کوهستان

جان به لب شدیم انقدر مراسم بی ربط به فرهنگمان را شاهد بودیم شاید اگر یلدایی نبود کم کم سرمان را به دیوار می کوبیدیم که از این وضعیت فلاکت بار نجات یابیم . امروز کمی با آرامش می خواهم از غل و زنجیر نکبت بار این مدت رها شوم و کمی ایرانی بودن را تجربه کنم

اورست شبها را به کوهنویسان و کوهنوردان عزیز صمیمانه تر از همیشه تبریک می گویم

شب یلدا به کام ایرانیان مهرورز

ترانه ای که به عقیده کارشناسان بیش از 6000  سال قدمت دارد و بیشتر در مناطق هورامان به شکل هوره خوانده میشد . آرامش بخش و زیبا با صدای جاودان استاد مظهر خالقی

لای لای نه مامی ژیانم من وینه ی باخه وانم

به دل چاودیریت ده که م خه وه ده ردت له گیانم

هی لایه لایه لایه کورپه ی شیرینم لایه

بنوه تا کو سبه ینی موژده ی ئاواتم دینی

ئه ی به رخوله ی شیرینم ئاواتی هه موو ژینم

شه وی تاریک نه مینی تیشک روژ دیته سه ر ری

***

خوزگه سه د خوزگه به خوایی دایکی تو لیره بوایی

حادثه ی بهمن در منطقه شرگه اتفاق افتاده است که با قله ی اصلی که وگز 5 کیلومتر فاصله دارد و در جنوب قله ی اصلی قندیل واقع است اما این منطقه ی وسیع که شامل که و گه ز ، حاجی ابراهیم ، هاوشین ، شرگه  و ... است را عموما قندیل می خوانند .

نفرات گرفتار شده در بهمن 4 نفر بودند که 23 قاطر و اسب را در قالب یک کاروان از مرز عراق به سمت پیرانشهر هدایت می کردند که متاسفانه عبور کردن از سینه ی برفی منطقه ی شرگه باعث ریزش بهمن بزرگی در منطقه شده بود که منجر به کشته شدن دو نفر گردید .

بلافاصله بعد از اینکه دو نفر از کاروان چی ها ( باربرها ) توانستند با شرایط بسیار وخیم خود را به منطقه ی مسکونی برسانند عده ای از کوهنوردان عازم منطقه شدند . مسیر طی شده توسط این کوهنوردان بیش 7 ساعت در شیبهای پر برف منطقه بود و همین امر باعث شد که کوهنوردان مانع از حضور مردم روستاهای منطقه شوند و با بازگو کردن شرایط منطقه مردم را از حضور در محل حادثه منع نمودند .

آقای فتاح کارگر که یکی از کوهنوردان و پیشکسوتان بسیار توانمند بوکان است یکی از نفرات تیم امداد و جستجو بود که اظهار داشت پس از جستجوی فراوان و شرایط سخت نفرات تیم تجسس از پیدا کردن اجساد این دو نفر نا امید شدند و به شهر بازگشتند . هم اکنون چند تیم در منطقه حضور دارند و به تجسس برای یافتن اجساد مشغول هستند .

هم اکنون گروههایی از کوهنوردان پیرانشهر و شهرهای اطراف جهت عملیات تجسس در منطقهی صعب العبور و خطرناک شرگه حضور دارند .

روح این دو کاسب که اهل شهرستان مهاباد بودند شاد باد .

پس از درج خبر بهمن در وبلاگ کوهستان حقیقت با چند نفر از کوهنوردان مهاباد ، پیرانشهر و نقده تماس گرفتم که عموما از این موضع اعلام بی اطلاعی نموده بودند و کوهنوردانی که می توانستند امداد رسانی و یا اطلاع رسانی دقیق نمایند متاسفانه در دسترس نبودند و همگی در برنامه بسر می برند.

اما طبق اظهار مسئول هیئت کوهنوردی نقده به نقل از کوهستان حقیقت ؛ گرفتارشدگان بهمن بیش از 4 روز از نا پدید شدنشان میگذرد و ازآنها اثری نیست ، این افراد تاجرانی ( باربر های مرزی ) بودند که 20 قاطر و اسب را همراه داشتند .

با گذشت 4 روز از این حادثه ی ناگوار هنوز هیچ اقدام امداد رسانی در این خصوص صورت نگرفته و با این وضعیت احتمال مرگ گرفتارشدگان بسیار زیاد است و عملا شانس زنده ماندن ندارند.

کوهستان قندیل به دلیل عدم در دسترس بودن امکانات امداد و همچنین مسیر بسیار طولانی و شیب های خطرناک و همچنین بارش بسیار زیاد یکی از کوهستانهای مستعد بهمن است . چند سال پیش زنده یاد اوراز در اقدام برای فتح زمستانه ی این کوه ناکام ماند و پس از آن مقبل هنرپژوه به همراه چند تن از کوهنوردان در تلاشی ناموفق پس از 6 روز  از صعود این کوه منصرف شدند . سال گذشته در شرایط بسیار ایده آل و بارش کم سه تیم از کردستان برای نخستین بار موفق شد این کوه را در زمستان فتح نماید که البته لازم به ذکر است که در این صعود ها مسیرهای خطرناک آن که مسیر بادین آباد به دروی سپی است فاقد پوشش برف بود که امکان صعود این قله را برای کوهنوردان فراهم نمود . لازم به ذکر است مسیر بادین آباد نرمال ترین مسیر صعود است .

متاسفانه در شهرستانهای اطراف هیچگونه تشکلی برای امداد رسانی در شرایط بحرانی سازمان نیافته است و که با وجود کوهستانهای بکر و صعب العبور مرزی کردستان این مهم نیازمند تجدید نظر اساسی است .

عکس: رضا بایزیدی ( نفر جلو کسری قاضی - نفر ایستاده سمکو موسوی )

دقایقی پیش آقای کمال عیسی پاک عزیز مسئول روابط عمومی گروه هلگورد پیرانشهر در تماس تلفنی با بنده خبر از سفر به کوهستان هلگورد و صعود به قله ی این کوهستان داد .

این منطقه که در نزدیکی مجموعه ی بزرگ قندیل واقع است به طور کامل در اقلیم کردستان عراق واقع است و در 10 کیلومتری مرز ایران واقع است با توجه به بارندگی ها ی سنگین این چند روز صعود به قله ی هه لگورد یکی از صعود های مشکل و تا حدودی خطرناک منطقه محسوب میشود. هلگور مجموعه ای از قلل سربه فلک کشیده در نزدیکی مرز حاج عمران پیرانشهر و در امتداد خط الراس منطقه ی قندیل واقع است که دارای دره های طولانی و عمیق و شیب بسیار است و می توان از آن به عنوان یکی از بکرترین مناطق کوهستانی منطقه نام برد.

نفرات تیم اکنون در مرز ایران و عراق هستند و تا دقایقی دیگر از کشور خارج خواهند شد . آرزوی موفقیت دارم برای گروه هلگورد پیرانشهر .

نفرات برنامه : کمال عیسی پاک ، بایزید نیک بخت ( سرپرست ) ، محمد امین ملا محمد امینی ، عثمان بایزیدی ، فاروق بادگیو

پی نوشت : گزارش تصویری به زودی

برای دریافتن حقیقت پشت مذهب، شما تنها نیاز دارید که یک قدم به عقب برگردید و یک نگاه عمیق و بلند به طبیعت انسان بیاندازید...

 پی نوشت : ببخشید ، اشتباه کردم نشنیده بگیرید،  نیازی نیست !

این روزهای خبرهایی از استانداری کردستان شنیده می شود که بخش مهمی از ان به شکلی مستقیم با اوضاع کوهنوردی استان کردستان مرتبط است . موسی مرادیانی رئیس هیئت کوهنوردی استان کردستان تا چند روز دیگر از سمت معاون عمرانی استانداری کنار گذاشته خواهد شد .

در این سالها که سکان کوهنوردی استان در دست مرادیانی بود همواره کوهنوردان چشم انتظار حمایت ها و تلاشهای مثبت در جهت رشد کوهنوردی استان بودند که این خوشبینی ناشی از نفوذ و قدرت اجرایی بالای مرادیانی در سطح مدیریتی استان کردستان بود . اما متاسفانه هیچگاه اینچنین نبود و جامعه ی کوهنوردی هر روز بیش از پیش از امیدشان کاسته شد و کوهنوردی استان در بخش هیئت نتوانست با وجود مرادیانی حتی اندکی تکان بخورد .

موسی مرادیانی با توجه به ارتباط بسیار نزدیک با استاندار فعلی کردستان جناب آقای شهبازی اما نتوانسته است استاندار را متقاعد به ماندن در پست عمرانی استانداری نماید و آقای شهبازی با وجود ارتباط نزدیک وی با مرادیانی اما حاضر به قربانی کردن بخش عمرانی نشد.

ایشان متاسفانه در بخش عمرانی استانداری عملکرد بسیار ضعیفی داشته است و همچون کوهنوردی استان کردستان بخش عمرانی استان نیز با چالشی جدی مواجه بوده و هست که راه حل ان را مسئول استانداری در کنارزدن مرادیانی دیده است .

کارنامه ی چند ساله بخش عمرانی استان گویا مانع از تاثیر گذاری حمایت های معاون اول رئیس جمهور آقای رحیمی باشد .

به عقیده کارشناسان عمرانی استان نقطه ی عطف عمران استان را در سالهای مدیریت آقای رحیمی ( معاون اول رئس جمهوری فعلی و استاندار سابق کردستان ) می توان دید و بسیاری معتقدند که فعالیتهای عمرانی آن سالها نیز نتیجه تلاشهای دوران هاشمی رفسنجانی و استاندارش آقای رحیمی بود که در این دوره تمامی پروژه های عمرانی با نظارت مستقیم رحیمی انجام می گرفت و مرادیانی صرفا نقش اجرایی بر عهده داشت .

حضور آقای مهندس نوسودی در سمت معاونت عمرانی استانداری که در چند روز آینده تثبیت خواهد شد  می تواند فصل نوینی از فعالیتهای عمرانی استان باز نماید  برای مهندس نوسودی آرزوی موفقیت می نماییم و امید است که آقای مرادیانی بتواند در بخشهایی که می تواند تاثیر گذار باشد فعالیت نماید .

هیئت کوهنوردی و بخش عمرانی استانداری متاسفانه دوران رکود خود را با موسی مرادیانی تجربه نمود و بسیاری از کارشناسان معتقدند بهترین گزینه برای مرادیانی  با توجه به رشته تحصیلی ایشان شاید مدیرت توزیع برق استان باشد که با توجه به جریان هدفمندی یارانه ها و افزایش قیمت برق بتواند اندکی اینبار در این سمت تاثیر گذار باشد البته صرفا حدس میزنند !

به هر جهت جامعه کوهنورد کردستان چه با وجود سمت معاونت عمرانی استانداری و یا گمان می کنم معاونت انسانی استانداری هیچ امیدی نخواهند داشت که دستاوردی عاید کوهنوردی استان شود.

اما مرادیانی می توانست در این سالهای مدیریتیش برای کوهنوردی استان کردستان مفید باشد که دریغ و صد افسوس ...

مردم استان کردستان و همچنین استانداری انتظار دارند آقای مرادیانی این روزها استعفای خود را تقدیم استاندار نماید و شاید اینگونه بتواند ضربه هایی که به وجهه ی استانداری و معاون اول رئیس جمهور و کوهنوردی استان خورده است اندکی ترمیم شود . امید وارم ایشان استعفا دهند و وی را اینچنین کنار نگذارند اگرچه به شدت به دنبال حفظ این سمت هستند .

امیدوارم مسئولین فدراسیون کوهنوردی نیز در انتخابهایشان اندکی صلاح کوهنوردی را نیز در نظر بگیرند و بتوانند با انتخاب فردی موثر چهره تخریب شده ی هیئت را بازسازی نمایند .

• خواننده: غلامحسین بنان
• آهنگساز: حسینعلی ملاح
• شاعر: اسمعیل نواب صفا
• رهبر ارکستر (در نخستین اجرا): روح الله خالقی
• تاریخ اجرای اول: اوایل دهه سی خورشیدی

هستی چه بود؟، قصهٔ پر رنج و ملالی

کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی

ای هستی من و مستی تو، افسانه‌ای غم افزا

کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی؟

ز هستی، نصیبم بود درد بی نهایت

چنان نی، ندارم سر شکوه و شکایت

چرایی غمین، اقامت گزین به درگاه می‌فروشان

گریز از محن، چو من ساغری بزن، ساغری بنوشان!

هستی چه بود؟، قصهٔ پر رنج و ملالی

کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی

ای دل، چه ز جانم خواهی؟، ای تن، ز چه جانم کاهی؟

ترسم که جهانی سوزد، از دل چو بر آرم آهی

به دلم نه هوس، نه تمنا باشد، چه کنم که جهان همه رویا باشد!

بگذر ز جهان همچون من، افشان به جهانی دامن

بزمم سیه اما سازد جمع دگران را روشن

هستی چه بود؟، قصهٔ پر رنج و ملالی

کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی

ای هستی من و مستی تو، افسانه‌ای غم افزا

کو فرصتی که تا لذتی بریم از شب وصالی؟

امروز در حین وبگردی هایم متوجه بازتاب این خبر در سایت انجمن کوهنوردان ایران به قلم آقای عباس ثابتیان عزیز بودم . و بهانه ای شد برای پاسداشت چند باره از تلاشهای کانون کوهنوردان سنندج .

با تشکر از کانون کوهنوردان سنندج و انجمن کوهنوردان ایران

پیست اسکی وزنه سقز بعد 5 سال پیگیری در بخش عمرانی دولت نهایتا مورد موافقت قرار نگرفت و شرکت تعاونی ورزشی آرو درخواستی مبنی بر احداث این پیست به صورت خصوصی به اداره منابع طبیعی و اداره کل تربیت بدنی داد و پس از چند جلسه ملاقات با مدیرکل جدید تربیت بدنی استان کردستان جناب آقای فرهاد عبداللهی نهایتا تصمیم گرفته شد مسیر طی شده 5 سال پیش را یک بار دیگر طی کنیم و این مجموعه بزرگ را در بخش عمرانی دولت و از طریق هیئت اسکی سقز پیگیری نماییم .

روز 16 آذر 1389 طی دو جلسه دیدار خصوصی بنده و آقای مسعود شریفی و همچنین ریاست تربیت بدنی سقز با مدیر کل تربیت بدنی استان ، وی قول همکاری و پیگیری جدی دادند و به عنوان بزرگترین طرح عمرانی دولت قرار است این پروژه در آینده ای نزدیک به انجام برسد .

لازم به ذکر است این طرح عمرانی سرمایه گذار خصوصی داشت و قرار بود در سال آینده فاز اول آن که شامل نصب تله اسکی و تله سیژ و همچنین ساخت امکانات رفاهی از قبیل پارکینگ و هتل و ... بود به انجام برسد و باید منتظر بود که این طرح دولتی در چند دهه ی دیگر به بهره برداری خواهد رسید .

 پی نوشت: از همکاری های صمیمانه آقای عباد زینبی بی نهایت سپاسگذاریم چرا که اگر محبت های ایشان نبود اکنون شاید آن یک ذره وعده وعید هم داده نمی شد . از زحمتهایی که به ایشان دادیم بی نهایت سپاسگذاریم قطعا این محبتهای آقای زینبی قابل جبران نیست .

از همراهی دوستان عزیز آقایان صلاح حقیقیان سرپرست کانون کوهنوردان سنندج ، ناصر ابراهیمی از کوهنوردان و هیمالیانوردان کردستان ، وریا کیاست روابط عمومی گروه قندیل سنندج ، محمود بهزادی شرکت تراکتور سازی کردستان و همچنین خانم طاهره عابری سرپرست گروه کوهنوردی بانوان قندیل سنندج تشکر می نمایم.

از ابراز همدردی و بذل محبت شما عزیزان با حضور در مراسم و مجالس ترحیم پدربزرگ اینجانب و پیامهای تسلیت شما موجبات غرور و افتخار این حقیر و سزاوار قدردانی و سپاسگزاری است.

اگر چه آرزو می کنم در مجالس و محافل شادی عزیزان جبران زحمت نموده و تلاش می کنم تا حضوراً توفیق عرض تشکر داشته باشم، چنانچه بدلیل تألمات روحی امکان ادای دِین و وظیفه فراهم نگردید تقاضای عفو و بخشش دارم.

همه لرزش ِ دست و دل ام از آن بود

که عشق

                     پناهی گردد ،

پروازی نه

گریزگاهی گردد.

آی عشق آی عشق

چهره ی آبی ات پیدا نیست !

عکس: منطقه ی سیلوانا ( دیزج مرگور )

در جریان پاکسازی کوهستان آبیدر که به همت کانون کوهنوردان سنندج برگزار شد شاهد یک فعالیت شایسته و در خور نام و جایگاه کوهنوردی کردستان بودیم و باید از بزرگواران کانون کوهنوردان سنندج تقدیر و تشکر ویژه نمود در این برنامه که طی اعلام قبلی و با تدارک بسیار به انجام رسید کوهنوردان بسیاری شرکت کرده بودند که می توان کودکان خردسال و سالخوردگان را در این جمع دید .

نکته قابل توجه حضور شهردار جدید شهر سنندج و همچنین کارکنان منابع طبیعی استان و  ریاست اداره برق استان کردستان ،سازمان آتش نشانی و هلال احمر بود که بر حسب وظیفه برای پاکسازی آبیدر حضور داشتند و باید از یکایک این عزیزان که برای کوهستان قداست و احترام قائلند سپاس گذاری نمود . حضور هیمالیانوردان و کوهنوردان نام آشنای سنندج نیز این جمع را باشکوه تر نموده بود . 

اما عدم حضور مدیر کل محیط زیست آقای خیرالله مرادی و کارکنان این اداره  در این برنامه بسیار ناخوشایند و غیر منتظره بود به طوری که وظیفه ی اصلی این ارگان حفاظت و صیانت از کوهستان است و این برنامه با هماهنگی این ارگان صورت پذیرفته بود .

محیط زیست استان کردستان با در اختیار قرار دادن کیسه های زباله و دستکش به نوعی رفع تکلیف نموده بودند که جای تاسف بسیار است . شاید توقع زیادی نباشد که در آستانه ی روز جهانی کوهستان انتظار داشت در این حرکت فرهنگی زیست محیطی گسترده متولیان محیط زیست استان یک نماینده در برنامه داشته باشند . در جایی که حتی اداره کل برق استان کردستان رسما حضور مادی و انسانی داشتند و مدیر کل این اداره در این جمع و پاکسازی حضوری سبز داشت . امید که مدیریت محترم محیط زیست استان در نوع نگرش خود نسبت به چنین برنامه هایی تجدید نظر اساسی نماید.

متاسفانه حضور آقای موسی مرادیانی به عنوان رئیس هیئت کوهنوردی استان و معاون عمرانی استانداری نیز نمی توانست کمبود همراهی نکردن هیئت کوهنوردی استان کردستان را در چنین برنامه هایی جبران نماید .

و گله ی کوهنوردان از ایشان به عنوان متولی کوهنوردی استان بسیار به جاست چرا که پناهگاه قله ی آبیدر خود بزرگترین تولید کننده و آلاینده ی محیط کوهستان است و ظاهرا دوستان هیچ برنامه ای برای از بین بردن زباله های دیداری همچون شیشه های نوشیدنی و پلاستیک و زباله های دیر جذب شونده ندارند و باید سالها بگذرد و در همایشهای این چنینی شاید قسمتی از زباله های این کوهستان توسط فعالین محیط زیست جمع آوری شود.

امید که این برنامه ها تداوم یابد و متولیان کوهنوردی و محیط زیست استان نیز اندکی در این راه پر از انسانیت گامی کوچک بردارند.

کمربندی از درختان انار و پله هایی از سادگی و زیبایی ! جاده ی خاکی و کودکی زیبا و شرمگین که هورام ها شرمینش می خوانند . هورامان ؛ دلم برای هوایت تنگ شده است برای کوچه های سنگ فرش شده ی طبیعیت ، برای فرنجی و پسک پسرانت و جشنواره رنگ تن دخترانت ! نگاه پر از سکوت و شرم مردمت و طبیعت چشم نوازت!

بی دلیل نیست تو را جایگاه اهورا نامیده اند ...

از میان پیچ تاب هایی که پس از هورامان تخت فرود می آیی روستایی را می بینی که انگار توهمی بیش نیست با معماری بی نظیر که در امتداد رود سیروان همچون شکوفه های انار خوش رنگ و دلرباست !

عمیقا دوست داشتم ساعت ها از فراز صخره های ستبرش بنشینم و تک تک برگها و شکوفه ها را نظاره کنم و ببویم ؛ زیباست و خاطره انگیز به شیرینی رویاهای کودکانه

عکس: روستای بلبر هورامان

عکس در سایز بزرگتر For desktop

برنامه پاکسازی آبیدردر روز 12 آذر 1389 با فراخوان قبلی عمومی  و دعوت از گروه های فعال کوهنوردی و دستگاه های ذیربط به مناسبت روز جهانی کوهستان از ساعت 30/5 صبح  آغاز و در ساعت 30/13 با تخلیه آخرین ایستگاه به پایان رسید.

در این برنامه 30 گروه کوهنوردی بانوان و آقایان شرکت داشته و در 15 ایستگاه جمع آوری زباله سازماندهی و 3000 کیسه زباله در ین مردم توزیع شد.بنا به گفته مسولین اولین بار است که برنامه ای به این حجم و وسعت اجرا شده است.در حاشیه این برنامه در مراتع سوخته شده به صورت نمادین 50 اصله نهال غرس شد.

ضمن تشکر از کلیه عزیزانی که در این برنامه همگانی شرکت داشته اند جا داشت که دستگاه های اجرایی بیش از این از اینگونه برنامه ها حمایت می کردند .

امید است که با اجرای اینگونه برنامه ها و برنامه های مشابه و فرهنگسازی در این زمینه ، به سمتی پیش برویم که همه ما طبیعت را همانند محیط زنگی خود پاک و عاری از آلاینده های مختلف نگه داریم

گزارش تصویری از پاک سازی کوهستان آبیدر را در این قسمت ببینید

 با تشکر از آقای بهزادی عزیز برای ارسال عکسها

همه چیز ساکت است ! سکوت سراسر شهرم را فرا گرفته است و تنها صدای جیر جیر لنگه ی پنجره ای که آن طرف خیابان خود را به دست باد سپرده است شنیده می شود . آنهم اگر اندکی می فهمید دیگر خود را اینگونه بی اختیار در دست باد نمی گذاشت . پرنده ها همه در لانه هایشان خزیده اند!

لنگه کفش های لاسپورتیوا بر کابل های برق آویزانند و تاب می خورند . هیچ صدایی شنیده نمی شود شهر سوت و کور است و همچنان لنگه ی پنجره که تکان تکان می خورد انگار کمی آزارم می دهد .

حتی صدای کلاغی هم نیست و نظاره ی جغدی ! جیرجیرک ها هم حوصله ی آواز خواندن ندارند !

آری شاملو مستی رو راستی همه قصدشان آزار ماست !

چه میشد اگر آن 900 هزار تومان لعنتی جور میشد ؟!

پی نوشت : این مطلب هیچ ارتباطی به آن 900 هزار تومان بدهی هیئت کوهنوردی به رئیس هیئت ندارد!

امروز عصر اتفاق جالبی افتاد یک گربه در محله ی شهربانی و خیابان مسجد جامع به بالای درختی به ارتفاع بیش از 4 متر رفته بود و پایین نمی اومد که نمی اومد !

 بلاخره دوستان ناچار شدند با آتش نشانی و مرکز عملیات امداد نجات سقز تماس بگیرند و به این گربه بازیگوش امداد رسانی کنند .

دوست و همنورد عزیزم آقای علی مرزبان که یکی از فعالان محیط زیست و فعالان کوهنوردی سقز هستند در یک اقدام پسندیده این گربه را پایین آوردند . به تمام دوستانی که در این برنامه امداد شرکت کردند تبریک میگم !

آتش نشانی سقز ، کاک علی مرزبان کوهنورد و فعال محیط زیست و آقای ماجد امامی دبیر هیئت اتومبیل رانی سقز

دستمریزاد

گزارش تصویری رو در اینجا ببینید

کانون کوهنوردان سنندج در آستانه روز جهانی کوهستان ( 11 دسامبر ) با شعار حفاظت از طبیعت حفاظت از زندگی است  " ژیانه وه له پاراستنی ژینگه دایه "   اقدام به پاکسازی کوهستان آبیدر میکنند . به همین منظور  گروه های کوهنوردی سطح شهر و عموم مردم طبیعت دوست سنندج برای پاکسازی این کوهستان از زباله های دیداری در این مراسم حضور گسترده خواهند داشت .

این برنامه ی فرهنگی زیست محیطی  با حمایت اداره کل منابع طبیعی ، اداره کل حفاظت محیط زیست و شورا ی شهر و همچنین شهرداری سنندج برگزار می شود .

برای این منظور کانون کوهنوردان سنندج 15 ایستگاه  در نقاط مختلف کوهستان آبیدر تدارک دیده است .

محل تجمع : دامنه کوه آبیدر مجاورت سازمان پارکها و فضای سبز

زمان : ساعت 6 صبح روز جمعه 12 آذر ماه

 وبلاگ کوهستان  : خوشبختانه تشکل های مردمی همچون کانون کوهنوردان سنندج ( کانون کوهنوردان آزاد سقز و کانون کوهنوردان اوراز مهاباد )  در راستای فعالیت های گسترده ی فرهنگی خود نویدبخش آینده ای مثبت برای تمامی فعالیت های اخلاقی و انسانی در منطقه هستند . به این تشکل های بزرگ برای تمامی فعالیتهای اخلاقی  و انسانیشان تبریک می گویم .

کولان به کولان

موسیقی : کامکارها

عکس : هورامان تخت ( کردستان )

دوست عزیزمان آقای کمال عیسی پاک از کوهنوردان خوب گروه هلگور پیرانشهر چند روز گذشته به صعود قله ی سرافراز قندیل رفته بودند با اینکه سعادت نشد در خدمتشان باشم اما عکسهایشان من را یک بار دیگر به قندیل برد و طبیعت و خونگرمی مردمان این دیار را برایم نمایاند . خیلی دوست داشتم در خدمت این عزیزان باشم اما به دلیل مراسم زنده یاد خاکی نتوانستم بروم از این بابت از کاک کمال عزیز تشکر میکنم و عذرخواهی .

کاک کمال عزیز همواره شاد باشی و برفراز همچون قندیل که نماد شکوهمند ملتمان است و به خود می بالم از همراهی و محبت شما دوستان بزرگوار

گزارش تصویری را در وبلاگ گروه کوهنوردی هلگورد پیرانشهر ببینید.

اندکی بدی در نهاد تو

اندکی بدی در نهاد من

اندکی بدی در نهاد ما ...-

و لعنت ِ جاودانه بر تبار ِ انسان فرود می آید

آب ریزی کوچک به هر سراچه  - هرچند که خلوتگاه عشق باشد –

شهر را از برای آن که به گنداب در نشیند

کفایت است.

در راستای بد بیاری های چند روز گذشته همه ی شماره های گوشیم پاک شدن و الان به طور کلی ارتباطم با همه ی دوستان قطع شده . لطفا شماره هاتون رو یا از طریق کامنت خصوصی و یا از طریق اس ام اس بفرستید . با سپاس

پی نوشت : این چند روز به چند تا از بچه ها گفته بودم که شماره هاشون رو برام بفرستند و این دوستان هم عموماً ( جالبه ) نوشتن که یا خیس بارانیم !!!!  و یا گفتن قیافت خیلی آشناست ؟ و یا اینکه گفتن خانم زری هستن !

بله دیگه ماشاا... هزار ماشاا... بچه های قلم همگی شوخند ! به طوری که خود خانم محسنی که تماس گرفت باور نکردم که خودش باشه !

" لطفا دوستان مزه نریزند ! میشه؟ "

پی نوشت۲: شماره تماس ۰۹۱۸۶۴۸۷۸۵۸

روز جمعه 5/9/1389 همایشی با حضور ورزشکاران ، پیشکسوتان و عموم مردم شهرستان سقزدر کوه روش سقز برگزار می شود و یاد و خاطره پیر ورزش کردستان زنده یاد عباس خاکی را گرامی می دارند . کسی که بانی کنگره مولوی کرد و نخستین مسابقات بین المللی کشتی نونهالان و نخستین یادواره ی اسطوره کوهنوردی ایران زنده یاد محمد اوراز بود . یادش گرامی

محل تجمع و حرکت : میدان قدس

زمان : ساعت 6:30 صبح روز جمعه

مسیر : روستای سرتکلتو

در حال چک کردن سایتهایی بودم که به وبلاگم لینک داده اند که در لحظه ای با دیدن نام نویسنده ی وبلاگ کمی جا خوردم اسمی آشنا و لحضه ای ...گاهی انگار نمی شود ننوشت یا شاید سخت است ننوشتن .متنی را خواندم که بسیار به دل نشست !

بی دوست خیس بارانیم

شاید هر روز به محبت دوستانمان نیاز داشته باشیم و شاید سالی یکبار و یا شاید سالها بگذرد و دوستانمان را نبینیم اما ندیدن هرگز دلیل از یاد بردن نمیشود ...

وبلاگ زر کوه متعلق به دوست بسیار عزیزم خانم زری محسنی از کوهنوردان خوب باشگاه آزادگان مشهد و یکی از دوستانی که عمیقا دلم برای دیدارشان تنگ شده است...

می گفت چهره ات آشناست اما نمی دانم چرا؟ کمی بعد تر متوجه شد که ای دل غافل ! عکست را در یک گزارش دیده ام اما گمان نمی کردم تو را از نزدیک ببینم ! عجب دنیای کوچکی !

به همان سادگی دوستی ها شکفته شد و چهره ها ماندگار

ورودت را به دنیای وبلاگنویسان کوهنورد خوش آمد می گویم

گاهی می فهمی اما نمی خواهی بفهمی ! گاهی انقدر میفهمی که فهمیدنت همان نفهمی مطلق است ، گاه خود می پنداری که می فهمی و دیگران نمی فهمند اما دیگران فهمیده اند و تو در اوج ...

خسته ام از فهمیدن های عذاب آور و وحشتناک و خوشحالم که خیلی چیزها را نمی فهمم ، وقتی در راهی گام می گذاری و می دانی که این همان است که می باید اما در اوج ناباوری خود را میان انبوهی از غرور لگد مال شده و متمسخر می بینی انگاه عمیقا دوست داری که ان اندکی را که فهمیده ای ، ای کاش نمی فهمیدی ...

خاطره اولین روز مدرسه را، آبادان پر از شور وهلهله را، حس شیرین در ارتفاع فریاد کشیدن را، طعم بی نظیر پاستیل در اوج خستگی را، مفهوم بی بدیل آب دراوج تشنگی را، رقابت دوربین چشم های تو را برای شکار لحظه ها  وووو شاید فراموش کنم.

 خاطره سوار شدن درون تراکتور با بار تکه های آسفالت را در ارتفاعات بانه  نه!

 نشسته ایم روی بار آسفالت تراکتور.  توگوئی در بستری از پرهای غو! این همان علیرضا است مهیشکا! که به اسفالت  میگفت زبان نفهم انهم به آسفالت صاف نه آسفالت تکه تکه شده وناموزون!  دست تکان میدهد برای عابرین از پرنده وگاو وهرچه .  تراکتورمحترم یک جین آدم را در سایز های مختلف به بار آسفالتش اضافه کرده واز گردن ودرو دیوارش آویزانیم و خم به ابرو نمی آورد. از بسکه از ندید بدیدی ما بیچاره ها در تعجب است. تا میتواند به ستون فقرات خود فشار می آورد و ما را میکشد که  به ما خووووش بگذرد.

  ما تو را وحشیانه دوست میداریم  عطیه! وقتی که حلول میکنی در روح تک تکمان خانم دکتر روابط بین الملل  جناب اقای مهندس واستاد  دانشگاه وحسابرس وسرمایه گذار ونخبه و متخصص  میشویم   تو!  لابد هدفی داریم از سوازندن ترک های صورت ولبهایمان در ارتفاعات  وگرنه که چگونه میشود  تکه های سخت اسفالت درون تراکتور را ترجیح بدهیم به صندلی ها ی چرم  یک روز تعطیل در خانه.

خلاصه  که تراکتور سواری در فراز ونشیب کوچه باغهای روستا  دو سنه بانه آییی خوشمزه بود. مهیییشکا!

ادامه گزارش را در وبلاگ و سایت گروه سیالان تهران بخوانید ( علیرضا پور مسلمی)

انتخاب دوست عزیزمان آقای عرفان فکری به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره ی جدید انجمن کوهنوردان ایران را به ایشان تبریک میگم.

پی نوشت : بلاخره داره یه شیرینی مفت گیرمون میاد البته تا اونجایی که من میدونم عرفان فکری عمرا شیرینی بده نیست !!! عرفان جان با شیرینی مربی شدنت این دو تا شد با شیرینی خوشکلی میشه سه تا شیرینی تا سنگین نشده آقا حسابتو صاف کن عزیز من !

پی نوشت دو : یه عکسی گذاشتم کلی کیف کنی ! دست محمد گائینی درد نکنه