان بر فراز مراپیک ...

کاوان محمد زاده کوهنورد جوان و جسور سقزی ساعاتی قبل در تلاشی یک هفته ای بر فراز قله ی ۶۶۵۴ متری مراپیک کشور نپال ایستاد . این موفقیت رو به کاوان عزیز تبریک میگم . کاوان محمد زاده به همراهی تنی چند از کوهنوردان جوان سقز در حال آماده سازی برای صعود یکی از قلل هیمالیای نپال در بهار ۱۳۹۱ هستند و صعود مراپیک جهت آشنایی با این مجموعه قلل انجام گرفته است . وی هم اکنون در سلامتی کامل در حال فرود به کمپهای پایین تر است و در چند روز آینده به کشور باز خواهد گشت .

 

کاوان جان لبخندهای فاتحانه ات پایدار

جلوگیری از هک شدن !

در این روزها که تب و تاب هک شدن و هک کردن در وبلاگهای کوهنوردی هم باب شده ! شاید اشاره کردن به چند نکته ضروری بنماید ...

چند اقدام ساده چهت پیشگیری از هک شدن میتونه به وبلاگ نویسان خیلی کمک بکنه و از هک شدن مصونشون کنه !

۱-یکی از مواردی که در هک شدن ها حائز اهمیته ایمیل خصوصی وبلاگه ! این ایمل در صورتی که هک شده باشه به راحتی میشه وبلاگ رو هک کرد پس برای جلوگیری از هک شدن پیشنهاد میشه حتما ایمیل خصوصی وبلاگ رو فقط نویسند ه ی وبلاگ بدونه و از ایمیل رایج و همیشگی که در دسترس دیگران است استفاده نکنید .

2- ایمیل های ناشناس که پیشنهاد به کلیک میکنه ممکنه یک تله  باشه ! به روی لینکهای ناشناس در زمانی که ایمیلتان باز است و خصوصا لینکهای ناشناس در داخل اینباکس ایمیلتون کلیک نکنید .

3-یکی از راههای نفوذ به وبلاگ وبلاگ بخش نظرات وبلاگه و تقریبا میشه گفت پاشنه ی آشیل وبلاگ بخش نظرات اونه ! به هیچ عنوان روی لینکهای فرستاده شده در این بخش از طریق مدیریت وبلاگ کلیک نکنید .

همیشه سعی کنید وبلاگها و لینکها رو از طریق فضای خارجی آن کلیک نمایید و در قسمت مدیریت وبلاگ از کلیک کردن سرسری روی لینکها خودداری کنید .

4- همیشه وقتی ایمیل و پسوردتون رو وارد میکنید به قسمت ادرس بار اون صفحه توجه کنید چراکه صفحات کاذب و ثانویه ممکنه شما رو به اشتباه بیاندازه و در صفحه ای غیر صفحه ی اصلی مدیریت وبلاگ کلیک کنید که باعث در اختیار گذاشتن این اطلاعات به افراد دیگر خواهید شد .

 5- در انتخاب پسورد دقت داشته باشید و سعی کنید از کاراکتر های غیر معمول استفاده نمایید. مثل: (}{“*%#(@! )

6- هیچوقت دو بار پسورد خود را در یک صفحه وارد نکنید قبل از وارد کردن مجددا صفحه را ببندید و دوباره باز نمایید و از ادرس آن هم مطمئن شوید .

7- پسورد مورد استفاده با تمام پسوردهای دیگرتان متفاوت باشد و یک پسورد اختصاصی برای وبلاگ انتخاب کنید .

8- برخی از لینکهای تبلیغاتی رایج در فضای مجازی غیر قابل اعتماد است در زمانی که مدیریت وبلاگ و ایمیلتان باز است روی این لینکها جهت رعایت اصل احتیاط خود داری نمایید .

9- شهر امن و امان است آسوده بخوابید

۱۰- فعلا همین ها به ذهنم اومد اگر مورد دیگری بود دوستان قید بفرمایند

اینجا ایران است

در تاریخ ۰۸/۰۷/۱۳۹۰ هیئت کوهنوردی شهرستان بهار اقدام به کوه پیمایی از چشمه قصابان تا امامزاده محسن کرد در راه امامزاده بودیم که به جایی رسیدیم نمیدونم اسمش رو چی میشه گفت زباله خانه دنیای زباله یا هر چیز دیگه ای شما خودتون قضاوت کنید.

منبع: صیانت از کوهستان

از سوتی های روزانه ام !

امروز در جریان بازدید نهایی کارشناسان منابع طبیعی ، جنگل بانی و جهاد کشاورزی استان کردستان از مجموعه ی توریستی ورزشی سقز اتفاق جالب توجهی افتاد .

انگار این سوتی دادن های دوستان به منهم سرایت کرده است و روزگارمون بدون سوتی دادن نمیگذرد .

برای صرف ناهار به یکی از رستورانهای سقز رفتیم و در خصوص کارشکنی اداره کل تربیت بدنی و خصوصا بخش حقوقی آن و عدم آشنایی به مسائل فنی صحبت میکردم و به قول یارو گفتنی یه جوریایی فحش بارشون میکردم .

نگاه سنگین یک نفر که کنار میزمون بود رو یه لحظه متوجه شدم و قیافش به نظرم آشنا اومد اما همچنان فحش میدادم به مسئول حقوقی استان !

یه لحظه ساکت شدم و با بغل دستیم سلام و علیک کردم بععععععععععله !!! گاومون زایید دو قلو هم زایید . مسئول حقوقی استان کردستان داشت به حرفهامون گوش میداد و فیض می برد از بیانات شیوا ی بنده !

دوستان کارشناس همراهم بعد از سلام و علیک من با مسئول حقوقی گفتن بله می فرمودی؟

منم گفتم " عرض میکردم ! هرچه از بزرگواری دوستان تربیت بدنی استان بگم کم گفتم ... بگذریم بفرمایید غذاتون سرد نشه "

آقا بد وضعیتی بود بد ! هرچند حقش بود یه خورده فیض ببره

پی نوشت : همیشه توی اماکن عمومی یه خورده اروم تر حرف بزنید

موسی مرادیانی از سرپرستی تیم کردستان انصراف داد یا کنار گذاشته شد؟

تیم هیمالیا نوردی کردستان رفت اما بدون سرپرست و بدون مسئول تدارکات !

عصر امروز در مراسم بدرقه ی تیم هیمالیانوردی کردستان به دو قله ی بارونتسه و مراپیک ،  موسی مرادیانی سرپرست سابق تیم از همراهی کردن این تیم انصراف داد و دلیل این انصراف را مشغله ی کاری عنوان کرد .

اکنون ابهاماتی در این گفته ها وجود دارد که لازم است جهت تنویر افکار عمومی فدراسیون در این مورد شفاف سازی نماید که آیا فدراسیون کوهنوردی مانع همراهی کردن موسی مرادیانی به عنوان سرپرست و رضا مبارکی به عنوان مسئول تدارکات تیم بوده یا خیر !

درصورتی که فدراسیون مانع شده باشد تا حد زیادی بدبینی های این مدت به نسبتش ترمیم خواهد شد و تا حد زیادی ذهنیت ها بازخواهد گشت .

به هر جهت انصراف مرادیانی هرچند بار مسئولیت سمکو را سنگین تر خواهد کرد اما انرژی مثبت و روحیه ای مضاعف را به تیم تزریق خواهد کرد و طبیعتا اگر این ممانعت از طریق فدراسیون بوده باشد حوادث احتمالی و عواقب این سفر از طرف افکار عمومی کردستان گریبان گیر فدراسیون نخواهد شد .

اما در صورتی که خود مرادیانی انصراف داده باشد حکایت دیگری است ...

امیدوارم فدراسیون یا مسئولین آن به صورت رسمی یا غیر رسمی در این مورد اطلاع رسانی نمایند .

پی نوشت : جامعه ی کوهنوردی کردستان برای کوهنوردان کردستانی راهی بارونتسه و مراپیک ارزوی سلامتی و موفقیت دارد .

به بهانه ی کودک

عصر روز جمعه نمایشگاه نقاشی کودکان در یکی از محلات حاشیه ای و فقیر نشین سقز به همت آموزشگاه نقاشی ناهید و دفتر خدماتی و ارتباطی درباری برگزار شد . برای تهیه گزارش تصویری به اونجا رفتم و صحنه های جالب توجهی از نقاشی این کودکان حاشیه نشین دیدم . کودکانی که صرف نظر از جامه های مندرسشان افکاری بزرگ داشتند که در لابلای خطوط رنگی و خط خطی های ساده ای که به راحتی از آن می گذشتیم بزرگ انسانهایی بودند کوچک !

چند نقاش کوچک نظرم رو به خودشون جلب کردن کودکی که روی کلمه ی تعلیمات دینی خط کشیده بود و زیر آن نوشته بود ریاضی !!!

علت رو جویا شدم گفت ...  اری این خود مشتی است نشانه ی خروار ! به فکر فرو رفتم آن چنان عمیق برای چند لحظه ی ای به چشمانشان نگاه کردم و دستی بر رویش به نشانه ی احترام کشیدم و ...

کودک کلاس ۴ ابتدایی دیگر که دفتر نقاشی اش برای من پر بود از واژه هایی آشنا از تصاویر ی آشنا تر !

نقاشی های  این کودک پر بود از تفنگ - اعدام - مین - هلی کوپتر - نظامیان - خون -آتش  و خورشیدی که گاه گداری میدرخشد ...

روز خوبی بود در روز کودک و در کنار کودکانی از این دست که از همان بالانشینان شهر تا این پاین دست ها را برای ساعاتی در کنار هم نشاند و خطوطی پر مفهوم کشیده شد و لبخندی بر لبانشان نشست !

با تشکر از دوستان گرانقدرم آقایان کاک ناصر فیض الله بگی - علی مرزبان و خانمها سروه صائب و پری درباری برای این برنامه ی باشکوه !

گزارش تصویری در خبرگزاری بین المللی کردپرس

گزارش تصویری در مرکز خبررسانی سقز

 

وبلاگ آیاز هک شد


چند روز قبل برای بدرقه ی کاوان به مراپیک به زنجان رفته بودم و برخی از دوستان رو یک بار دیگر ملاقات کردم ! محمد حسن نجاریان ، حسین مقدم و رفیق شفیق آیاز سعید زاده !!!!

در این دیدار چند عکس گرفته شد که دوربین بنده به دلیل خالی شدن شارژ باتریش قابل استفاده نبود و قرار بر این شد بلافاصله آیاز اون رو به ایمیلم بفرسته . همچنان که همگان می دانند اگر از چهار روز پیش تا اکنون این عکس ها توسط شتر هم فرستاده شده بودند به دست بنده رسیده بود . که متاسفانه علی رغم هشدار ها ی مکرر به آیاز بازهم سهل انگاری نمود و چوبش را هم خورد .

وبلاگ آیاز به مدت نامعلوم تا هر وقت دلم خواست در اختیار بنده خواهد بود . منتظرم ببینم این بار شتر کی میرسه به دستمون ...

باشد تا درس عبرتی باشد برای آنان که وعده می دهند و خلف وعده می نمایند .

 

http://ayazmount.ir

پی نوشت : شیطونه میگه برم اون وسط میدون زنجان به نام  کردستان اعلام خودمختاری  کنم ...

پی نوشت ۲: پسورد رو بهش برگردوندم ! جالب اینجاست دیگه جواب تلفن رو هم نمیده عجبا  اگه یه بار دیگه جواب تلفن رو نده بازم هک میکنم وبلاگش رو از من گفتن بود

هشدار به فدراسیون کوهنوردی

در روزهایی قرار داریم که برای نخستین بار شاهد ارائه ی گزارش کمیسیون تحقیق در خصوص حوادث کوهنوردی هستیم . گزارشی که فقط به کالبد شکافی حادثه پرداخته است و دارای نقصای بسیاری زیادی است ...

اما از نقص های گزارش فدراسیون می گذریم و این گزارش را با وضعیت تیم هیمالیانوردی استان کردستان که هفته ی آینده به مراپیک خواهد رفت تطبیق می دهیم . امید که گوش شنوایی باشد و چشمی بینا و خردی بیدار

نخست توضیحاتی در خصوص تیم هیمالیانوردی استان کردستان :

این تیم در چندین اردو که در قلل مختلف کشور برگزار شد به شکلی غیرمنتظره بسته شد و از نحوه انتخاب و گزینش نفرات به دلیل طولانی تر شدن این مقال خواهیم گذشت اما تیم با 7 نفر عضو به تائید فدراسیون کوهنوردی بسته شد :

1-     موسی مرادیانی : سرپرست تیم ، سرپرستی که در کارنامه اش هیچ قله ی 3 هزار متری دیده نمی شود که در این مقال بیشتر از او خواهم گفت ...

2-     سید واسع سید موسوی : کوهنورد نام آشنا ، خوش فکر و جسور کردستان که مسئولیت فنی تیم را برعهده دارد کوهنوردی که به احترام حضورسید واسع ( سمکو ) تا کنون چیزی در نقد اردوها نوشته نشده است چراکه نیت و ذات سمکو مثبت و گامی به جلو است . سمکو نقطه ی قوت این تیم است همچنان که همه میدانند .

3-     شهرام نعمتی : کوهنوردی که دارای تجارب زیادی در سالیان عمر کوهنوردی اش است فردی که شایستگی ش در میادین و مسائل تشکیلاتی بر همگان مبرهن است . مسئول هیئت کوهنوردی شهرستان قروه و گروه قاجر . شهرام نعمتی سابقه ی تلاش بر روی نانگاپاربات تا کمپ سوم را در کارنامه دارد و به طور قطع یکی از ستون های تیم به لحاظ روحی روانی است .

4-     آرش امام جمعه : کوهنورد جوان و آینده دار سقزی فردی که با 18 سال سن برای نخستین بار است که گام در این وادی می گذارد . کوهنوردی که علی رغم سن و سال اندکش اما پر انرژی و پر انگیزه است و برای تجربه اندوزی به این مسیر گام گذاشته است .

5-     جبار سلیمانی: از کوهنوردان دیواندره که او نیز همچون ارش برای نخستین بار است گام در قلل بالای 6 هزار متر میگذارد و در این راه بی تجربه .

6-     پزشک تیم : بدون سابقه ی هیمالیانوردی

7-     مسئول تدارکات : توسط فدراسیون تائید نشده وبه گواه جامعه ی کوهنوردی کردستان  توانایی صعود قله های 2000 متری را نیز دارا نیست

 

صرف نظر از اینکه نفراتی همچون ، مختار ناوه ، ناصر محمدی از سنندج ، علی فیضیان ، کاوان محمدزاده ، حسین عبدلی  از سقز ، رحمان مرادیانی ، محمد ظاهری از قروه و تنی چند از کوهنوردان دیگر شهرها خط خورده بودند و هرکدام از این نفرات شایسته ی حضور در تیم بودند  که بنا به دلایلی که مشخص نیست توسط نماینده ی فدراسیون به زعم بسیاری از صاحب نظران هیمالیانوردی کردستان به اشتباه خط خوردند .

و اما اصل موضوعی که می بایست یاداوری نمود . گزارش اخیر فدراسیون کوهنوردی در خصوص حادثه ی مانسلو ...

آقای موسی مرادیانی سالهاست به دلیل پست سیاسی ش ( معاون استاندار کردستان )  در کسوت رئیس هیئت کوهنوردی کردستان قرار گرفته است ایشان حتی صعود های بالای 3هزار متری در کارنامه ندارد و سابقه ی کوهنوردی به شکلی قابل قبول را از ایشان سراغ نداریم کما اینکه فدراسیون نیز به این مورد واقف است .

اشاره کردن به چند خاطره ی مختصر از ایشان می تواند به خوبی دیدگاه و تفکر هیمالیانوردی ایشان را برای مخاطبان روشن سازد :

1-     ایشان پس از رئیس هیئت شدنش وعده ساخت پناهگاه در کوهستان قندیل بانه را داد .که همگان میدانند کوهستان قندیل از استان کردستان کیلومترها فاصله دارد و در حوزه ی شهرستان پیرانشهر است .

2-     ایشان در همان مراسم وعده ی ساخت پناهگاه در چهلچشمه ی بیجار رو دادند که همگان میدانند چهلچشمه در شهرستان سقز واقع است و کیلومترها از بیجار فاصله دارد .

3-     ایشان چند ماه پس از فوت زنده یاد سامان نعمتی وعده ی استقبالی شایسته از بازگشتش را داد و در مراسم یادبود سامان نعمتی وعده داد که در بازگشتش از او استقبالی شایسته به عمل خواهند اورد

4-     در همان مراسم از کلمه 8000 پا ( فوت ) برای ارتفاع اورست به جای 8000 متر استفاده مینمود .

5-     در همان مراسم همه ی قلل هیمالیا روا اورست معرفی نمود حتی نانگاپارباتی که در پاکستان و منطقه ی قراقروم واقع است .

6-     در جریان گشایش مسیر دیواره بیستون تیم گروه قاجر قروه ایشان با توجه به پست معاونت عمرانی استانداری ش وعده دادند که برای گشایش مسیر زین پس گریدر و بولدوزر در اختیار کوهنوردان قرار دهد که سریعتر گشایش مسیرها را انجام دهند .

7-     یکی از شاهکارهای  ایشان نیز صعود آسیایی به قله دماوند بود که همگان در جریان آن قرار دارند . در اینجا بخوانید این شاهکار را و همچنین در این قسمت

8-     نکته ی دیگر اینکه آقای مرادیانی مگر اینکه با هلی کوپتر بتواند به بیس کمپ مراپیک برود در غیر اینصورتی یا بیش از یک ماه زمان لازم است یا تیم یه منطقه نرفته باید برگردد ...

9-     ...

10- ...

100-...

حال در مقایسه ای کوتاه با مسعود بیات منش به عنوان سرپرست تیم زنجان که ایتم های بالا را دارا نبود و ضعفهایش توسط فدراسیون ریز شده بود و در گزارش اخیر منتشر شد به جرات می توان گفت بیات منش هزاران فرسخ با آقای مردیانی تفاوت دارد اما در گزارش فدراسیون در خصوص مسعود بیات منش اینگونه نوشته اند :

1 – عدم استقلال فکری و قاطعیت تصمیم‌گیری سرپرست به‌علت بی‌تجربگی
2 – بی‌توجهی سرپرست تیم زنجان به مشکلات ایجاد شده به‌واسطه ادغام تیم زنجان و تیم مستقل.
3 – بی‌توجهی سرپرست به‌عدم هم‌هوایی مناسب و اعلام دستور صعود زودهنگام.
4 – پافشاری سرپرست تیم به صعود تمامی نفرات به‌رغم تذکرات سردار تیم مبنی‌بر عدم آمادگی برخی از اعضا و مشکلات تیم پرتعداد.
5 – نامشخص بودن وضعیت شرپای شخصی و گروهی
6 – مشخص نبودن وضعیت کپسول اکسیژن در کمپ چهارم و عدم بهره‌گیری از کپسول‌های موجود جهت کمک به حال مرحوم «میرشکاری»
7 – عدم تعیین تیم پشتیبان هنگام صعود
8 – تعویض سرپرست تیم حمله (سلب اختیارات از مسؤل فنی و انتقال آن به فرد بی‌تجربه‌ای از اعضای تیم).

حال همین فدراسیون که اینچنین ضعفهای مسعود بیات منش را گوشزد نموده است آقای مرادیانی را به عنوان سرپرست تیم کردستان تائید کرده است .

موارد زیر لازم است یک بار قبل از سفر تیم با این سرپرستی یاد اوری شود  :

1-     هرگونه خطای انسانی از سرپرستی تیم و تحمیل آن به نفرات و صعود مسئولیتش مستقیما با فدراسیون کوهنوردی است

2-     اختلاف نظر این سرپرست با مسئول فنی و تحمیل نظر به مسئول فنی که دور از انتظار نیست منجر به بروز فاجعه خواهد شد که قطعا مسئولیتش با فدراسیون است

3-     پایان یافتن فصل صعود و دیر هنگام بودن این تلاش

4-     هزینه ی بسیار سنگینی تامین مالی که تیم متحمل شده است و میتوانست قله ای غیر از مراپیک باشد که در شان کوهنورد کردستان باشد .

در صورتی که سمکو موسوی در منطقه اختیار تام نداشته باشد و جناب مرادیانی در هر موردی اظهار نظر نماید مطمئنا تیم با فاجعه روبرو خواهد شد .

ما سامان نعمتی را از دست داده ایم امیدوارم با سهل انگاری متولی اصلی کوهنوردی دولتی سامان نعمتی دیگری را شاهد نباشیم . امروز 14 مهرماه سال 1390 است و این متن برگرفته از تفکرات جامعه ی کوهنوردی کردستان است . من به عنوان نماینده ی بخشی از این جامعه ی وسیع به فدراسیون کوهنوردی یاداوری مینمایم که این مقاله را برای افکار عمومی پس از بازگشت تیم و مقایسه ی عملکرد فدراسیون در این وبلاگ و بسیاری از وبلاگهای دیگر و خبرگزاری ها منتشر خواهم کرد . امیدوارم فدراسیون برای این سرپرستی قبل از فاجعه چاره ای بیاندیشد .

ارادتمند              

14 مهر  1390           

قبل از اعزام تیم همیالیانوردی کردستان به قله ی مراپیک نپال

 

ضربه مغزی عیسی و گزارش فدراسیون

گزارش فدراسیون کوهنوردی در خصوص حادثه ی مانسلو منتشر شد اما چند نکته قابل ذکر است که به خاطر دسترسی محدودم به اینترنت می تونم فقط اشاره کنم و در یکی دو روز آینده در این خصوص و جنبه های هشداری و ایجابی این مسائل بیشتر خواهم نوشت . اما در این گزارش به حادثه سقوط عیسی اشاره شده است که در گزارهای قبلی دوستان روشنگر و حتی نجاریان هیچ اشاره ای به آن نشده و عنوان نشد که دلیل مرگ عیسی میرشکاری بر اساس گزارش پزشکی قانونی نه بیماری ارتفاع بلکه ضربه ی مغزی بوده که در گزارش فدراسیون هم به آن خوشبختانه اشاره شده است . اما متاسفانه  تا کنون این حادثه سانسور شده بود . همچنان که در گاشربروم یک سانسور شده بود ...

اما در این گزارش واکنش فدراسیون کوهنوردی به این حوادث در خصوص تیم مورد حمایت خودش ( تیم زنجان ) هیچ مطلبی درج نشده آیا کمیسیون تحقیق در خصوص حوادث کوهستان فقط به علل ها و چگونگی ها می پردازد؟ یا به دنبال رفع این نوع مشکلات در تیم های خودش هست؟ که ما در گزارش چیزی در این خصوص و پیشگیری های آینده از فدراسیون ندیدیم .

یکی دو سال پیش در خصوص عملکرد تیم گاشربروم دو و دکتر ابوالفضل جوادی به گونه ای دیگر شاهد این ماجرا بودیم که این بار هم تا حدی انتظارات در همین راستا بود که اینگونه نشد و فدراسیون فقط به کالبد شکافی حادثه پرداخته و نقش خود را در پیشگیری و یا جلوگیری از وقوع چنین حوادثی به عنوان متولی اصلی کوهنوردی ( دولتی ) نادیده گرفته است .

آیا مسعود بیات منش و مسئول فنی تیم و یا آژانسهای مسافرتی دیگر نیز کمافی سابق به روند مرسوم ادامه خواهند داد؟ آیا تیم های تائید شده ی فدراسیون بازهم اینگونه به برنامه خواهند رفت ؟ میرشکاری های دیگر چه کسانی هستند؟

به زودی در این خصوص خواهم نوشت

ارتفاعات کردستان سفید پوش شد

ارتفاعات شهرستان مرزی اشنويه در آذربايجان غربی با بارش برف در نخستین روزهای فصل پاییز سفید پوش شد. به گزارش خبرنگار آژانس خبری موکریان، بارش زود هنگام برف در ارتفاعات كیله شين، رندوله و بابوله اشنويه به دلیل ورود يك سامانه مديترانه ای به آذربايجان غربی بوده که كاهش ناگهانی دمای هوا در این شهر را نیز در پی داشته است. یادآور می گردد شهرستان اشنويه در جنوب آذربايجان غربی و هم مرز با كشورهای تركيه و عراق است

 

منبع : آژانس خبری مکریان

مکث !

 

عکس : کردستان - کوهستان قندیل

منبع : فیس بوک

عباس دینش را به اوراز ادا کرد

عباس ولی زاده کوهنورد سقزی که موفق شده بود با رکاب زدن بیش از 4200 کیلومتر برای زنده نگه داشتن نام و یاد اسطوره کوهنوردی کرد کشور زنده یاد محمد اوراز از 84 شهر کشور در استانهای کردستان ، کرمانشاه ، ایلام ، لرستان ، همدان ، اذربایجان غربی و شرقی را رکاب بزند . صبح امروز 9 مهرماه ساعت 11 از وردوی بانه به سقز وارد شهر شد و مورد استقبال جمعی از دوچرخه سواران ، کوهنوردان وخانواده و دوستان خود قرار گرفت
لازم به ذکر است هیچ یک از کارمندان اداره تربیت بدنی علاقه ای به استقبال از عباس نشان ندادند و برای استقبال از وی حضورنیافتند

پینوشت : در این مدت که عباس در این مسیر بود دو بار دیدمش یک بار در سنندج و یک بار دیگر در بوکان اما خوشحالم امروز عباس رو با لبهای خندان و دلی سرشار از رضایت دیدم رضایتی که به عشق اوراز بود و برای اوراز !

 عباس عزیز خوش آمدی

دهکده ی توریستی ورزشی سقز در آستانه ی تولد

جهت بازتاب رسانه ای :

پیست اسکی سقز پس از 8 سال تلاش و پیگیری و انجام طرح های مطالعاتی در روی ارتفاعات برفگیر کردستان سرانجام در آستانه ی تولد قرار گرفته است .

سال 1384 طی بازدید کارشناس فدراسیون اسکی کشور از ارتفاعات گردنه ی خان و کوه وزنه سقز تائیدیه فدراسیون اسکی و همچنین نظر مساعد نایب رئیس کنفدراسیون اسکی اسیا در خصوص پتانسیل بالای این منطقه برای ورزشهای زمستانی در منطقه و پیگیری های مستمر از سال 1381 توسط شرکت تعاونی آرو و عدم سرمایه گذاری دولتی در این بخش ، نهایتا با همکاری فدراسیون و اداره کل منابع طبیعی و جهاد کشاورزی و همچنین مردم روستا های خاپوره دی و کیله شین مقرر شد پیست اسکی به صورت خصوصی و با سرمایه گذاری شخصی احداث شود .

این پیست یکی از بهترین پیست های کشور به لحاظ برف گیر بودن ، شیب ، زاویه تابش آفتاب ، ماندگاری برف و همچنین ارتفاع است .

از جمله مواردی که در این پیست حائز اهمیت است ساختار توپوگرافی مطلوب برای استفاده از ان برای حداقل 4 رشته از ورزشهای کوهستانی و برفی زیر مجموعه ی اسکی و همچنین طبیعت و چشم انداز زیبای ان است . و  می توان از ان به عنوان نخستین پیست اسنوبرد کشور یاد کرد .

این پیست در ضلع شمالی کوه وزنه در ارتفاعات گردنه ی خان قرار دارد ماندگاری برف ان در حدود از 5 ماه در سال است . طبق امار سازمان هواشناسی کشور میزان بارندگی در سال بیش از 800 میلیمتر و  روزهای یخبندان در در این منطقه بیش از 160 روز در سال است که نشان از ظرفیت بلقوه ی بالای این منطقه برای احداث این مجموعه است .

طبق بر اوردهای به عمل امده فاز اول این دهکده توریستی ورزشی در سه سال آینده تکمیل میگردد که شامل پیست اسکی با سه بالابر ( تله اسکی و تله سیژ ) ، یک هتل و اقامتگاه ، سایت پرواز پاراگلایدر ، اردوگاه پینت بالا و مجموعه تعادل هوایی  آکادمی اموزش اسکی و کوهنوردی است .

طبق صحبت های به عمل آمده با فدراسیون اسکی و شرایط ویژه این منطقه ژس از اجرایی شدن فاز اول دهکده این مجموعه به پیست بین المللی ارتقا داده خواهد شد .

پیش بینی میشود این دهکده برای بیش از 50 نفر از مردمان این منطقه اشتغالزایی نماید و سالانه بیش از یک میلیون نفر گردشگر را جذب نماید .

هم اکنون شرکت تعاونی آرو با چند سرمایه گذار از کردستان و سطح کشور برای سرمایه گذاری در این دهکده در حال مذاکره است .

 

 

فلامینگو های سفر کرده

آیا روزی فلامینگوها به دریاچه ی ارومیه باز خواهند گشت؟

با منتظر بودن ، فلامینگوها برنمیگردند ، کاری کنیم

موسیقی : نه سیمه که ی سه ردی پاییزی

به بهانه ی پاییز هزار رنگ ترانه ای دلنشین از استاد مظهر خالقی

نه سیمه که ی سه ردی پاییزی                         چ بی ره حمی چ دل به ردی

سوری گول و سه وزی گولزاران                          ئه به ی تو رو به ره نگ زه ردی

ئیتر نا پرسی به م کاره

هه زاران دل برینداره

 به نه غمه شاد و مه ستانه ی                           هه زاران سوبح و شه و بولبول

           سه فا ی هینا وه بو گولشه ن                            له ده وری ئاریزی سونبول ( سور گول )

ئه تو پاییز گولت ژاکاند   

 به جه ورت بولبولت توراند

مه چوره ( مه شوره ) سا لا په ره ی سوری               گولاله ی گه ش ، تو هه وری ره ش

مه که دیوانه بولبول ئه تو                                     به یه کجاری له ژین بی به ش

ده پاییز به سیه ئازارت

 خودایا کوانی به هارت ؟


 

پی نوشت : برای شنیدن دیگر ترانه های استاد خالقی به این قسمت مراجعه نمایید

کاوان ! روی خط رسانه ها

کوهنورد سقزی به هیمالیا صعود می کند (خبرگزاری بین المللی کردپرس)

کوهنورد سقزی در راه مراپیک( سایت خبری ورزشی اروکمپ کردستان)

کوهنوردی سقزی به یکی از قلل هیمالیا صعود میکند ( مرکز خبررسانی سقز )

کوهنورد سقزی در راه قله ی مراپیک هیمالیا ( سایت خبری سقز آوا )

..................        وبلاگهای کوهنوردی             .........................

کوهنورد سقزی در راه قله ی mera peak هیمالیا( وبلاگ منوا لاوی طرغه )

کاوان در راه هیمالیا ( وبلاگ کوهنوردی مریوان)

 

 

انسان اصلی‌ترین عامل تخریب جنگل‌ها

دیر سالی است خشکی زمین را به عوامل انسانی نسبت می‌دهیم، خود را تبرئه می‌کنیم، از زیر بار مسوولیت شانه خالی می‌کنیم و خشکسالی و گرم شدن هوا را عامل آتش‌سوزی جنگل‌ها و نابودی منابع طبیعی می‌پنداریم. کمتر از خود می‌پرسیم علت گرمایش زمین چیست؟ و چه دلیلی باعث خشکسالی شده است؟ ساختن نیروگاه‌های آبی در مناطق خشک و نیمه‌خشک، سدسازی‌های بی‌رویه، حفر چاه‌های عمیق، پساب‌ها و پسماندهای صنعتی که در تالاب‌ها و دریاچه‌ها می‌ریزد، برداشت بیش از حد از آب رودخانه‌ها، قطع درختان و ده‌ها عامل انسانی دیگر را نادیده می‌گیریم و در نهایت نیز متوسل به قضا و قدر می‌شویم تا حال و روز زمین روز به‌روز بدتر شود.
- آتش‌سوزی جنگل‌ها در کنار قطع درختان برای ساخت‌و‌ساز ویلا، گسترش شهرسازی و جاده‌سازی و مراکز صنعتی مواردی هستند که در چند سال گذشته سیر صعودی داشته و هر روز خبر این حادثه‌ ناگوار در طبیعت ایران، به ویژه غرب کشور تکرار می‌شود و کم‌کم مانند خبری عادی از کنارش می‌گذریم. برخی از دوستان این اتفاق را به حاکمیت نسبت می‌دهند و معتقدند برای به دام انداختن فلان گروه معاند در جنگل‌ها آتش می‌افروزند! این تفکر سبب می‌شود مساله به گونه‌ امری سیاسی جلوه کند، که نه تنها به حل مشکل کمک نمی‌کند که مشکل را دو چندان خواهد کرد. براساس مشاهدات چند ماهه در جنگل‌های استان کرمانشاه به جرات می‌توانم بگویم علت اصلی آتش‌سوزی‌ها و قطع درختان عامل انسانی و به ویژه مردم بومی این مناطق هستند؛ مردمی که از نتیجه‌ بلایی که بر سر زمین می‌آورند، آگاه نیستند و منافع زودگذر شخصی را بر منافع ملی ترجیح می‌دهند.
- با رشد بیش از حد جمعیت کشور در سه دهه‌ اخیر و تحولات اجتماعی و تغییر مناسبات اجتماعی مردم دچار زیاده‌خواهی شده‌اند و در نتیجه نیازهای جدید پدیدار شده که منجر به مصرف‌گرایی و بی‌اخلاقی در جامعه شده است.
- گسترش مناطق مسکونی و تقسیم اراضی شهری بین جمعیت فرزندان بیشتر از عواملی است که هرچه تعداد فرزندان یک زمین‌دار یا کشاورز بیشتر شود، در تقسیم زمین‌هایش مقدار کمتری به هر یک از فرزندان او می‌رسد، در نتیجه فرد سعی در گسترش اراضی می‌کند و چه بهتر که اراضی ملی را تصرف کند. از آنجا که در حاشیه‌ رشته‌‌کوه زاگرس زمین هموار کمتری وجود دارد، کشاورزان به کوه‌های اطراف روی آورده‌اند. برای تصرف کوه‌ها ابتدا باید پوشش گیاهی و جنگل‌های زیبا را از بین برد. راحت‌ترین کار آتش‌زدن جنگل‌هاست. در اطراف شهر جوانرود و بلندی‌های ثلاث باباجانی، پاوه و قلخانی آثار زخم تراکتورها و ماشین‌های کشاورزی تا نوک قله مشاهده می‌شود. جنگل‌ها که باعث ذخیره‌ آب‌های زیرزمینی و عامل باز دارنده‌ خشکسالی بودند و از آنها به عنوان شش‌های تنفسی زاگرس یاد می‌شد، تبدیل به کشتزارهای گندم دیم شده است. البته به آن هم بسنده نمی‌شود و در پایان فصل برداشت بقایای پوشال‌ها و کلش‌ها را آتش می‌زنند تا برای کشت سال آینده آماده شود. غافل از اینکه این کار سبب سوختن خاک می‌شود و ماندن پوشال‌ها در دل خاک باعث تنفس زمین و محصول بهتر می‌شود. شیب زیاد و فرسایش خاک این زمین‌ها مقاومت کافی برای کشاورزی را ندارند و تنها درخت می‌تواند در این شیب تند رشد کند.
- مورد بعدی قطع درختان برای تامین سوخت است که در سایه‌ هدفمندی یارانه‌ها و حذف سوبسید سوخت، روستاییان درختان را به عنوان ذخیره‌ای برای سوخت مورد نیاز زمستان از بین می‌برند.
- حفر کانال برای ایجاد مسیر لوله‌های فشار قوی گاز و آب به وسیله‌ نیروها و پیمانکاران غیرمتخصص و عدم مدیریت و نظارت صحیح دولتی از موارد دیگری است که در تخریب کوهستان و قطع درختان نقش دارد.
- ایجاد انواع معدن سنگ و شن و ماسه زیبایی کوهستان را دچار نقص کرده و هر روز بر تعداد مجوزهای این معادن افزوده می‌شود تا بر حجم زباله‌های ساختمانی افزوده شود.
- چرای بی‌رویه به دلیل مدرن نشدن دامداری کشور و اینکه گفته می‌شود چوپان‌ها و عشایر یکی از عوامل آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس است، اختلافات طایفه‌ای و قومی در حاشیه‌ زاگرس، بیمارانی که از دیدن آتش‌سوزی لذت می‌برند! شکارچیان و گردشگرانی که بدون برخورداری از آداب سفر و بدون اینکه آموزشی برای گردشگری دیده باشند، تشویق به مسافرت کردن می‌شوند و جز زباله و آتش‌سوزی پارک‌ها و جنگل‌ها ره‌آوردی برای زمین ندارند، تغییر کاربری جنگل‌ها به مناطق صنعتی و مسکونی و ده‌ها مورد دیگر جملگی نشان از نابودی طبیعت به دست انسان دارد و همه‌ این موارد در گرمایش زمین و تغییرات اکولوژیکی تاثیر گذاشته‌اند.
اما چه اتفاقی رخ داده؟ مردمی که نزدشان درخت و آب، هر دو از عناصر مقدس و قابل احترام بوده و هنوز چشمه‌ها و درختان مقدسی در این سامان وجود دارد که مردم نذورات‌شان را به پای آن می‌ریزند، حالا چنین تیشه به ریشه‌ خویش و طبیعت خویش می‌زنند! و نسبت به محیط زیست بی‌تفاوت شده‌اند. مردمی که زمین را چنان گرامی می‌داشتند که یک روز از سال را به نام «روز زن و زمین و زایش» جشن می‌گرفتند، امروز زخم بر پیکر مادر خود می‌زنند.
- هزار مورد آتش‌سوزی در سال 1389 و سوختن 34‌هکتار جنگل تنها در مناطق کردستان یا 74 مورد آتش‌سوزی در پنج ماهه‌ نخست سال 1390 در لرستان و در نتیجه‌ از بین رفتن 40‌هکتار جنگل در هر روز آمار بسیار وحشتناکی است و نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذشت، هرچند این تنها آمار رسمی است و آتش‌سوزی‌های کوچک بسیاری رخ می‌دهد که گزارش نمی‌شود. از آنجا که بزرگ‌ترین بحران امروز و آینده‌ ما بحران آب و محیط زیست است، سکوت جایز نیست. این مشکل یک مساله فرهنگی است تا سیاسی و برای حل این معضل سه گروه باید بسیج شوند:
1- نهادهای متولی که با کم‌کاری و رعایت نکردن قوانین موجود زیست‌محیطی تاکنون نقش مثبتی ایفا نکرده‌اند، می‌توانند با برنامه‌ریزی و مدیریت صحیح منابع آبی، استفاده از رسانه‌های جمعی، تامین تجهیزات و فناوری پیشرفته و امکانات مهار آتش در خور مناطق کوهستانی هر چه سریع‌تر اقدام کنند.
2- انجمن‌ها و نهادهای غیردولتی که پل ارتباطی و عامل آشتی مردم و دولت هستند، می‌توانند نقش آموزش نیروهای محلی را به عهده بگیرند. سال‌هاست که از هر فرصتی برای بیان این پیشنهاد بهره گرفته‌ام که فرهنگ‌سازی و آموزش برای حفظ زیست بوم و میراث فرهنگی باید از کودکی آغاز شود و به عنوان وظیفه‌ اصلی آموزشی مورد توجه قرار گیرد و در تمام مقاطع تحصیلی باید واحد درسی مربوط به حفظ محیط زیست و میراث فرهنگی اختصاص یابد. امروز نیز از آنجا که آموزش و پرورش، نقش و رسالت آموزشی را از دست داده و مسوولیت نهادهای دیگر را به دوش می‌کشد و حفظ محیط‌زیست هیچ جایی در پس ذهن مدیران ارشد و برنامه‌ریزان درسی ندارد این وظیفه بر عهده‌ انجمن‌ها و نهادهای غیردولتی است که با آموزش و اطلاع‌رسانی به کمک رسانه‌های مستقل و بر شمردن عواقب چنین تخریب‌هایی، مردم را آگاه سازند. در این مورد می‌توان با گره زدن منافع درازمدت مردم با حفظ محیط زیست تخریب‌ها را متوقف کرد.
3- در نهایت مردم که بازیگران اصلی این حوزه‌ هستند، باید حس مسوولیت پذیری را در آنها برانگیخت و در تصمیم‌گیری‌های محلی از مشارکت آنان بهره جست. تجربه نشان داده است هرگاه از جوامع محلی برای حل مشکلات خودشان استفاده شده، موفقیت خوبی حاصل شده است.
باید توجه داشت که اعلام کاهش آمار آتش‌سوزی در سال‌جاری از جانب مقامات مربوطه مشکلی را حل نخواهد کرد. از بین رفتن حتی یک متر جنگل فاجعه‌ای بزرگ است و باید از آن جلوگیری کرد.

حسین زندی

عکس: جنگل کجور به سیسنگان ( اینترنت )

در ستایش بی سوادی

"کسی که در جامعه پا به میدان بحث می گذارد باید پیه مخاطراتش را هم به تن خود بمالد . در این میدان ، تهمت و افترا که امروز نقل و نبات هر مجلسی شده کمتر بازدارنده است . تهمت رسمی دیرینه است و در عالم روزنامه نگاری روالی عادی . خطر بزرگ برای هرکه در بحث های رسانه ای وارد می شود ، خطر روشنفکرانه است ؛ چراکه همیشه کار به اینجا می کشد که تو به صرف بیان نظر خود احمق تلقی می شوی . لازم هم نیست پی دلیل بگردی ؛ کسی که به مفروضات و بدیهیات مجریان این بحث ها تن در می دهد کارش ساخته است و گناه ان را هم باید به پای خودش نوشت ؛ چون معلوم است قواعد این بحث ها ، که همه ی حریفان کمابیش با رضایت به ان گردن می گذارند از کجا می آید ..."

 

گزیده ای بود از یکی از مقالات کتاب در ستایش بی سوادی به قلم هانس ماگنوس انسس برگر آلمانی کتابی که مجموعه ای کم نظیر از مقالات این نویسنده ی سرشناس المانی را گرد اوری نموده است . مقالاتی کوتاه و مفید که ساختار جامعه را با نگاهی نقد گرایانه به چالش میکشد . در این مجموعه مقالات به چهار موضوع اقتصاد ، تجمل ،  مهاجرت و جنگ به شکلی بسیار ظریف پرداخته است که به شکلی عمیق ذهن خواننده را با سوالهای اساسی که در لابلای خطوط ذهنی اش است روبرو میکند .

کیومرث بابازادهاین کتاب چندی پیش در سفری که دوست عزیزم جناب آقای کیومرث بابازاده به کردستان داشتند هدیه گرفتم و هر روز در لابلای دلمشغولی ها و سرشلوغی های فشرده ی روزانه ام سعی کردم چند مقاله ای را مطالعه کنم اگرچه هنوز قسمتهایی از این کتاب نا خوانده باقی مانده است اما به قدر کفایت می توانم در مورد آن توضیحی مختصر بدهم . از این رو به دوستانی که علاقه مند به مسائل اجتماعی و واکاوی ان هستند توصیه میکنم حتما این کتاب را مطالعه نمایند . دوستانی که در فضای رسانه ای دستی به قلم دارند ...

این کتاب در 152 صفحه توسط نشر ماهی در سال 86 چاپ شده است و مترجم آن آقای محمود حدادی است .

پی نوشت : با تشکر از دوست گرانقدرم جناب آقای کیومرث بابازاده

جهت بازتاب در  رسانه ها

 کوهنورد سقزی در راه قله ی mera peak   هیمالیا

کاوان محمد زاده کوهنورد 23 ساله ی سقزی 12 مهر ماه سال جاری از طریق فرودگاه دوحه ی قطر به طرف کاتماندو پایتخت کشور نپال اعزام میشود  . وی قصد دارد در مدت 10 روز به قله ی 6654 متری mera peak   دست یابد . قله ی mera peak   یکی از قله های منطقه ی ساگارماتای نپال است .

mera   در زبان محلی به معنی دختر است و یکی از زیباترین چشم اندازهای کوهستانی دنیا را داراست . از بلندای این قله می توان قلل 8000 متری ماکالو ، لوتسه ، اورست که پیشتر توسط زنده یاد محمد اوراز فتح شده بود  مشاهده کرد همچنین قله ی کانچن چونگا نیز از فراز مراپیک قابل مشاهده است .

این قله با توجه به قرارگیری در معرض جریانهای هوایی سه قله ی ماکالو ، لوتسه و اورست همواره شاهد بادهای نسبتا شدیدی است که صعود را در جبهه ی جنوبی آن برای کوهنوردان خطرناک و مشکل می نماید .

کاوان محمد زاده قصد دارد از جبهه ی شمالی برای رسیدن به قله ی 6654 متری آن تلاش نماید . وی یکی از سنگنوردان و کوهنوردان توانمند و جسور سقز است که در تلاشی مستقل با هزینه ی شخصی به این برنامه خواهد رفت که بتواند در اولین تلاشش بر روی هیمالیای نپال برای صعودهای آینده ی خود خیز بردارد .

هر ساله کوهنوردان زیادی از سراسر دنیا به این منطقه می روند و بر روی مجموعه قلل آن از جمله mera peak   تلاش می کنند .

کاوان محمد زاده در راه هیمالیا

کوهنورد جسور و توانمند و جوان سقزی کاوان محمد زاده روز 12 مهر ماه به قصد صعود mera peak عازم کشور نپال است . وی برای نخستین بار است که به منطقه ی هیمالیای نپال خواهد رفت و در تلاشی 10 روزه قصد صعود به بلندای mera peak دارد . لازم به ذکر است کاوان به همراه تیمی از کوهنوردان زنجان به سرپرستی محمد حسن نجاریان قصد صعود این قله را دارد .

پی نوشت :اینجانب و سایر هم گروهی های کاوان رسما اعلام می داریم در صورتی که نتونی صعود کنی نخست می بایست تا حدود 6 ماه به کشور برنگردی و در نپال به باربری و عمل پسندیده ی شرپایی مشغول باشی تا کمی فراموش کنیم .

دوم اینکه پس از 6 ماه که به کشور برگشتی با دوماشین از خود فرودگاه تا سقز با تخم مرغ و گوجه فرنگی ازت استقبالی شایسته به عمل می آوریم  و سوما تمام عکسهایت را برعکس می چسپانیم و یک تحت تعقیب هم روی ان می نویسیم شاید برای سرت هم جایزه گذاشتیم تا درس عبرتی باشد برای سایر هیمالیا نوردان کردستان ...

عکس : قله ی mera peak

فی احوالات سید شباب اهل دوزخ

متن زیبایی فی احوالات سدممد در وبلاگ طنزکوه نوشته شده است . قلم فرشید داودی رو خیلی دوست دارم قلم بسیار توانمندی دارد همچنان که قلم محمد رضا رو نیز

یخچال همدان بودیم شب حدود ساعت ۲ نصفه شب بود ما داشتیم صحبت میکردیم محمد رضا ( سدممد) یه جمله ی جالب گفت " گفت رامیار یا بلند تر حرف بزن ما هم متوجه بشیم یا اینکه ساکت شو بگذار بخوابیم " و اینچنین شد که بنده ساکت شدم

"آن سید شباب اهل دوزخ آن بافنده اراجیف با سوزن و نخ آن وارث تخت جمشید آن دارنده ی رفیق ناباب همچو فرشید! آن یارغار آن مرد بی عار آن نویسنده ی بیکار آن خورنده نان با ماست و خیار آن اهل حساب و کتاب! محمد رضا خداخواه از اهالی قلم بود و وارثان عجم و داد می سُتد و جوک همیشه می گفت.

نقل  است علم ریاضیات خواند تا رسم ریاضت بیاموزد و از اهالی جی بود و عاشق فیلم ویجی!

گویند چون از مکتب فارغ التحصیل بشدی بیکاری عارض گشتی و شیخ به تنگ آمدی و از بی عاری شرم بر پیشانی آمدی و به ناچار به عمله گی  روی آوردی ولی هیچ دم نزدی و خود را بیسواد جلوه دادی تا روزی ندا آمد نهضت سواد آموزی آمده است و عمله گان  باید سواد همی  بیاموزند پس به ناچار تقیه همی کرد وچفیه را در صندوق بکرد  و در کلاس درس حاضر بشدی و آب بابا بخواندی!

 پس روزی معلم پای تخته نبشت ۳+۶چند شدی؟ و ای محمد کنون تو بر این مسئله راه حلی بایدت تا نمره ی قبولی شایدت پس وی به پای تخته شدی و بدیدی این مسئله از راه انتگرال براحتی به جمع آید همی! لیک اگر چنین کند همی دانستندی او علم ریاضی نیکو  بدانستی و شاید از کار کنار بگذاشتی پس معطل بماند تا معلم را لختی جلوی در کلاس فراخواندندی ناگهان باقی عمله گان  فریاد آوردندی ای محمد رضا انتگرال بگیر!!!

گویند شبی به صعود قلم شد و دستمالی بر گردن بستی و مریدان گفتند ای شیخ این چفیه باشد و ابزار خفیه؟و گفت چرقد ننه ام باشد و مریدان در عجب بماندند. و در صعود قلم ازمیان قلمیان فرشید نصیبش بشد و تا صبح نقل کُردی رامیار بشنفت و  در کابوس بخفت و از ترس فرشید گاهی چشم بشکفت تا گزندی نایدش و کوس رسوایی بر بام نایدش!

گویند وبلاگ با شریکی سخت می نبشت پس روزی شریک گفت ای محمد رضا خیال کردی من چیستم؟  این توو این وبلاگ تو، من نیستم! "

ادامه را در وبلاگ طنز کوه به قلم فرشید داودی بخوانید

عکس روز

مجمع عمومی سازمان ملل و سخنرانی رئیس جمهور

 پی نوشت: دیشب پس از سخنرانی رئیس جمهور احمدی نژاد رفتم سراغ ارشیو سخنرانی های ارنستو چگوارا و فایل سخنرانی مجمع عمومی چگوارار را در سال ۱۹۶۴ یک بار دیگر گوش دادم . تفاوتها انچنان فاحش بود که بی اختیار پس از شنیدنش چند لحظه بی تحرک بودم .

چگوارا در ان زمان یکی از سرسخترین مبارزان بر علیه امپریالیزم جهانی بود اما با اینکه سخنانش امپریالیزم را نشانه رفته بود در پایان سخنانش سالن مجمع عمومی دقایقی به صورت ممتد به تشویق چه گوارا پرداختند .

"" اكنون آري بايد بيچارگان آمريكا ، استعمار شدگان و تحقير شدگان آمريكاي لاتين را كه براي هميشه تصميم به نوشتن تاريخ خود گرفته اند را در خود جاي دهد ؛ و اين موج بغض لبريز شده ، اين موج عدالت مطالبه شده و حقوق پايمال شده كه از سرزمين هاي آمريكاي لاتين بر خواسته ، اين موج ديگر باز نخواهد ايستاد اين موج هر روز كه بگذرد رشد خواهد كرد .

چراكه اين موج متشكل از اكثريت مردم در تمامي زمينه ها مي شود ؛ اكثريتي كه با كار و زحمت ، ثروت ها را انباشته مي سازند ، ارزش ها را مي آفرينند ، چرخهاي تاريخ را به حركت وا مي دارند . والان از خواب طولاني و ويرانگري كه به آنها تحميل شده بود . بيدار مي شوند . اين مردم فرياد" ديگر بس است" را سرداده و خود به راه افتاده اند . وپيشرفت عظيمشان ديگر متوقف نخواهد شد تا اينكه استقلال واقعي را كه براي آن بارها بيهوده مرده اند را فتح كنند .در هر صورت كساني كه الان كشته مي شوند ، مثل مردم كوبا و مردم Playa Giron  براي استقلال واقعي و ترك نشذني شان جان مي بازند .""

برای مشاهده ی این سخنرانی در سایت یو تیوب به این قسمت مراجعه فرمایید