کوهستان

سخت است و ...

                    دوستان هنوز هم باورم نمی شود !

لیلا روحت شاد و یادت گرامی بانوی جسور ایران زمین

پس از درج خبر مربوط به مشاهده ی یک جفت پلنگ ایرانی در کوهستان چهلچشمه فعالان محیط زیست از این خبر شگفت زده شده اند و گمانه زنی هایی در این خصوص در محافل زیست محیطی کردستان به گوش میرسد .

بیش از 50 سال است که پلنگ در این مجموعه مشاهده نشده است و در این شرایط اعلام این خبر کمی دور از انتظار بود .

متاسفانه مدتی است که کوهستانهای قندیل مورد هجوم و توپ باران شدید قرار دارد و از این رو احتمال مهاجرت پلنگهای این منطقه به مناطق کوهستانی امن تر بسیار زیاد است . در حدود یک ماه گذشته فعالیتهای نظامی در بخش کردستان عراق کوهستان قندیل باعث گردیده است این جانداران در تلاش برای زنده ماندن به مناطق امن فرار نموده اند. لذا ممکن است در کوهستانهای چهلچشمه ی غربی ، منطقه ی سرشاخان ، هورامان ، و مناطق دالانپر و ارتفاعات سپی ریز نیز شاهد این پلنگها باشیم .

دو سال پیش متاسفانه شاهد لاشه ی یک پلنگ در قندیل بودیم و با این گمانه زنی ممکن است یکی از پناهگاههای حیات وحش ایران به صورت جدی تهدید شده باشد .

باید منتظر بود تا واکنش سازمان محیط زیست به  پراکندگی را شاهد باشیم و چشم انتظار حمایتهای این سازمان از این جانداران مهاجر باشیم ، امیدوارم این روند مهاجرت به زودی متوقف شود .

امیدوارم رسانه ها سعی نمایند با بازتاب این خبر و همچنین اطلاع رسانی به عموم مردم شرایط امنی برای حیات این جانداران در مناطق کوهستانی کردستان فراهم اورند.

یاشاسین حسین مقدم و گامهای استوارش بر فراز گاشربروم 2

طی اخرین خبر دریافتی از منطقه ی قرارقروم صبح امروز حسین مقدم بر فراز گاشربروم دو ایستاد . وی هم اکنون به طرف کمپهای پایین تر در حرکت است . به محض دریافت خبرهای دیگر از منطقه اطلاع رسانی خواهد شد .

ماگما: مهدی کرمی رييس محترم هييت كوهنوردي همدان در پاسخ به نقد دوست كوهنويسمان آقاي فراهاني ( وبلاگ گروه پويان ) در رابطه با تخريب زيست محيطي در تاريك دره الوند طي جملاتي قصار فرموده اند :

لطفا در اموری که ربطی به باشگاه پویان ندارد دخالت نکنید .در غیر اینصورت طبق قوانین انضباطی با باشگاه پویان برخورد خواهد شد . این اظهار فضل را در این قسمت  ملاحضه بفرمایید

ما هم ممنونيم آقاي رييس هييت كوهنوردي شهرمان ! 

قضاوت را به عهده تاريخ خواهيم گذاشت ...

http://mishan.blogfa.com

http://poyakoh.blogfa.com

http://www.fatehanekhorshid.blogfa.com/

http://zakroos.persianblog.ir/post/53

پی نوشت: گلی به جمالت جناب رئیس!!!!

پی نوشت دو : موندم این فدراسیون این رئیس هیئت ها رو از کجا پیدا می کنه ! شک داشتم فکر میکردم فقط این دسته گل ها توی کردستان هستند اما نگو فدراسیون شعبده بازی  کرده و یک دونه دیگه هم پیدا شد !

به گزارش مرکز خبر رسانی سقز برای نخستین بار پس از 50 سال دو  پلنگ ایرانی در منطقه ی کوهستان چهلچشمه مشاهده شده است .

در چند روز اخیر مردم روستاهای ( شاقلا و توکولان ) در ارتفاعات این منطقه شاهد دو پلنگ بودند که موجب تعجب این روسیتاییان شده بود . برای نخستین بار در 50 سال اخیر است که پلنگ در این کوهستانها مشاهده می شود . و فعالان محیط زیست امیدوارند با همکاری مسئولان محیط زیست ، جنگلبانی و مردم منطقه در سریع ترین زمان ممکن نسبت به حفظ و حراست از این جانداران اقدام کنند.

صدای ریزش تگرگ بر سیاه چادر

          و بارش واژه بر کاسه سرم یکی اند

تو رویاهایم را ببو ...

                   بوی نان روی ساج

                        یا بوی دانه های سبز درخت ون

                                      درون کاسه دوغ را میدهند ...

من در قرن ۲۱ شعر مینویسم

اما هرگز نمیزدایم پوستین نمدی و فرنجی و شال و فقیانه را

                                                                 از شعر هایم !

شعر: استاد شیرکو بیکس

عکس : کردستان - شهروز شریفی نسب

نمی دونم شاید من توقعم از جامعه زیاده اما گمان نمی کردم تا این حد بلاهت و حماقت توی وجود این جامعه ریشه دوانیده باشه . شاید من دیوانه ام اما به چشم من دیوانه! این جامعه عموما دیوانه اند … کاش میتونستم به سان دیوانگان سنگ در دست شیشه ی صاف دنیای مردم را بشکنم . چقدر سخت است دموکراسی و احترام به دیدگاههای دیگران و چه قدر سخت است تمرین ادم بودن . احترام به دیدگاههای اقلیت اسان است اما تفکر عموم جامعه را به چالش کشیدن دیوانه کننده . ادم بودن سخت است . سعی کردم اما نشد …

من را به دیوانگی خودم ببخشید که نمی توانم بی تفاوت باشم . دیوانه بودن چقدر به من چسبید!

هیشتا دله که م سه رخوشه نایته وه سه ر خو / هنوز هم دلم سرخوش است از

ساقی که به ناز دوینیکه جامیکی به من دا / جامی که ساقی با ناز دیروز به من داد

بوخاتری خه نده یکی به رنگی گول و باران / برای خنده ی رنگین گل و باران

عاشق و تا هه ر کولی گریانی له ده م دا / عاشق است و سوز گریه اش نمایان

قوربان وه ره سه یریکی دل و عالمی دل که / قربان بیا و نظاره گر دل و عالم دل باش

هه ر زه وقه به دل ، شه و قه له سه ر ئاهه له ده مدا / سراسر ذوق است و شوق و اه

تا هه وری به هاری نه بوزوو خونچه نه پشکوت / شکوفه ها با تبسم ابر وا می شوند

بویه ده گری خه نده به سه رگریه یی مندا / شاید دلیل این خنده بروری گریه من همین باشد

خه نده ی گولی زارت که نه بوا باعیسی مه ستی  / خنده ی گل لبت اگر باعث مستی من نبود !

بوچی دلی من ده ستی له گولزاری ئیره م دا/ پس چرا از گلزاران جهان دست شسته ام ؟

تیرت که قه راری جیگرم بو له دلم که وت / تیرت که قرار دلم بود ، دلم را نشانه رفته است

تا روژی حه شر داخی خدنگت له جیگر دا / تا روز محشر جای تیر خدنگت بر دلم باقی و جاودان است

تاتا که به داو زولفی وه کو سونبلی بادا / تار تار دام زلفت همچون ان سنبل تنیده است

گولده سته یی شه و بو  بوو به به رگی گولی داغدار / گلدسته ی شب بو جامه ی گول رویت شده است

ترانه : عدنان کریم ( عه دنان که ریم )

دوست عزیز کوهنویس جناب اقای علی اکبر غلامی دعوتنامه ای جهت شرکت در برنامه همایش سراسری به مناسبت سالروز تاسیس شرکت ارتباطات زیر ساخت از مجموعه ی وزارت اطلاعات و فناوری برای حقیر فرستاده اند . که ضمن قدردانی از محبت ایشان ارزوی برنامه ای خوب و موفقی برای دوستان دارم و از اینکه حقیر را به این برنامه دعوت نموده اند بی نهایت سپاسگذارم . ایام به کام

نظر شما را به مباحث مطرح شده در این پست و همچنین نظرات جناب اقای علی پارسایی و نقافی جلب میکنم.

پارسایی: آیا اینکه در کشور ما همه چیز دولتی است و باید با بودجه دولت چرخ همه چیز به کار بیفتند تا چه حد بر کوهنوردی ا اثر گذاشته است؟

نقش خود کوهنوردان در پویایی آموزش و اجرای برنامه ها و گریز از چنبره تکرار کجاست؟ جایگاه نو آوری برای خود کوهنوردان ما کجا است؟ آیا از امکاناتی که داریم استفاده می کنیم؟ وقتی دم از صعود های نوین در هیمالایا می زنیم آیا فکر کردیم از آخرین صعود موفق زمستانی دیواره علم کوه چند سال می گذرد؟ فکر کنم هنوز فراهم کردم هزینه صعود زمستانی علم کوه بسیار کمتر از صعود هفت هزار متری های پامیر باشد!

آیا باید مرجعی برای ما خط تعیین کند و ما تابع باشیم و یا اینکه هر فرد می تواند خود اثر گذار باشد؟...

جهت پیگیری بحث به اینجا مراجعه نمایید

از سر شب دارم به این عکس میخندم ! ارزو احمد زاده اومد کنارم نشست گفت بیا یه عکس دو نفره بگیریم تا مهدی ساقی دوربین رو گرفت دستش نتیجه این شد !!!! اصلا تو عکس ما دیده نمی شیم و قابل تشخیص نیستیم ! خوشبحال ما که عکس تکی بهمون میاد!

بچه ها دم همتون گرم

عکس: صعود ششم قلم یخچال همدان  

پی نوشت: اون لباس زرده که ارزو هستش و اون کلاه سفیده که کنارش نسشته با اجازه تون من هستم و این عکس هم یک عکس دو نفریه!

 کوهستان : بحث مطرح شده شاید موضوعی است که این مدت در محافل کوهنوردی بر سر زبانها است . عملکرد فدراسیون به نسبت کوهنوردی مستقل ایران و ایا جایگاهی که فدراسیون در ان قرار دارد جایگاه مناسبی است.

تیم باشگاه ارش راهی برودپیک شد اما مجوز شورای برون مرزی نگرفت و رفت بی تردید گمانه زنی هایی که جامعه ی کوهنوردی در این خصوص زده است می بایست عنوان شود و درستی و نا درستی ان را باید به افکار عمومی سپرد اما این تردید بخشی از دیدگاههای شخصی من را شامل می شود .

به اعتقاد من و شاید بسیاری از دوستان فدراسیون کوهنوردی نباید در نقش مجری برنامه ها ظاهر شود و گمان می کنم وظایف فدراسیون فراتر از این حرفهاست . فدراسیون به عنوان عالی ترین مرجع کوهنوردی ایران می بایست نقش اموزشی در توسعه ی کوهنوردی داشته باشد و مسائل راهبردی را به شکلی تعیین نماید که راه را برای توسعه ی کوهنوردی و در مرحله ی بعد هیمالیانوردی هموارتر نماید . می تواند با تمرکز روی اموزش و مباحث مدرن روز مدرسین توانمندی را به بدنه ی جامعه تزریق نماید و این مدرسین بتواننند شرایط رشد کوهنوردی را به شکلی مناسب در جامعه فراهم نمایند و شاهد حرکت های نوین و ارزشمندی در بعد همیالیانوردی و ابعاد دیگر ورزشهای زیر مجموعه ی کوهنوردی باشیم .

اما اکنون متاسفانه شاهدیم که طرح درسهای فدراسیون برای حتی دوره های مربیگیری خود دارای نقص های بسیاری است و به لحاظ فنی دارای اشکالات زیاد است و عملا مسئله ی اموزش با اینگونه طرح درسها به جایی بهتر از این نخواهد رسید . اگرچه هم اکنون استاد عزیز جناب آقای زارعی مسئولیت کمیته اموزشی را بر عهده دارد امیدوارم در اینده رویه فدراسیون از اجرای برنامه های نرمال به سمت مسائل راهبردی و اموزشی بیشتر متمایل شود .

در برنامه ی تلویزیونی چند سال گذشته که آقای شعاعی و اقای افلاکی حضور داشتند محور بحثهایشان توانمندی فدراسیون و عملکرد ضعیف بخش مستقل بود و با اشاره به برنامه نانگاپاربات سعی در جلوه دادن برنامه های نرمال خود به عنوان دستاوردی بزرگ و پررنگ نمودن مرگ زنده یاد سامان به عنوان ضعف های کوهنوردی مستقل بود . اما شاید این نوع برنامه ها برای جامعه  و مردم عادی ایران قابل قبول باشد اما به طور قطع جامعه ی کوهنوردی که در طول سالیان شاهد فعالیتها و اظهار نظر ها بوده است به هیچ عنوان قابل قبول نیست و به زعم من وارد شدن به یک قمار هر دو سر باخت است ...

اما هدف از بازگو کردن این حرفها این مسئله است که به وضوح می توان دید که فدراسیون در صدد است همانند یک باشگاه کوهنوردی به رقابت بپردازد و تمام امکانات و نیروهای دولتی که در اختیار دارد را به این رقابت به زعم من نا بجا فرخوانده است . شاید بهتر است این امکانات که در اختیار این مجموعه قرار داه می شود نه برای اجرای برنامه های نرمال بلکه برای کارهای شاخص در نظر گرفته شود .

بد نیست  به صعود تیلیچوپیک اشاره بکنم که شاید درخشان ترین صعود فدراسیون در سالهای اخیر بوده است چراکه هدف از این صعود رشد و اموزش عده ای از جوانان امید بود که همگان شاهد بودیم دستاورد خوبی در پی داشت فارغ از هزینه ی انسانی که این برنامه در پی داشت . امیدوارم در صورتیکه فدراسیون علاقه مند به صعودهای نرمال باقی بماند سعی در صعود قله های 8000 متری نداشته باشد و بیشتر به فکر برنامه هایی همچون تیلیچو و یا اموزش در سطحی فراتر از این روندی که اکنون در کشور شاهد هستیم باشد .

بی تردید نمی شود این سوء ظن را در مورد فدراسیون نسبت به عملکرد مهمتر کوهنوردی مستقل و کمرنگ شدن فعالیتهای نرمال فدراسیون نادیده گرفت و گشایش بروی 8000 متری انهم با امکانات نچندان درخور توجه برای فعالیتها تبلیغاتی فدراسیون می تواند لطمه زننده باشد . امیدوارم چنین تفکری حاکم نباشد و این صحبتهای این روزها گمانه زنی هایی منطبق بر واقعیت نباشد.

با ارزوی موفقیت برای راهیان پامیر و قراقروم

کوهنوردان جوان و با استعداد کانون کوهنوردان اوراز مهاباد تابستان سال جاری عازم لنین یکی از قلل منطقه ی پامیر خواهند شد . این کوهنوردان در قالب تیم منتخب استان اذربایجان غربی به این منطقه اعزام خواهند شد. همچنین دوست عزیز و کوهنویس کیوان قادرپور( بوکان ) نیز در این تیم حضور دارد . پیشاپیش این تلاش را به این عزیزان صمیمانه تبریک عرض می نمایم امیدوارم شاهد لبخندهای فاتحانه ی شان باشیم .

رضا - ارش - کسری

 اسب حيوان نجيبي است اگر بگذارند / چون بشر کیس عجيبي است اگر بگذارند

سم بکوبد به زمین توی چراگاه جمال /  گاهش از عشق نصیبی است اگر بگذارند   

گیرم از یونجه ی تر معده ی خود پر سازد / در دلش حسرت سیبی است اگر بگذارند

چه کم از این پسران رپ و ریپی دارد  /  طالب زینت و زیبی است اگر بگذارند

چه بسا اسب که اسباب سواری را باخت  /  طعمه‌ی ساده  فریبی است اگر بگذارند

اسب عاشق شد و فرمود :"نجابت کشک است / بوسه هم حس غریبی است اگر بگذارند

زین و دل داده ی آن یال پریشانم و دل- /  گیرِ افسار  حبیبی است اگر بگذارند

نعل در آتش دل می نهم از یورتمه اش  /  در دلم طرفه  لهیبی است اگر بگذارند..."

نر اگر بود که صد در صد او مشتاق است / مادیان نیز صدی- بیست اگر بگذارند!

"بوالفضول"  آمده و هیبت طنزش مخفی است /  طنز پرداز مهیبی است اگر بگذارند !

مهدی ساقی: عکس

ابوالفضول الشعرا :شعر 

اینجا دره مراد بیگ است.بیش از 100 نفر که از دور و نزدیک آمده اند میهمانش هستن.کوچه باغ های پر از سبزی و میوه را در سایه سار درختای که محو تماشایمان هستند می گذرانیم تا به اولین چشمه می رسیم.اینجا سرزمین چشمه هاست چشمه هایی از دل کوهستان الوند.سنگنورد کوچک ما به همه معرفی می شود و قصه صعود ادامه دارد.حال دیگر در کنار رودی هستیم که جریان دارد.اینجا همه سبز است.گونه های متنوع گیاهان مرتع دشت و اسبانی که شیهه شان در گوش آوازی است خوش الحان.

عالم از ناله عشاق مبادا خالی         که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد

هوایی گرم و دلهایی گرم تر در چنیدن گروه راه را ادامه می دهند تا به جانپناه ایزدی می رسند.وارد هزار پیچ می شوند وآنقدر می روند تا به پناهگاه قله یخچال می رسند.محو و محسور زیبایی مسیر می شوم.کمتر کوهستانی را یه این شکل دیده بوم.متفاوت و با شکوه.

دوباره شب می شود و آسمان روشن شهر همدان از دورها پیداست.هر کس را مشغول می بینی و ساعی...

متن زیبایی است از الهه حمیدی دختری از دیار خراسان ! ادامه ی متن را در وبلاگ کوهستان من بخوانید

هیئت اجرایی صعود قلم بنا به توافق جمعی تصمیم دارد گزارشات ، عکسها و اطلاعات مربوط به صعود های  قلم را به صورت مستند در وبلاگ منتشر نماید . لذا در قدم اول به انتشار اولین نشست وبلاگنویسان کوهنورد در پلنگ چال پرداخت ایم .

با توجه به صحبتهای انجام گرفته با مسئولین صعودهای اول تا سوم امیدواریم به زودی شاهد گزارشهای این صعود ها باشیم تا همگان بتوانند به تاریخچه ی این صعود ها دسترسی داشته باشند .

از این رو از دوستانی که اطلاعات جامع تر و کاملتری در این خصوص دارند تقاضا مندیم در صورت امکان نسبت به تصحیح متنهای منتشر شده اقدام نمایند و در صورتی که عکسهایی از این برنامه ها در اختیار دارند جهت پر بار شدن وبلاگ صعود قلم ارائه نمایند .

با تشکر

 

اولين نشست وبلاگ نويسان کوهنورد: پلنگ چال ( اردیبهشت 1384 )

اولين نشست وبلاگ نويسان کوهنورد با حضور احسان بشيرگنجی ( برج سينا ) ، طاهر شاهواری ( كوه های سفيد ) ،فرشيد فاريابی ( سرود كوهستان ) ،  محمد والی نژاد ( يادداشتهای يك كوهنورد ) ، ميثم حسنی ها ( شبكه كوهنوردان ايران ) ، شروين آريانفرد ( شروين ) ، علی نصيری ( قارتال ) ، احسان حسين نژاد ( نوپتسه ) ، علی پارسايی ( كوه ها و آدم ها ) ، عباس محمدی ( انجمن كوهنوردان ايران ) ،امير قادريان ( امير قادريان ـ فعلا غير فعال ) ، نرگس ( هزار و يك روزنه ) ،  ميثم خوش قدم ( پايگاه اطلاعاتی كوهنوردی ايران ) ، محسن عســـگری ( كلاهه ـ در حال آماده سازی ) و فرامرز نصـــــيری ( در ستايش سكوت و سپيدی ) روز جمعه ۲۳/۲/۸۴ و به مدت ۳ ساعت و در پناهگاه كوهستانی پلنگ چال برگزار گرديد . قرار است خبر نتايج و تصميمات اين نشست صميمانه ی وبلاگ نويسان كوهنورد توسط فرشيد فاريابی ، كه در ابتدای جلسه به عنوان مجری و گرداننده انتخاب شده بود ، منتشر گردد

متن از : وبلاگ کلاغها

 

گزارش : در اين نشست كه طبق برنامه ي از پيش تعيين شده در محل پناهگاه پلنگ چال ساعت 11 مقرر شده بود، برگزار گرديد. ( البته با كمي تاخير براي رسيدن دوستان ديگر :) )

پس از معرفي و آشنايي با دوستاني كه پيش از آن، با آنها تنها در دنياي مجازي آشنايي داشتيم وارد بحثهاي مختلفي گرديديم. محوريت اصلي اين صحبتها بدين شرح بود:

• موضوعي كه در ابتدا و بيشتر از بقيه موارد مورد صحبت و بررسي قرار گرفت "فرهنگ اينترنت و وبلاگ نويسي" بود. به اهميت آن پرداخته شد و لزوم عملي شدن آن به شكلي مؤثر در ميان دنياي مجازي كوهنوردان تاكيد گرديد.
• مسائل زيست محيطي كوهستان و بعضي از جريانات تازه وارد شده در آن مورد تاكيد قرار گرفت و همچنين از كوهنوردان دنياي اينترنت براي تاثير گذاري در اين مبحث در جهت بهبود آن دعوت به عمل آمد. در اين موارد با ايجاد هماهنگي در بين كوهنوردان امكان عكس العملهاي بهتر و قويتري وجود خواهد داشت.

در بين موضوعات مطرح شده، بحث فرهنگ وبلاگ نويسي بيشتر از ساير موارد مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. چرا كه در نبود آن نه تنها با استفاده از اين ابزار دنياي كنوني قادر به ايجاد تاثيري مثبت نخواهيم بود، بلكه با شكل يافتن موضع گيريها و ديگر مسائل، حالتي انفعالي ايجاد خواهد گرديد. و در مقابل با ترويج اين فرهنگ در بين استفاده كننده هاي از آن، قادر خواهيم بود به هدفهاي بزرگي دست يابيم.

در بين صحبتها؛ به كم بودن فضاي آموزشي در مباحث وبلاگها و همچنين كم بودن استقبال از اين موضوعات اشاره گرديد.

 

پيشنهادهاي ارائه شده در اين نشست:

• برگزاري نشستهاي ديگر (‌اين موضوع براي اينكه به وضوح آشكار باشد در بين شركت كنندگان به شور گذاشته شد كه آيا حتي! به چنين نشستهايي نياز است و لزوم ادامه آن حس ميگردد؟! كه همه بر لزوم ادامه و برگزاري نشستهاي ديگر نظر موافق داشتند.)
• انجام صعودي به مناسبت يادمان زنده ياد محمد اوراز در شهريور ماه و نام گذاري آخرين جمعه شهريور ماه به نام او ( اين پيشنهاد موكول به بررسي بيشتر و ارائه برنامه ريزي دقيقتر آن گرديد تا در نشست بعدي مورد بررسي گردد.)
• انتخاب چهار نفر ( فرشيد فاريابي – احسان حسين نژاد – محمد تفنگدار – ميثم حسني ها ) جهت پيگيري برگزاري نشست بعدي و انجام هماهنگيها در شرايط مختلف مورد نياز.
• ارائه پيشنهادهايي فني در حوزه ي اينترنت جهت ايجاد امكاناتي بهتر و مفيدتر؛ كه به دليل كم بودن وقت و تخصصي شدن بحث زياد به آن پرداخته نشد. در عين حال در اين ميان حتي با در نظر گرفتن بسياري از شرايط و نيازها توسط متخصص فني امر، پيشنهاد ها و ارائه نيازهايي كه از سوي خود استفاده كنندگان امكانات ارائه ميگردد، ميتواند بهترين راهنما و مشاور باشد. ( در اين مورد در نظر دارم كه در اين وبلاگ به موضوعاتي بپردازم )

·         برگزاري نشستهاي ديگر در شهرستانها و تغيير مكاني آن؛ كه دو شهر همدان و قزوين براي نشست بعدي پيشنهاد گرديد.

در انتها مجموعه اي كه توسط احسان بشير گنجي با نام " فرهنگ كوه در اينترنت " منتشر گرديده بود در اختيار كوهنوردان جمع قرار گرفت كه با استقبال آنان مواجه شد و قيمت پيشنهادي 500 تومان براي آن انتخاب گرديد.

فصلنامه فرهنگي ورزشي خوان هفتم گروه كوهنوردي سيمرغ را نيز كه در تعدادي محدود همراه داشتم، در بين جمع توزيع گرديد.

 

دوستان همراه در اين نشست:

احسان بشيرگنجی(برج سينا) طاهرشاهواری (كوه های سفيد) فرشيدفاريابی(سرودكوهستان) محمد والی نژاد( يادداشتهای يك كوهنورد) ميثمحسنی ها( شبكه كوهنوردان ايران) شروين آريانفرد(شروين) علی نصيری( قارتال) احسان حسين نژاد ( نوپتسه) علی پارسايی (كوه ها وآدم ها) عباس محمدی (انجمن كوهنوردان ايران) امير قادريان (امير قادريان ـ فعلا غيرفعال) نرگس (هزار و يك روزنه) ميثم خوش قدم ( پايگاه اطلاعاتی كوهنوردی ايران) محسن عسـگری ( كلاهه ـ درحال آماده سازی) وفرامرزنصيری ( درستايش سكوت وسپيدی)

 

به اميد رسيدن به نتايجي مطلوب در ادامه اين نشست و با همراهي ديگر دوستان

گزارش :میثم حسنی ها

 

صعود ششم پر رونق تر از سال پیش برگزار شد و زیباترین خاطرات را نقش زد که در این بین تعدادی از کوهنویسان حضور نداشتند که ذکر کردن از نامشان در این روزهای لبخند و تحسین جای خود دارد .کوهنویسانی همچون :

آیاز سعید زاده ، شهرام عباس نژاد ، سعید صبور ،رضا زارعی ، عبدالله عزیزاللهی ، فرامرز نصیری ،  فرشید فاریابی ، رامین شجاعی و بسیاری دیگر از دوستان که در این فضای مجازی قلم می زنند ...

امیدوارم سال اینده شاهد حضور این دوستان باشیم .

نمی دانم تا چه حدی نیاز به گفتن این مطلب است   که چقدر جای زنده یادان  ساجده کشمیری ، عباس جعفری ، سوران عبداللهی در میان کوهنویسان خالی بود امیدوارم همه قدر هم را به معنای واقعی کلمه بدانیم ...

روحشان شاد و یادشان گرامی

عکس:  خانم مژگان یوسف پور

صعود ششم هم تمام شد و پیوند دوستی ها محکمتر گشت دوستی هایی که در فضای مجازی شکل گرفت و برای ششمین بار پس از پلنگ چال ، توچال ، دماوند ، بینالود ، مهرچال  در یخچال تجدید شد.

دوستانی که صفا و صمیمیتشان در خاطرم برای همیشه نقش بسته است و مهر دوستی را این بار زیبا تر از همیشه بر قلب ها نهاده اند .

دوستانی همچون بزرگواران :

فرید صدقی ( مهاباد )، رضا زائری ( مهاباد )، ارزو احمدی( مهاباد ) ، ارزو احمد زاده و مهدی ساقی( کرج ) ،فواد رضا پور( همدان ) ، رضا راستی( شهرکرد ) ، زانیار هژبری ( مریوان )، مهشید شبرو( بروجرد ) ، احسان بشیرگنجی( ارومیه ) ، امین غفارزاده( تبریز )، محمد صدقی( تبریز ) ، خسرو یوسفی( تبریز ) ، پرویز ستوده شایق( تهران ) ، سعید شیخ الاسلامی ( میانه )، پرستو ابریشمی ( تهارن )،ماهزاده نجار( دماوند )، الهه حمیدی( مشهد ) ، سیمین نوری ( مشهد )، سوسن نوری( مشهد ) ، محمد گائینی( تهران ) ، علیرضا کریم ابادی( تهران ) ، انا فراهانی ( تهران )، امین معین( نهاوند ) ، علی بیات( همدان ) ، مسعود عسگری( همدان ) ، میثم رزم ارا ( همدان )، فرشید داودی ( تهران )، محمد رضا خداخواه ( اصفهان )، جواد زارعی( بهار ) ، مصطفی زارعی ( همدان )، آقای واحدی( بهار ) ، محمد نیکبخت ( تهران )، عباس ایلاقی ( کرمان )، مرتضی( قم ) ، رضا حبیب نیا ( قم )، آقای اسکندری( تهران ) ، اذر هاشمی ( اراک )، مرتضی صالحی فرد ( بیرجند )، ارش نقافی ( تهران )، عباس ثابتیان ( تهران )، عباس محمدی ( تهران )، کیومرث بابا زاده( تهران ) ، حسین رضایی ( تهران )، آقای چلوئیان ( همدان )، داود مدقن ( نیشابور )، فرشته احدیان فر ( تهران )، امین خادم ( مشهد )، پرویز شجاعی ( تهران )،کاوه فرزانه ( مهاباد )،محمد والی نژاد ( تهران ) ، مژگان یوسف پور( زنجان ) ، شهریار بهزادیان ( زنجان )، شیدا افرین زاد ( تهران )، هزاری احسان  ( آلپ سنقر ) اقای سلیمانی (کرمانشاه ) ،آقای هادی ( تهران)، کیجا ( تهران )و بسیاری از دوستان که چهره هایشان در خاطرم مانده است اما نامشان را در این لحظات که می نویسم به یاد نمی اورم دوستانی از شهرهای کاشمر ، بیرجند ، مشهد ، کرمان ، اصفهان ، تهران ، زنجان ، همدان ، سنقر ، سنندج ، تبریز ، بهار ، قم و...

پی نوشت : از تمام زحات فواد رضا پور عزیز به عنوان میزبان و همراهانش : عرفان رضا پور ، علی بیات ، مسعود عسگری ، آقای چلوئیان ، محمد نیکبخت و ... بی نهایت متشکر هستم با اینکه زحماتشان قابل جبران نیست اما امیوارم بتوان گوشه ای از این زحمات را هرچند اندک و کوچک اما جبران کرد.

پی نوشت 2: از محمد رضا خدا خواه برای گز 38 درصدش ( دو درصدش را هم بخشیدیم ... ) ، محمد صدقی و دوستان تبریزی به خاطر باقلوای استانبولی ، عباس ایلاقی به خاطر کلمبه های خوشمزه اش و رضا حبیب نیا و دوستان قمی به خاطر سوهان هایشان صمیمانه تشکر میکنم . با اینکه تمام مطالب درج شده در وبلاگها صرفا جهت شوخی و ابراز ارادت بود اما از اینکه قبول زحمت نموده بودند ممنونم .

پی نوشت 3 : همراهی و حضور پیشکسوتان  و آقای کیومرث بابازاده در جمع دوستان وبلاگ نویس مطمئنا گرمی بخش تمام لحظات صعود بوده است .

پی نوشت 4 : طبیعتا یک ساعت پس از بازگشت به خانه اسامی بسیاری از دوستان را به فراموشی سپرده ام اما امیدوارم این دوستان بر من ببخشایند .

گزارش تصویری از فروود- گزارش دیار الوند - گزارش اوای کوه- گزارش نشاط کوهستان - گزارش سفر در طبیعت ایران- گزارش فاتحان خورشید- گزارش اناپورنا - گزارش ایران سرای جاودان - گزارش باربیزون- گزارش از کانون کوهنوردان اوراز مهاباد- گزارش شازده کوچولو - گزارش ایران را بگردیم

در چند روز آینده ششمین صعود مشترک وبلاگنویسان دنیای کوهستان برگزار خواهد شد و در دیداری مجدد با دوستانی بهتر از آب روان دو روز را به زیبایی سپری خواهیم کرد اما در این صعود مواردی به وقوع خواهد پیوست که جهانیان را به بهت و شگفت فرو خواهد برد .

در اقدامی غیرقابل تصور و شگفت محمد رضا ( سدممد ) قرار است سوغات اصفهان را برای کوهنویسان بیاورد تا همه سوغات اصل اصفهان را ببینند .

سوغات وعده داده شده طبق شنیده ها 40 درصد دارای مغز است و نکته ی ظریف این ادعا این است که دقیقا محمد رضا درست حدس زده است که کسی سوغات اصل اصفهان رو ندیده و نخورده است و فکر میکنم خود اصفهانی ها هم اون رو ندیده و یا حداقل نخورده باشند .

این اقدام خارق العاده را به فال نیک می گیریم و به پیشواز گز اصفهان با مغز 40 درصد خواهیم رفت تا جهانیان شاهد باشند که یک اصفهانی گز اصل اصفهان را سوغات می برد ...

در حمایت این حرکت و خیزش عظیم اصفهان و به حمایت از این واقعه ی میمون الهه حمیدی هم قرار است چهار یا پنج کیلو زعفران از مشهد مهمانمان کند و ماهزاده نیز یک گونی آلبالو  از شهر دماوند خواهد اورد .

سونیا یک بشکه فالوده ی شیراز و محمد گائینی هم یک شکم گرسنه ...

رضا حبیب نیا هم کلی سوهان از قم میاره ، اما از همه باحالتر اینه که روی زیره ی کرمان لم بدیم و قاووت و پسته هایی که عباس ایلاقی از کرمان میاره رو بخوریم ...

یا اینکه هر وقت دلمون خواست از باقلوای استانبولی که امین غفارزاده آقای محمد صدقی و امید عزت پور از تبریز میارند بخوریم...

احسان بشیر گنجی یه شب زودتر میاد به اون ویلا شخصی تا اونهایی که یه شب زود تر میان همدان رو با حلوای گردو ی ارومیه پذیرایی بکنه !

اگه سینا دهقانی بیاد که عسل مشهور اردبیل رو هم تجربه میکنیم جالب اینجاست خود سینا زنبور داره و ...

از آنجایی که سوغات شهر ما تخمه است من هم کوهنویسی یه دونه تخمه ی اصل رو مهمان خواهم کرد اما اگر محمد گائینی سوغات سقز رو دید که ...محمد عمراً اگه به تو یکی خوراکی بدیم .

چه شود این یخچال ...

دوستان لطفا به خیزش اصفهان ملحق شوند و در آخر باید به قول استاد شجریان عرض کنم که :

همراه شو عزیز ...

مرحله ی پنجم اردوهای هیمالیا نوردی استان کردستان در کوه دماوند جهت هم هوایی در حال برگزاری است . این تیم پس از پشت سر گذاشتن 4 مرحله اردو در قله های آولان ، بدر و پریشان ، الوند ، یخچال شمالی سبلان و اردوی آخر دماوند بسته شده است و عمدتا از نفرات  کم تجربه با هدف توسعه ی هیمالیا نوردی کردستان استفاده شده است . به غیر از مختار ناوه - سمکو موسوی و شهرام نعمتی نفرات حاضر در تیم سابقه ی حضور در مناطق مرتفع را ندارند و این مورد نوید بخش آینده ای روشن از نسلی جدید برای هیمالیانوردی این خطه است .

نفرات انتخاب شده در در تیم عبارت اند از :

مختار ناوه : سنندج

علی فیضیان : سقز

آرش امام جمعه : سقز

شهرام نعمتی : قرووه

محمد ظاهری : قروه

جبار قاسمی : بیجار

جبار سلیمانی : دیواندره

اردشیر فاتحی ( ذخیره ) : کامیاران

سید واسع سید موسوی : مسئول فنی تیم

این تیم تیرماه سال جاری عازم دره پامیر جهت صعود به دو قله ی کوژنفسکایا و کومونیزم خواهند شد .

پی نوشت : ضمن ارزوی موفقیت برای تمامی نفرات تیم و سمکو موسوی به عنوان مسئول فنی تیم امیدوارم کوته نظری مسئولان هیئت مانعی بر راه اندیشه های توسعه گرایانه ی این عزیزان نباشد. لازم به ذکر است برخی از کوهنوردان کردستان به اعتراض به سیاستهای تاسف بار و غلط هیئت کوهنوردی کردستان این برنامه را تحریم نموده اند. باید بنشینیم و امیدوار باشیم تا میزان تاثیر گذاری مسئولین هیئت در مسائل اجرایی این صعود تا چه میزان خواهد بود .

امسال شاهد ترافیکی سنگین در منطقه ی قراقروم هستیم و خصوصا دو قله ی گاشربروم یک و دو !

در این بین  آذربایجان انگار جاذبه صعود 8000 متری باعث شده است سهم حداکثری در صعود به گاشربرومها داشته باشند  خیزشی که باید در هیمالیا نوردی کشور به فال نیک گرفت و صمیمانه تبریک گفت. عظیم قیچی ساز برای رکورد شکنی 8000 متری های ایران ، ایرج معانی و حسین مقدم برای دومین 8000 متری سال و عباس رنجبری و مهدی قلی پور نیز برای نام  آذربایجان راهی گاشربروم ها میشوند.

از سوی دیگر تهرانی ها نیز در تلاشی مشابه شاهد حضور محمود هاشمی برای دومین قله ی 8000 متری خود در سال جاری ، لیلا اسفندیاری برای فتح دومین 8000 متری کارنامه ی هیمالیا نوردیش و  کوروش نگهبان که سومین نماینده ی تهران است .

نمایندگان کردستان برادران بهادرانی هستند که سالهاست شاهد تلاش انها بر روی 8000 متری ها نبوده ایم. صحبت الله بهادرانی و رضا بهادرانی در تلاش برای فتح گاشربروم یک و دو ...

رضا بهادرانی که یکی از خوش اخلاق ترین و بی ادعا ترین کوهنوردان حال حاضر کردستان است یک بار دیگر برروی گاشربروم یک تلاش خواهد کرد اما این بار در تلاشی مستقل و امیدوارم بدون حادثه !

گفتنی است رضا بهادرانی در تیم گاشربروم یک فدراسیون کوهنوردی حضور داشت و سابقه ی تلاش بر روی این قله را در کارنامه ی خود دارد .

گفتنی است مهمتر از تمام این صعود ها شاهد اتمام مسیر برودپیک پاکستان با نام ایران خواهیم بود که مدتهاست برایش تلاش و برنامه ریزی شده است . پیشاپیش به باشگاه ارش به خاطر این همت بلند دست مریزاد میگوییم .

در بین صعود های فوق به غیر از دو تیم ( عظیم قیچی ساز و تیم مشترک معانی و هاشمی ) تمامی صعودهای مستقل انجام می پذیرد . برای تمام این عزیزان ارزوی سلامتی و موفقیت دارم و پیشاپیش گرمترین درودها را نثارشان می کنم .

متاسفانه در جامعه ی ما انچنان که باید بستر نقد فراهم نشده است و از این بستر نامناسب ، عده ای ره را تاسف باری را پیش میگیرند.

ضمن پوزش از دوست عزیزم آیازسعید زاده که شاید مسائل خصوصی ایشون رو عمومی میکنم اما با توجه به اینکه پسورد ایمیلهای ایاز رو چند وقت پیش از خودش گرفته بودم شاهد رد و بدل شدن ایمیلهایی شدم که خیلی شوکه کننده بود .

به دلیل ارتباط بسیار نزدیک من و ایاز از مزاحمتهای تلفنی پی در پی توسط عده ای که خود را فدائیان آقای نجاریان معرفی کرده اند با خبر بودم اما با دیدن ایمیلهای ایاز ، نتوانستم همچون آیاز به این مورد بی تفاوت باشم .

در ایمیلهای رد و بدل شده شخصی با این ادرس ایمیل perialp@ymail.com نخست آیاز به تشویش اذهان عمومی متهم نموده است و در قسمتی از ایمیل ایاز را به تهدید با ضربات حتی شلاق و ... نموده است . شاید یکی از دلایل سکوت این چند وقت آیاز این تهدید ها بوده باشه چراکه با اینکه وبلاگ آیاز یکی از فعالترین وبلاگهای کوهنوردی بود اما مدتی است که هیچمطلبی رو در وبلاگ نمی بینیم.

در بخشی از ایمیلهای طولانی این فرد ضمن توهین مستقیم به خانواده ی میرشکاری  ، به طور مشخص آیاز تهدید به قتل شد ...

قسمتی از متن ایمیلها به شرح زیر است :

" از اونجایی که خانواده ی عیسی میرشکاری قاچاقچی هستند و کلا در اون منطقه سابقه ی شرارت وجود داره به طوری که حتی سال گذشته به دلیل انتخاب نشدن عیسی میرشکاری برای تیم ملی با اسلحه دوستانش به رئیس فدراسیون (شعاعی )حمله می کنند اگر عزیز ما (حسن نجاریان ) بلایی سرش بیاد مسئول مستقیمش تو هستی و اون لحظه خون جلوی چشمام رو می گیره پا می شم میام زنجان خودم با دستای خودم خفت می کنم و اگر اینکار رو نکنم تمام راههای قانونی رو بکار می گیریم تا از زندگی ساقطت کنیم تا فکر نکنی حسن کس و کار نداره . به خدا قسم به شرافتم قسم می خورم که بیچاره ت می کنم فقط اگر یک مو از سرش کم بشه "

در چند روز گذشته تهدید ها و فشار های بسیاری مبنی بر عدم شاف سازی توسط آیاز مطرح بود و به گمانم این تماسهای تلفنی و اینترنتی جهت مخفی ماندن حادثه ی مانسلو برای مخاطبان است . حادثه ای که هنوز پرده از ان برداشته نشده است ...

از اینکه متن خانواده ی داغدار میرشکاری را بیرحمانه به باد توهین گرفته است عذر می خواهم و امیدوارم این تهدیدهای اخیر که در قالب تماس تلفنی و تماسهای اینترنتی است در این فضای بیماری که خصوصا بعد از این حادثه مانسلو ، خود را به شکلی زشت نشان داده است از این جامعه ریشه کن شود .

ضمن اینکه از آقای نجاریان به طور جدی می خواهم نسبت به موضع تهدید به قتل آیاز شفافیت نشان بدهند امیدوارم حادثه ی دقیق مانسلو که در بین کمپ 4 به 3 رخ داده است رو تشریح نمایند ...