گزارش مسابقات اسکی آلپاین قهرمانی کشور

چند روز گذشته به اتفاق آقایان آزاد خادم و مسعود شریفی در قالب تیم کردستان  برای شرکت در مسابقات قهرمانی کشور اسکی عازم تبریز شدیم و پس از آن به پیست اسکی سهند رفتیم  . این مسابقات که پس از لیگ اسکی کشور برگزار شد با حضور اعضای اصلی تیم ملی و 15 استان کشور به تعداد 67 اسکی باز تدارک دیده شده بود . روز نخست این دوره به تمرین اسکی بازان اختصاص داده شد که نیمروز صبحگاهی آن با قطع برق پیست ،  بالابر ها از کار افتاده بودند و بعداظهر شروع به کار کرد که نهایتا برخی از اسکی بازها موفق شدند چند ساعت به تمرین بپردازند. روز دوم ( امروز  31/1/1390 ) متاسفانه وزش شدید باد و طوفان مانع از خارج شدن از هتل شد و تقریبا 4 ساعت در هتل حبس شدیم !

نهایتا مسابقه ی مارپیچ بزرگ در روز نخست مسابقه لغو شد و فردا نفرات مترصد بهتر شدن شرایط جوی هستند برای مسابقه ی مارپیچ کوچک .

با توجه به شرایط مشکل آب و هوایی پیست سهند به اتفاق آقایان خادم و شریفی به کردستان بازگشتیم و مسابقات را با فقط چند ساعت اسکی تمرینی ترک کردیم. به احتمال 95 درصد فردا نیز مسابقه برگزار نخواهد شد .

شاید جای خود داشته باشد از بزرگواری های جناب آقای عیسی ساوه شمشکی رئیس فدراسیون اسکی  و  آقای شاهمرادپور ( رئیس هیئت اسکی آ شرقی ) و مسئولین هیئتهای زنجان ، خراسان رضوی ، چهارمحال و بختیاری ، کهکیلویه و بویر احمد ، فارس و همچنین دوست بزرگوار جناب آقای رضایی مدیر پیست سپیدان تشکر ویژه نمود برای تمام محبتهایشان ! بزرگواری ها و متانت و محبتهایشان شاید قابل جبران نباشد !

پی نوشت ها :

1-     یقینا هیچ رئیس فدراسیونی در ایران به اندازه آقای ساوه شمشکی متین ، دلسوز ، بزرگ منش و پی گیر نیستند . برایشان تداوم فعالیت و موفقیت بیش از پیش آرزو مندم !

2-     شاید یک نقل قول از آقای نجفی یکی از مربیان اردبیل در خصوص جناب شاهمراد پور کافی باشد " آقای شاهمراد پور یقینا افتخاری است برای اسکی سراسر کشور "

3-     علیداد ساوه شمشکی فراتر از تصور من بی ادب و بد اخلاق است برای یک قهرمان مثل علیداد اینگونه رفتار دور از شان جایگاه یک قهرمان است . علیداد ساوه شمشکی به تازگی وارد دنیای مدیریت اسکی کشور شده است که شاید شروعی نچندان روشن برای مدیریت اسکی کشور باشد ...

4-     از دوستان کوهنورد و کوهنویس فقط موفق به دیدار یک نفر شدم آقای افشین رمضانی عزیز مدیر وبلاگ بیگ وال یا علم کوه سابق و عضو باشگاه ارش تهران! از دیدار با افشین عزیز بی نهایت خوشحال شدم ... آشنایی من با افشین رمضانی هم داستانی دارد شنیدنی !

5-     این همه سال کوهنوردی کردیم یه وعده  غذای مفت از کوهنوردی نصیبون نشد دم فدراسیون اسکی گرم ! جدای از شوخی اما کاری کردند کارستان هرچند مسابقات لغو شد !

 

گزارش تصویری را در این قسمت مشاهده بفرمایید.

 

اذر جوان تبریز باید پاسخ گو باشد ( واندالیسم طبیعت )

متاسفانه این بار گروه نام اشنای کوهنوردی تبریز در اقدامی عجیب و واقعا تاسف بار اقدام به تخریب طبیعت دیواره گلجوک زنجان نموده اند . از چند جهت باید بیش از مواردی که در الوند و ... اتفاق افتاده است تاسف خورد نخست اینکه پس از  سالها نوشتن و مبارزه کردن با اینگونه رفتار غیر متعارف بازهم شاهد این موارد هستیم !!!

و مورد تاسف بار دیگر این است که گروه آذر جوان تبریز اقدام به صعود های برون مرزی متعددی نموده است و به طور مرتب تیم اعزام می نماید و این مورد برای نام و جایگاه ایران بسیار گران تمام خواهد شد . باید تاسف خورد به حال کشوری که نمایندگانش با این سبک و سیاق به خارج کشور سفر می کنند و جز تخریب  دستاوردی قطعا نخواهند داشت !  

آذر جوان تبریز باید پاسخگوی این عمل بدور از تمدن خود باشد ! شاید دوران غارنشینی دیر زمانی است گذشته است و اکنون اینگونه هنر نمایی ها و حکاکی ها بدور از شان این ورزشکاران است .

عکس ها و اطلاع رسانی از وبلاگ  آیاز

پی نوشت : از تمام کوه نویسان عزیز دعوت  می کنم این عمل زشت را بازتاب دهند تا هرچند کوچک بتوان مانع از این اقدامات باشیم ! لطفا با اختصاص دادن یک پست از وبلاگ به عدم تخریب طبیعت کمک کنید .

اسکی بهاری

روز جمعه ( من ، کاوان محمد زاده ، مسعود شریفی و حسین عبدلی )  تصمیم گرفتیم بریم اسکی توی کوهستان وزنه سقز و نهایتا به جمعمون چند کوهنورد دیگه ( آقاین : آزاد صالحی – حاج حسین صدقی – آرش امام جمعه – محمود عباسی و نوید حافظ قران ) اضافه شد که برنامه ی تمرین یخ و برف داشتن !

با ماشین به قله ی وزنه رفتیم و بعد از پیاده شدن و کمی اطراف رو نگاه کردن در یک هوای فوق العاده مشغول آماده کردن چوب اسکی ها و تنظیمشون شدیم ! ما چهار تا به طرف پائین سرازیر شدیم حسین کارش بد نبود و قبلا تمرین داشت اما کاون تازه کار بود با چند بار افتادن و بلند شدن نهایتا راه افتاد !

اسکی مون که تموم شد به بالا بر گشتیم پیش دوستانمون که داشتن تمرین می کردند که نهایتا ترغیب شدن بعد از ناهار آموزش اسکی ببینند !

بعد از ناهار به اتفاق مسعود باهاشون پایین رفتیم از همون اول افتادن های پی در پی حاج حسین صدقی و کاک آزاد و نوید کلی سوژه ی خنده شده بود اما خیلی زود کاک ازاد راه افتاد و دیگه کمتر تعادلش رو از دست میداد ! اما حسابم باهاش صاف شد چند سال پیش برای اسکی به منطقه ی دالانپر رفته بودیم که با دو بار افتادن من ، کاک ازاد یک سال بهم می خندید که دیروز شکر خدا حسابمون صاف شد !

حاج حسین هم اخرش راه افتاد اما خیلی می ترسید از افتادن و زیاد تعادل نداشت اما اخر سر ایشون هم تونستن اسکی رو در حد خیلی مقدماتی یاد بگیرند و به صورت تراورسی حرکت کنند که به نظرم عالی بود !

نوید حافظ قران هم که من یکی رو کشت تا راه افتاد اما پس از کاک ازاد و حاج حسین اونم دیر تر از همه بلاخره به صورت ابتدایی اسکی رو یاد گرفت شاید اوج حرکتش رو وقتی دیدم کلی خندیدم ! تویه یه مسیر نسبته طولانی با سرعت حرکت کرد و صدای جیغ و هوراش رو از دور میشنیدم و آخر سر تعادلشو تونست حفظ کنه ! در کل روز خوبی برای اموزش بود ...

امیدوارم سال دیگه تمامی اعضای گروه کوهنوردی  کانی و (( گروپی شاخه وانی مری ... )) به صورت حرفه ای اسکی بکنند !

 

گزارش تصویری رو در این قسمت  مشاهده نمایید ( سوژه ی خنده )

کامنت روز : ایرج معانی یکی از برترین کوهنوردهای دنیا

دوستی تحت عنوان رضا کامنت جالبی رو در وبلاگ گذاشته اند که شاید ارزشش رو داشته باشه به اون اشاره بشه !

رضا : یادت هست چند وقت پیش نوشته بودی که هیئت کردستان یک صعود بزرگ آسیایی را ترتیب داده:دی
حالا این را داشته باش

http://www.khalkhalim.com/index.php?option=com_content&view=article&id=1369:1389-03-03-08-32-09&catid=1:latest-news&Itemid=50

ایرج معانی عضو تیم ملی کوهنوردی جمهوری اسلامی ایران و یکی از برترینهای کوهنوردی دنیا از دید فدراسیون جهانی کوهنوردی!

یکی از برترین کوهنوردهای دنیا

اما در خصوص کامنت آقا رضا :

دوست بزرگوار ایرج معانی به اعتقاد بنده یکی از کوهنوردان بسیار خوب و آینده دار کوهنوردی سرزمینمان است و شایسته تقدیر است که فدراسیون چنین جوانانی را تربیت نموده است  . جوانی شایسته ،با اخلاق، فنی و پرتلاش اما نکته ی خیلی مهم مقایسه ات به هیئت کوهنوردی کردستان در اینجا اشکال اساسی دارد . متن مربوط به ایرج معانی رو یک خبرنگار نوشته است و طبیعی است اگر زیاد در خصوص کوهنوردی روز دنیا بی اطلاع باشد و نداند برترین کوهنوردان دنیا چه کسانی هستند!! اما در خصوص هیئت استان کردستان تفاوت اینجاست که متن مربوط به صعود های آسیایی را دبیر هیئت کوهنوردی استان کردستان نوشته است و عمق فاجعه اینجاست !

به طور قطع ایرج چنین ادعایی ندارد و نباید به حساب ایرج این متن را نوشت امیدوارم مسئولین هیئت استان اردبیل چنین دیدگاهی نداشته باشند  اما وا مصیبتا به حال ما کردستانی ها !!!! امیدوارم اینگونه بزرگ نمایی ها و اغراق ها از این سرزمین ریشه کن شود .

بازهم تاکید میکنم امیدوارم هیات استان اردبیل چنین متنی رو به این خبرنگار نداده باشه

برای ایرج معانی و محمود هاشمی آرزوی لبخندهای فاتحانه دارم بر فراز مانسلو

بحث روز ( از لابلای کامنتها)

باز تاب تعدادی از کامنتهای مربوط به برنامه هیئت کوهنوردی و فدراسیون در شبکه استانی کردستان ( همگام با ورزش )

علاقه مند کوهنورد :

سلام.
تمام فعالیتها و دستاوردهای هیئت مدیون تلاش آقای نگهدار می باشد و باید خودشان از این برنامه ها دفاع می نمودند . کوهنوردی استان به چنین انسانهای بزرگی نیاز داردعلاقمندان واقعی باید این موضوع رادرک نمایند .ایشان را نباید به حاشیه برد

ناشناس :

سلام بر دوستان
آقاي مرادياني با كمال محبت و پاكي چنان ضربه اي به كوهنوردي و هيئت ، زدن كه هيچ كس ديگه اي تحمل و قدرت و توان اين رو نداره كه مسئوليت اين هيئت رو بپذيره . آقاي حقيقيان و آقا مرتضي شيرواني و آقا ناصر و آقا يداله هم هزار سال نمي تونن اين گاري از دره افتاده هيئت رو درست كنن تا جونهايي مثل خودت سوارش بشن . در ضمن آقاي آرام نصرت پور تو كه تو هيئت هستي داري اونجا چيكار مي كني ؟؟؟ آرام نصرت پور ...

یک کوهنورد:

با سلام و تشکر از اطلاع رسانیتون
انتظار هم همین بود که حضرت والا شرف حضور نداشته باشند.
کسی که خود را در مقابل مردم مسول نمی داند و بجای خدمتگذاری ، به آنان فخر می فروشد ، چگونه حاضر می شود در برنامه زنده تلویزیونی به سوالات مجری صدا و سیما (البته اگر آن را عنوان یکی از نمایندگان افکار عمومی به حساب بیاوریم) پاسخ گوید؟ چه چیزی برای گفتن دارد ؟ از کدام عملکرد دفاع کند؟ از صعودهای آسیایی؟!!!از کدام برنامه ریزی و استراتژی سخن بگوید؟ از اردوی هیمالیا نوردی که علیرغم تلاش مربیان دلسوز و توانمند آن به دلیل بی لیاقتی مسول هیات عقیم ماند؟
پس طبیعی است که چنین شخصی شهامت این را ندارد خود را در معرض سوالات مردم قرار دهد.
از قول من به ایشان بگویید هرچه زودتر کرسی را واگذار کنی سنگین تری!
ضمنا" شایسته نبود آقای نگهدار از طرف ایشان در چنین برنامه ای حضور می یافت.
همواره سربلند باشید.

عباد زینبی :

کاک رامیار سلام در ناتوانی وعدم برنامه ریزی مرادیانی برای کوه نوردی کردستان شکی نیست امادر مورد دوست بزرگوار جناب نگهدار عزیز به اعتقاد حقیر ایشان در این سالها به صورت گمنام و چراغ خاموش برای کوه نوردی کردستان تلاشو فعالیت نموده و با حضور دراین برنامه به نوعی بیشتر به علاقه مندان کوه نوردی معرفی گردید هرچند قصد وهدف مرادیانی از حضور ایشان برای فرار از پاسخگوئی خود به افکار عمومی بود ودر مجموع می توان گفت که عدم حضور مرادیانی بی احترامی به ورزشکاران این رشته و نداشتن عملکرد مثبت در هیئت و ترس از مطرح شدن سوالا ت و ابهامات فراوان در مورد هیئت وعملکرد اعضای ان بود

موسیقی : ترانه بهاری

این ترانه رو به درخواست دوست عزیز خانم فرهنگ گذاشته شده است ! مجددا از سهل انگاری و کم توجهی یم عذر میخوام  ...

ترانه ای از استاد مظهر خالقی

ئه ری هاره  قه لبه زو تاقی کوساران صدای آبشار و ریختن اب از کوهها  )

ئه ری قاسپه قاسپی که و له ناو نساران ( ترانه خوانی کبکها در کوهساران )

زولفی شه وه چاو به خه وه خه رامانه مانگه شه وه گیلگیله شیلانه که ی

چاو به کله خال له مله دولبه ری من نه رم و شله دیته و له نیو رانه که ی

( و روی او همچو مهتاب در میان زلفان شبگونه و گیسوی درهم تنیده همچون درخت شیلان

دلبری زیبا و خرامان و بازگشت از میان رمه )

ئه ری سروه ی نه سیمی سه رله به یانی ( وزیدن نسیم صبگاهان )

ئه ری هاره و هه یاسه ی ژن له ری کانی ( زمزمه ی زنان در مسیر چشمه سار )

ئه ر ی هاوار و هاژه ی چوم له روباران  ( صدای خروش آب در بستر رود )

ئه ری وه ک نه غمه ی ژینه گیانه له لای دلداران ( همانند نغمه ی زندگی است در نگاه عاشقان )

 

پی نوشت: از انجایی که در مصرع اول به یک منطقه ی خاص اشاره شده است گمان می کنم کوهستان قلبزه منظور بوده است . در غیر این صورت دوستان اصلاح بفرمایند !

دلهایتان بهاری

عجیب است اما واقعی

دیشب موفق شدیم بلاخره یک شام درست و حسابی از هیوا دادخواه بگیریم بلاخره با ایثار و مجاهدتهای من موفق شدیم من و کاوان و حسین در یک عملیات غافلگیرانه یک پرس شام مفصل رو به خاطر صعود هیوا بگیریم !

انقدر چسبید! جای همه ی کوهنوردان خالی !!!!

قرار بر این شد که آقای صالحی هم شام بدن از همین الان اعلام میکنم هفته ی آینده شام مهمان آقای ازاد صالحی هستیم و از همین الان تا هفته ی دیگه دوستان چیزی میل نکنند که بتونیم یه شام خوب بخوریم ! از این شامها دیگه گیر کسی نمیاد!

ضمنا آقای صالحی گفتن که توی وبلاگ اعلام کن که از سراسر ایران مهمان هم می پذیرند ...

هیوا دادخواه - ازاد صالحی

بشتابید بشتابید ...

مملکته داریم؟!

به مادربزرگه میگم  دارن 4 تا صفر رو از پول ور می دارن !

میگه : هزار تومن چقدر میشه ؟

میگم: یک ریال

میگه : اونوقت 70 تومان به پول الان چقدر میشه ؟

میگم: 700 هزار تومان

میگه آخ جون مهریه م چقدر زیاد شد کاشکی پدر بزرگ زنده بود !!!!

پی نوشت: اگه اموات می تونستند با هامون تماس بگیرند( ایمیل - تلفن - اس ام اس ) می گفتند جان عزیزتان دست از سرمون ور دارید !!!!

کودتا چی رفت !

چند ماهی می شد چشم انتظار این روز بودم تا فقط یک جمله بگم و کمی ، از کمی بیشتر اروم بشم حتی برای یک لحظه و پلک بستنی !" کودتا چی برای همیشه رفت "

چه جمله ی زیبایی شاید امروز و این هفته و یا این ماه این زیبا ترین جمله ای بود که می توانستم بگویم ...

امروز روز بادماندنی بود برای هموطنان دروگبا ...

اطمینان داشتم این روز خواهد امد و مطمئنم این جمله را بازهم تکرار خواهم کرد شاید فردا ...اما نه ! حتما فردا

لوران باگبو رفت و شاد شاد باشید همنوعان افریقایی ...

موسیقی: ناله ی بولبول

ترانه ای دلنشین و زیبا از هنرمند عدنان کریم در البوم ( وفایی -سال ۲۰۱۰ )

 

بولبول وه ره تا روحی من و تویه بنالین ( بلبل بیا تا روح در تننمان است بنالیم )

تو باخی گولانت چووه ئه من داخی دلانم (تو باغ گلهایت رفت و من عزیز دلم )

تا بادی خه زان دایه گول و به رگه ی ره زانم ( تا باد خزان گلها و برگهای تاک را برد )

سه د جی وه کوو بولبول به جگه ر داخی خه زانم ( خزان صدها بار داغ دل من بلبل را تازه خواهد کرد)

ئه ی مه عده نی شیرو شه که ر ئه ی دولبه ر و دلبه ر ( ای معدن شیر و شکر ، ای دلبر و دلدار! )

ئه ی تازه گولی داره گولی باخی جنانت ( ای نو گل درخت شکوفه های بهشت !)

که س سرری ده م عیشقی نیهانی نه ده زانی ( سرَ عشق نهان را کس نمی دانست )

 ئه شکم بوه هه م بازیی هه مو رازی نیهانی  ( هم بازی این راز نهان اشکم است )

تو چونکه له له یلی گه لی شیرینتری بویه  ( چون تو از لیلی بسی شیرین تری ...)

مه جنونی ده رو ده شتم و فه رهادی زه مانم ( مجنون دشت و کوهم و فرهاد زمانم ... )

ئیشم هه موو نالانینه له ئیشی دلی ریشم  ( روزگارم همه نالیدن از درد دل ریشم )

کارم هموو گریانه  له به ر ده ردی گرانم ( پیشه ام گریه است از غم عمیقم ...)

فه رمو ی که له گه ل هاتمه تو روح بده چاوم  ( گفت که با تو آمده م روحت را فدا کن ...)

سا ساقی ده سا جامیکه هه روا نیگه رانم ( ساقی ! دیر زمانی است که اینگونه نگرانم !)

جه ذبه ی نیگه هت هوشی نه هیشتم به بروتو ( مدهوش و مست نگاه و ابرویتم )

قیبله م چوه تا مه ستی مه یی پیر موغانم ( قبله ام رفته است و من مست می پیر مغانم ...

 

 

پی نوشت : ترانه های عدنان کریم به لحاظ موسیقی - شعر به نظرم کم نظیر هستند و شاید پس از استاد خالقی صدای عدنان کریم بیش از همه به دلم می نشیند . عدنان کریم یک سال است به گروه کامکارها پیوسته است .

هیئت کوهنوردی کردستان و فدراسیون کوهنوردی در برنامه همگام با ورزش

پنجشنبه شب 18/1/1390 در برنامه همگام با ورزش که در شبکه استانی کردستان تدارک دیده شده بود به بررسی عملکرد و برنامه ها هیئت کوهنوردی استان کردستان پرداخته شد . برنامه ی همگام با ورزش به بررسی عملکرد هیئت های استان می پردازد و عموما عملکرد هیئت ها را به نقد می کشد و شاید نمونه ی بارز آن برنامه بررسی عملکرد هیئت وزنه برداری کردستان باشد که به شدت آقای رضا قربانی به عنوان رئیس هیئت وزنه برداری و  فعالیتهای این هیئت به نقد کشیده شد .

پس چند هفته انتظار برای حضور در این برنامه و بررسی مشکلات کوهنوردی متاسفانه با عدم حضور مسئول هیئت در این برنامه  و از سویی وجهه سیاسی آقای مرادیانی به عنوان معاون منابع انسانی استانداری کردستان و عملکرد ضعیف هیئت و همچنین اعضای هیئت خبر از یک برنامه جنجالی و پر حاشیه میداد که صد البته اینگونه نشد ...و ظاهرا مسئولین این برنامه هم با هدف گذری سرسری از این موضوعات به مسئله نگاه نموده اند و هدفشان صرفا تهیه یک برنامه تلویزیونی معمولی بوده است نه اصلح و یا نقد ...در این برنامه ،  رئیس هیئت( آقای مرادیانی)   و همچنین مسئول کمیته ی صعود های آسیایی ( دبیر هیئت : آقای فاتحی ) بنا به دلایلی که همه انتظارش را داشتند حضور نداشتند و مسئول صعودهای ورزشی آقای یدالله نگهدار به عنوان نماینده ی هیئت شرکت داشتند !

از یک سو آقای یدالله نگهدار از چهره های مقبول کوهنوردی کردستان هستند و از سوی دیگر انتقادهای کوهنوردان به هیچ عنوان متوجه ی آقای نگهدار نبوده است ! قرار دادن این چهره در چنین برنامه ای فقط یک پیام می تواند داشته باشد و آن هم سیاست اخیر هیئت استان برای تغییر دادن چهره مخدوش خود با استفاده از چهره هایی همچون آقایان یدالله نگهدار و سمکو موسوی و ... در جایگاه انتقاد است . و انتقادهای وارده بر هیئت را به سمتی هدایت می کنند که نخست از اعتبار و جایگاه این دوستان سوء استفاده شود و از سوی دیگر از این موج انتقاد اندکی رهایی یابند از این جهت روی به خرج کردن از اعتبار دیگر اعضایی آورده اند که خود در بسیاری از موارد منتقد هیئت خواهند بود . نمونه های اخیر را می توان در فرافکنی و هدایت کردن انتقادهای هیئت از ( فدراسیون در مجمع عمومی – سمکو موسوی در کمیته هیمالیا نوردی – آقای نگهدار در برنامه ی همگام با ورزش ) مشاهد نمود

کناره گیری و دوری کردن مرادیانی و عبدالله فاتحی از هر گونه جریان انتقادی و سازنده به هرچه بیشتر شدن نارضایتی و انتقاد منجر می شود .

در جایی که جامعه ی پرسشگر کوهنوردی کردستان انتظار پاسخگویی از طرف مسئولین هیئت استان برای برنامه های غیر اصولی و تا حدودی شرم اور هیئت هستند شاهد فرافکنی و خرج کردن از اعتبار افراد خوشنام هستیم .

در این برنامه مواردی از آقای نگهدار سوال می شد که عملا در حوزه ی فعالیت آقای نگهدار نبوده و اگر انتقادی هست قطعا متوجه ی رئیس هیئت و اطرافیانش است از این موراد می توان به پرسش برنامه های آتی هیئت اشاره کرد و تا حدودی جامعه کوهنوردی کردستان همگی متفق القول هستند که این راهی که هیئت استان کردستان در آن قدم برداشته است نتنها به ترکستان بلکه به قهقرا نیز هست ...

یکی از مباحث مطرح شده توسط مسئول هیئت در مجمع عمومی سالانه پافشاری روی این موضوع که سیاست اصلی هیئت کردستان توسعه جانپناههاست و در جایی دیگر فدراسیون قویا برنامه های خود را در جهت عدم پناهگاه سازی عنوان نموده است . که این تناقض اساسی کمی غیر قابل توجیه است که در روزهای آینده به طور مفصل باید به آن پرداخته شود و امیدوارم این موضوع در جراید و رسانه های نوشتاری مسئول هیئت را متقاعد نماید که پناهگاه سازی را به عنوان هسته ی اصلی سیاست خود عنوان ننماید و این روند را هرچه زود تر متوقف نماید .

چند نکته ی در خصوص فدراسیون همچنان بحث بر انگیز است .

یکی از نکات قابل بحث عدم شرکت رئیس فدراسیون در برنامه و شاید دلیل این موضع عدم شرکت رئیس هیئت بوده باشد اما در تمامی برنامه های همگام با ورزش ریاست های فدراسیون حضور تلفنی داشتند و از این موارد می شود به فدراسیون پینگ پنگ ،وزنه برداری و .. اشار نمود .

اما موضوع مهم این برنامه وعده ی فدراسیون کوهنوردی بود ، در جایی که آقای نگهدار از حمایت مالی ادارات به هیئت کوهنوردی دعوت نمود یکی از اعضای کارگروه روابط عمومی فدراسیون ( آقای هادی صابری ) که به صورت تلفنی حضور داشتند و به شکلی قاطع عنوان نمودند که فدراسیون کوهنوردی حاضر به کمک و همکاری قاطع هستند .

در اینجا مسئله ی مطرح شده توسط روابط عمومی فدراسیون مبنی بر کمک به هیئت کمی عجیب است و این گفته ی ایشان برای فدراسیون تعهد ایجاد می نماید و انتظار داریم که فدراسیون کوهنوردی در قبال تعهدات خود که در برنامه ی تلویزیونی و زنده اعلام می نماید مسئول باشد و به وعده ی خود عمل نماید .

وعده های داده شده توسط آقای صابری مبنی بر کمک مالی و تشکیلاتی به هیئت کوهنوردی استان کردستان تا حدودی فشارها را برای مدتی تا وصول این وعده ها از روی هیئت استان کردستان بر خواهد داشت و این فشار مالی متوجه فدراسیون خواهد شد .

 

پی نوشت: به طور قطع هیچ کس از فدراسیون کوهنوردی انتظار مالی ندارد و نداشته است اما اینگونه اظهار نظرهای شتابزده قطعا عواقبی برای فدراسیون خواهد داشت و از این به بعد شاهد خواهیم بود  که هیئت استان کردستان عدم توفیق در جذب اسپانسرهای مناسب را در استان متوجه ی فدراسیون و وعده هایش خواهند کرد .

امیدوارم فدراسیون بتواند در جذب اسپانسر و یا اعطای اعتبار به هیئت کردستان ثابت قدم باشد و شاهد موفقیت و صعود کوهنوردی کردستان در سطوح بالاتر باشیم . جای خود دارد که پیشاپیش از همکاری های فدراسیون تشکر کنیم .

پی نوشت دو : فیلم ضبط شده ی این برنامه جهت باز بینی و یا مشاهد برای دوستانی که شاهد آن نبوده اند موجود است .

ببار باران

عکس: جاده سقز - مریوان

ننگ بر من

من امروز 19/ فروردین / 1390 و 8/4/2011 کور بودم ! کر بودم و لال ! من امروز می بینم اما خود را به کوری زده ام و می شنوم اما خود را به کری زده ام و مسکوتم با انکه نباید باشم ! ننگ برمن و همه ی شمایی که همچون من امروز را سکوت کردید

طبیعت زیبا

فندقي‌ سرگرم‌ پروانة‌ در پرواز

كه‌ پيرهن‌ گُلي‌ پشتِ‌ درختي‌ پنهان‌ مي‌شود.

سگِ‌ سر خورده‌ بر گشته‌ و نگرانِ‌ همبازي‌ گمشده‌

كه‌ گل‌ها نشاني‌ دوست‌ را به‌ او مي‌دهند.

اينك‌ هر دو شادمان‌ از ديداري‌ دوباره‌

اي‌ طبيعتِ‌ زيبا!

روستای خاپور دهچ

عکس: طبیعت روستای خاپورده سقز

شعر: سیروس نیرو

مملکته داریم؟!

وقتی که کفگیر میخوره ته قابلمه ی آبرو و نرخ آبرو بین المللی از نفت ارزونتر میشه دیگه بازار سفره فروشا کساد ِ کساد ِ

قهوه تلخ به کام کوهنوردان کردستان

دیروز سنندج بودم و با خبر شدم دوست بسیار عزیزمان کاک وریا ( مجید کیاست ) برنده یک دستگاه پراید شده و این قهوه تلخ ( سری 17 )  مهران مدیری یه نفعی به حال این کوهنوردی داشت ! از این رو به گروه کوهنوردی بانوان قندیل سنندج  صمیمانه تبریک میگم و قرار بر این شد که کاک وریا به محض دریافت پراید که تا چند روز دیگه بدستش میرسه همه رو به یک صعود درون مرزی ببره و پول هم نگیره در ضمن بنزینش هم پای خودشه !

البته این سوای شیرینی درست و حسابیه که قراره بده !

عکس: کاک وریا ( نفر نشسته )

پی نوشت: از بزرگواری های دوستان عزیزم آقایان یدالله نگهدار ، کاک عباد زینبی ، کاک صلاح حقیقیان و کاک وریا کیاست بی نهایت سپاسگذارم . با اینکه میدانم لطفهایشان قابل جبران نیست اما امیدوارم بتوانم گوشه ای از محبت این دوستان را هرچند ناچیز جبران کنم . همیشه از سفرهایم به سنندج کوله باری از لبخند توام با شرمندگی از بزرگواری های دوستان سوغات می اورم

پس از ۲۵ سال تدریس و فعالیت دانشگاهی: دکتر محمد شریف از دانشگاه علامه اخراج شد

دکتر محمد شریف، وکیل برجسته دادگستری و استاد حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، روز گذشته از دانشگاه علامه اخراج شد. دکتر شریف، در گفتگویی با کمیته گزارشگران حقوق بشر، ضمن تایید این خبر اظهار داشت: «روز گذشته و در اولین روز دانشگاه نامه‌ای به دستم دادند و گفتند که صلاحیت عمومی من رد شده و به خدمات دانشگاهی‌ام پایان داده می‌شود».

ادامه متن را دراین قسمت بخوانید

پی نوشت: نخستین بار دکتر شریف را بعد از بارها شنیدن اسمش در سقز دیدم و سعادتی شد که برای چند روز در منزل میزبانش باشیم ! سرانجام سفری کوتاه آغاز دوستی و تصوری زیبا از ایشان شد به عنوان انسانی وارسته و بزرگمنش از نسل افتاب ! بدور از هرانچه پلیدی است ، متین ، شوخ طبع و انسان !

دکتر روزگار عجیبی است ...

نقدی در خصوص اردوهای هیمالیانوردی استان کردستان

در وبلاگ دوست عزیز آقای نصرت پور نقدی در خوصوص اردوهای هیمالیانوردی استان کردستان نوشته شده است که در تائید قسمتی از متن و نقد بخشی از آن این متن را نوشته ام امیدوارم برایند این دو متن به بهتر برگزار شدن و در نهایت تغییر دیدگاه حاکم در این خصوص منجر شود .

دلایل شرکت در برنامه ی استانی برای بسیاری از کوهنوردان عموما دلیل مادی دارد و خوشبختانه بسیاری از دوستان به لحاظ مالی در شرایط نسبتا خوبی هستند و این نیاز را نمی بینند در اردوهای فشرده و سنگین برای صعود 7000 متری که امروزه به راحتی می توان با مبلغ حتی کمتر از 5 میلیون تومان بدون هیچ تست و فشاری به انجام رساند ! 

اما تعداد اندک دوستان شرکت کننده دلایل بسیاری دارد که دوست عزیز آقای نصرت پور به بعضی هایشان اشاره کرده اند که چند موردی که به زعم بنده دلایل اصلی عدم حضور هستند را اشاره خواهم کرد!

1-جایگاه ضعیف هیئت کوهنوردی در بین کوهنوردان کردستان

2- عدم اطمینان از وعده های داده شده توسط هیئت برای تامین مالی برنامه

3- دیدگاه اشتباه مسئولین هیئت در خصوص هیمالیانوردی استان

4- نبود اطلاع رسانی موثر در فراخوان اولیه

نیاز هست که این موراد را به صورت جزئی تر بررسی کنیم !

نخست اینکه فعالیتهای هیئت استان در طول چند سال گذشته و بازتاب و جلوه دادن فعالیتهای کم اهمیت و به عنوان دستاوردی بزرگ برای کوهنوردی کردستان ، هزینه ی سنگینی است که کوهنوردی استان باید بپردازد.

از سوی دیگر کوهنوردان دلیلی برای شرکت در اردو ها نمی بینند در صورتی که سرانجام این اردوها را در هاله ای از ابهام می بینند و باتوجه به سابقه ی آقای مرادیانی در کسوت رئیس هیئت و عدم استفاده از نفوذ سیاسی خود در استانداری به نفع کوهنوردی استان این بیم خواهد رفت که توان تامین مالی و عملی کردن وعده های داده شده را نداشته باشد و این مورد یکی از مهمترین مواردی است که کوهنوردان کردستان را از شرکت در اردوهای سنگین هیمالیانوردی منع نماید .

یکی از مواردی که بسیار اهمیت دارد دلایل شکل گیری کمیته هیمالیانوردی و یا به شکلی دیگر موج هیمالیانوردی استان کردستان است که مربیان کمیته  و خصوصا واسع سید موسوی ( سمکو ) به شکلی جدی در پی آن است . که به صورت خلاصه می توان ترویج و توسعه ی هیمالیانوردی در سطح شهرستانهاست نه برگزاری صعود های 7000 و یا 8000 متری ! اما از سوی دیگر اظهاراتی از دبیر هیئت شنیده ایم که ماهیت شکل گیری این کمیته را زیر سوال می برد . ایشان در اظهار نظرهای خود عنوان نموده اند که می توان و یا باید افرادی که 7000 متری ها و یا 8000 متری ها را صعود کرده اند در قالب یک تیم اعزام نمایند . که این اشکال اساسی در نوع نگاه مسئولین هیئت در این خصوص است !

آیا از دیدگاه مسئولین هیئت صعود مهمتر است یا توسعه ی این بعد از کوهنوردی در سطح استان؟ آیا صعود یک 7000 متری میتواند چه دستاوردی برای کوهنوردی استان داشته باشد ؟

شاید بهتر باشد از صعود های فدراسیون نام برده شود در جایی که گاشربروم یک و یا ماکالو تلاش و صعود شد نفراتی حاضر بودند که سابقه ی درخشانی در هیمالیا نوردی داشتند و در صعود گاشربروم یک عملا اردوها هیچ تاثیری در ساختار تیم نداشتند و این صعود ها را به جرات می توان گفت در مقایسه با تیلیچوپیک و یا دائولاگیری کم اهمیت خواند و سالهای بعد تغییر رویه فدراسیون از صعود به توسعه و ترویج را می توان به شکلی مناسب دید !

برنامه تیلیچوپیک و یا دائولاگیری یک قدم بزرگ بود که فدراسیون برداشت و باید این تغییر دیدگاه را ستود . هیئت کوهنوردی استان نباید در پی صعود یک 7000 متری و آنهم با نفرات پر تجربه باشد در صورتی که حضور در کمپهای اولیه قلل مرتفع  با افراد کمتر مجرب و یا بی تجربه  می تواند تاثیری به مراتب بیشتر از صعود مد نظر مسئولین داشته باشد .

یکی از ضعفهای دیگر را می توان در اطلاع رسانی های هیئت دانست که تا حدودی دیر هنگام بود و این عدم اطلاع رسانی صحیح را در مسابقات و دروه های سنگنوردی هم شاهد هستیم که عدم آمادگی برخی از کوهنوردان  و سنگنوردان و دیر هنگام مطلع شدن از اردو ها می تواند یکی از دلایل عدم شرکت در اردو دانست .

و اما نکته ی آخر بحث؛  تعداد شرکت کننده های سقز بیش از شهر های دیگر استان بود و این استقبال سقزی ها را فقط می توان در یک مورد خلاصه کرد حضور و محبوبیت سمکو موسوی به عنوان مربی و سرپرست برنامه و استفاده کردن از تجربیات و دانش سمکو و همچنین روحیه بسیار خوب و دیدگاه توسعه ای به این رشته است . شاید اگر سمکو نبود این اردو ها با کمترین تعداد ممکن برگزار می شد حداقل در خصوص سقز میتوان این مورد را با قاطعیت عرض نمایم . و امیدوارم هیئت استان کردستان قدر این داشته ی خود را بداند ...

به امید موفقیت

بخاطر آتش زدن قرآن عده ای از مسلمانان دیکشنری ها را آتش زدند

حالا که قرآن ما مسلمانها را یک کافر از خدا بی خبر آتش زد ما هم به تلافی آن باید یک کاری بکنیم.

اول از همه اینکه ما نمی توانیم انجیل کتاب آسمانی انها را آتش بزنیم چون بهرحال مال حضرت مسیح بوده خوبیت ندارد که به ایشان بی احترامی کنیم. تورات را هم که نمیشود آتش زد چون اولا مال حضرت موسی است که اسمش در قرآن آمده و کلا آدم باحالی بوده و از دریا رد شده بدون اینکه خیس شود.

تازه تورات چه ربطی به مسیحی ها دارد؟

پس چاره ای نداریم باید دیکشنری ها را آتش بزنیم

ولی اگر دیکشنری را آتیش بزنیم بعدا به آن احتیاج پیدا میکنیم و باید یکی دیگرش را بخریم که حتما گرانتر شده است و لذا چاره ای برای ما نمی ماند که برویم سر آن بدبخت و بیچاره هایی که برای خدمت و امداد رسانی خود ما  به افغانستان آمده اند را گوش تا گوش ببریم تا هم دلمان خنک بشود و هم خدا راضی شود و جایمان را در بهشت و در کنار حوریها از هم اکنون رزرو کرده باشیم.

 ملا حسنی

 

 پی نوشت: دیروز که مزار شریف رو دیدم کلی خندیدم یاد قبیله ی توتسی افتاده بودم ! هیاهو و داد و بیداد و جنجال و ...

یه دیوانه ای قران رو اتش زده و عده ای هم قبیله ای دیوانه تر هم ...یه لحظه شک کردم توی قرن ۲۱ هستیم و تو دلم گفتم " که چی؟ "

طرح روز

 

یاشاسین عظیم

برای عظیم قیچی ساز آرزوی سلامتی و موفقیت دارم

پی نوشت : نیازی نیست نه از عظیم گفت نه از کانچن چونگا !

مملکته داریم؟

یه سری هستند  همه هست و نیست خودشون را واسه حقوق بشر دادند ، یه سری بشر هم هنوز نفهمیدند بلاخره با پای راست برن تو توالت یا چپ!! مملکته داریم؟

 

 

معرفی  سایت : Free Nature Sounds

Nature Sounds For Me برای شما این امکان را فراهم می‌کند که آوا و صداهای طبیعت را با یکدیگر تلفیق کرده و نتیجه‌ی کار را نیز به اشتراک گذاشته و یا دانلود کنید.

با استفاده از این سایت می‌توانید آواهای مختلفی از طبیعت، مثل صدای پرنده دریایی را با محیطی مانند باران در کنار ساحل در حالی‌که صدای آتش به گوش می‌رسد تلفیق کنید. برای اینکار می‌توانید ۴ صدا را با یکدیگر ترکیب کنید و البته قادرید صدای هر یک که بایستی از نظر شما شدت بیشتری داشته باشد را افزایش دهید.
پس از اتمام کار نیز می‌توانید حاصل کار را ذخیره کرده و برای دوستان‌تان به اشتراک بگذارید. برای نمونه می‌توانید به این ترکیب و این یکی گوش فرا دهید.
NatureSoundsFor.me سرویسی رایگان بوده که برای کار با آن حتی نیازی به ثبت‌نام نیست. برای مرور پرشنونده‌ترین کارها نگاهی به این لیست بیاندازید.

 

کوهنوردی کم هزینه ترین و پرطرفدارترین رشته ورزشی است ؟؟؟!!!!

رئیس هیات کوهنوردی کردستان گفت: کوهنوردی کمترین هزینه را در میان رشته های ورزشی دارد. موسی مرادیانی که در مجمع سالیانه این هیات سخن می گفت افزود: شمار زیادی از مردم کردستان کوهنوردی را به صورت حرفه ای و نیمه حرفه ای دنبال می کنند و آمار فعالان این رشته بسیار بیشتر از سایر رشته های ورزشی است اما متاسفانه در بحث اعتبارات مالی توجه لازم به این رشته نمی شود.
رئیس هیات کوهنوردی با اشاره به نصب 7 دیواره صخره نوردی در شهرستان های استان از برنامه ریز ی هیات برای نصف دیواره در سایر شهرستان ها خبر داد و گفت: طرح توسعه پناهگاه آبیدر یکی از طرح های مهم هیات است که باتوجه به مراجعات فراوان مردم، توسعه و تجهیز این پناهگار در اولویت قرار دارد و پناهگاه چهل چشمه نیز به مرحله بهره برداری رسیده است.
فرهاد عبدالهی مدیر کل تربیت بدنی کردستان نیز پتانسیل کوهنوردی کردستان را در سطح مطلوب توصیف کرد و گفت: باتوجه به قابلیت های موجود کردستان می تواند به یکی از قطب های این رشته در کشور تبدیل شود. وی خاطرنشان کرد به رغم محدودیت های اعتباری و امکاناتی در چند سال اخیر موفقیت های چشمگیری در کوهنوردی استان کسب شده است.
در ادامه این نشست اعضای مجمع در سخنانی به بیان برنامه ها و عملکرد کاری هیات رئیس انعکاس مشکلات و نارسایی ها پرداختند.

منبع: هفته نامه سیروان

پی نوشت: یکی نیست این آقا رو از توهم بیاره بیرون؟؟؟؟

پی نوشت دو : فقط فردی می تواند چنین حرفی بزند که هیچ بویی از کوهنوردی نبرده است و جای تاسف است که مدیریت یک منطقه از کوهنورد خیزترین مناطق ایران در اختیار این گونه افراد است !

سفره هفت سین بر فراز آبیدر سنندج

وقتی روز یکشنبه خانم عابری اس ام اس زد که روز عید میریم آبیدر، قند تو دلم آب شد ،آخه این چند روز آخر سال همش به این فکر می کردم که کاش بتونم روز عید برم کوه و عید رو یه جور دیگه شروع کنم و نه تنها من بلکه همه اعضای گروه  حداقل این جرأت رو داشته باشن که بتونن بگن ما متفاوتیم ...

ادامه گزارش صعود را در وبلاگ گروه کوهنوردی بانوان قندیل سنندج بخوانید

موسیقی: ده شت و کیو  " دشت و کوه "

كه دلین ئه مرو ده شت و كیو شینه
چه نده مه لبه ندی ئیمه شیرینه
بچوره سه ر گردی یاره ببینه
له جیهاندا , گولیكی ره نگینه
زه مز مه ی بولبولی به هارانی
وورده بارانی ژیر ده وارا نی
نه شئه ی به زمی سه ر چنارانی
ووشكه سوفی ئه خاته گورانی
ئه و ده مه ی روژ ئه گاته ئیواره
رو و بكه ره شاخی گویژه بنواره
عه ر شی په رو ه ردگاری لی دیاره
دامه نی و ه ك به هه شتی ئاواداره

 ترجمه فارسی:

میگویند امروز دشت و كوه سر سبز است
چقدر میعاد گاه عشق ما شیرین است

برو بر بلندای کوه یاره و نظاره کن

كه در جهان گلی رنگین است
زمزمه بلبل بهارانش
نم نم باران ریزش
عشوه گری برگهای بالای چنار و ترانه ی نسیم
صوفی متعصب را به آواز خواندن و رقص وا می دارد
هنگام غروب به طرف كوه (گویژه) برو ببین
كه عظمت طبیعت از انجا پیداست
دشت و دمن ان همچون بهشت پر آب و سبز و
خرم است

 

ترانه ای از استاد مظهر خالقی

عکس: ارتفاعات منطقه سیلوانا کردستان

جهت دانلود

دانلود کلیه فایلهای موسیقی

 

طرح روز

دوستی در بخش کامنتینگ وبلاگ عنوان کرده بود که دلیل این پوستر و تحریم اخراجی های ۳ چیه؟

که منم فرصت رو مغتنم شمردم و به یک خاطره دوران کودکیم گذرا اشاره ای میکنم بدون شک ان کس است اهل بشارت که اشارت داند !

جناب ده نمکی از انجایی که خیلی انسان بزرگوار و بزرگمنشی هستند و فیلم اخراجی هایش نیز انچنان این مردم را شیفته کرده است که انگار خوشی زده ته دلشان و به گور بابایشان می خندند !

از آنجایی که بنده اصلا و ابدا خوشی نزده زیر دلمان و خندیمان نمی گیرد البته نه اینکه خنده دار نباشد بلکه خیلی هم خنده دار است اما چه کنیم این دلمان یاد آن کشیده دوران کودکی کرده بود که پدرمان بر صورت مبارک نواخت !

کودکی هایم هر زمان فیلمی از دوران جنگ میدیدم یهو می پریدیم بیرون و کیو کیو بنگ بنگ می کردیم کودک  بودیم و نمی فهمیدیم !

تا یک روز که پدرمان پرسید پسرکم ، گل پسرکم ، قند عسلم ، کاکل بسر تو می خوای پزشک بشی یا مهندس؟ منم از شوربختیم گفتم من می خوام بسیجی بشم ! بسیجی همانا و صدای زززززززززززززززززززز توی گوشمان همانا !

آنچنان کشیده ای خوردیم که تا 20 سال بعدش که اکنون است صدایش همچنان توی گوشمان جرینگ جرینگ می کند !

از ان پس گفتم من به گور بابایشان می خندم اگر دیگر بسیجی باشم و از ان به بعد من دزد شدم و پسر دائیم هم پلیس ! پدرم هر وقت می دید من دزدم میگفت هنوز آدم نشدی ! مگر میشود با ان کشیده ی تاریخی آدم نشد؟ ادم شدم اما خودم را به ….. زده بودم !

دیروز ده نمکی گفت که این فیلم را برای بسیجی ها ساخته است و بس ! و نیازی نیست مردم نگاه کنند. به پدرم گفتم هرچه می کشم از دست شماست آخر این چه توصیه ی پدرانه ای بود که کردی و من را از دیدن این شاهکار سینمایی محروم کرده ای اما چه کنم خیلی دوست داشتم به خیلی برادران ملحق میشدم اما گناهش به گردن پدرم !

قصه ی ما بسر رسید …

موسیقی : شلمانا لاكوي ( گیلکی )

باصدای استاد آواز گیلان ناصر مسعودی

عزب لاكوي تي مو هفت خالا مونه  / تي چشمان رنگه سبزه آسمونه
خوداندا تو با اين مهربوني/  چره ديل شنگ چاكودي اي لاكونه
شلمانا لاكوي جوانه لاكوي  / بيا ناز نوكون مي جانه لاكوي
رودخونه نوشو آو تيتي كونه / دس به آو نزن ماهي تا خونه
دمبكه نزن دومبكه صيدا نوكونه مره / مو گيل ريكام لاكونه نيگا نوكونه مره
د ِ بوشو ريكاي مو تي ور ننم / تو گيله مردي مو تا نخوانم
مي آم و مي اَ پا صيدا كونه /مي مار بدونه تر دعوا كونه
دمبوكه زنم دمبوكه صيدا نوكونه مره /مو گيل ريكام لاكومه نيگا نوكونه مره
د ِ وتو نوكون مو تره ميرم / هرچي تو بخواي تي واسي هينم
چارقده قشنگ گوشواره طلا  /هرچي تو بيگي هينم بو خدا
دمبوكه زنم دمبوكه صيدا نوكونه مره /مو گيل ريكام لاكومه نيگا نوكونه مره...

  

پی نوشت: کلا خیلی علاقه به موسیقی محلی دارم خصوصا موسیقی فلکلور کردی ، لری ، گیلکی ، آذری ...

این ترانه رو خیلی گوش میدم و صدای استاد عزیز ناصر مسعودی هم برام خیلی لذت بخشه ! جالب اینجاست خیلی از عبارات و اصطلاحات این ترانه در کردی هم وجود دارد و اون رو متوجه می شم .که صد البته به دلیل ریشه مشترک گیلگ ها و کردها ست . 

این ترانه تقدیم به دوست گیلک بسیار بسیار عزیزم حسن جان احمد پور !

بدون شرح

 

عکس: هورامان کردستان


مملکته داریم؟!

اقتصاد که مال خر بود؟


مملکته داریم؟؟

پی نوشت: دوستی فرموده: شما اقتصاد را نمی فهمید و نمی دانید خر چیه؟

و اما در جوابشون باید عرض کنم که بله همین که شما انقدر خوب فهمیدید کافیه و نیازی به فهمیدن ما نیست !

خر حیوانی است نجیب اگر بگذارند