صعود به کوه روش

ديشب به كوه مورد علاقه ام رفتم (كوه روش) كوهي كه عاشقانه دوستش دارم ... شايد به خاط اينكه اولين ياد واره ي اوراز اونجا برگزار شد ... شايد به خاطر اينكه مي تونم نماي زيباي شهرمو از بالا ببينم ... شايد به خاطر اينكه هر وقت دلم مي گيره مي رم اونجا ...شايد به خاطر اينكه فقط اون حرف دلمو مي دونه ... وشايد هم ...نمي دونم در كل خيلي دوستش دارم .

توي تنهايي اونجا ؛ سكوتش ؛ آرامشش ؛ خاطراتش ؛ طلوع و غروبش يك احساس عجيب هست كه شايد فقط من اونو حس كنم .

مدتيه به اين فكر مي كنم كه هيچكس مثل كوه مخصوصاً اين كوه محرم اسرار نيست و شايد اين شعر كه مي گه

تكيه بر دوست مكن محرم اسرار كسي نيست ...... ما تجربه كرديم كسي يار كسي نيست

در مورد كوه روش صدق نكنه

گاهي اوقات لازمه بري پيش يكي حرف دلتو فرياد بزني اون چيزهايي كه نميشه به كسي بگي پيشش با خيال راحت بگي و بغض چند سالت پيش اون بتركه و مطمئن باشي كه حرفتو مي فهمه . اگه حتي هيچ حرفي نزد ؛ در عوض خوب گوش مي كنه و با سكوتش يه دنيا گفتني برات داره .

يه عهدي با هم بستيم و اون اينه كه هر وقت يه حرفي تو دلمون مونده بود بدون هيچ غرور و هيچ پرده اي با صداي بلند حرفمونو بزنيم . حرفهايي كه مي تونستيم بزنيم ولي هيچ وقت نزديم و...

نماي شهر سقز

قله روش

ستون يادمان اوراز

رایزنی برای مجموعه ای ...

سقز يكي از شهرهاي استان كردستان است و داراي منابع بسيار غني سنگ نوردي طبيعي است و از اين رو ما يك ساله داريم با هيئت و تربيت بدني سروكله مي زنيم كه از اين منابع بهترين استفاده رو بكنيم ولي تا بحال اين امكان فراهم نشده است ... خوشبختانه حضور آقاي صفادوست مربي خوب و كاردان كه در كارنامه ي ايشان سر مربي گري تيم ملي سنگنوردي ديده مي شود ره هزار ساله ي ما را تقريباً يك شبه كرد ... ما در سقز سه منطقه ي فوق العاده براي ديواره نوردي داريم كه يكي از اين منطقه ها مي تونه به يك مركز بسيار مهم سنگنوردي در ايران تبديل بشود.

اين مجموعه ي بسيار عالي در 10 كيلومتري شمال سقز واقع است و بيش 100 كلاهك و شيب هاي منفي بسيار عالي دارد .بعضي از ديواره ها بيش 200 متر ارتفاع داره. مسيرهايي كه تقريباً روي آنها مطالعه شده و در دست پاكسازي است داراي  درجه ي سختي حدود 5.12c  است.

در اين راستا قرار شد حتي يك دوره ي طراحي مسير هم براي علاقه مندان برگزار بشود. اميدوارم بتوانيم مجموعه ي بسيار ارزشمندي رو اينجا نزديك شهر بسازيم . به اميد آن روز

عکسهای این منطقه به دستم برسد حتماْ می گزارم ...

جزئيات صعود به قله مرگ !

از سوى عضو گروه كوهنوردى تشريح شد
جزئيات صعود به قله مرگ !

گروه حوادث روزنامه ایران   ـ جزئيات تازه صعود گروه ۶ نفره كوهنوردان ايرانى به قله «نانگاپارباتعکس از : روزنامه ایران » پاكستان و ناپديد شدن يكى از اعضاى گروه تشريح شد. در اين صعود نفسگير يكى از كوهنوردان در ارتفاع ۷۸۰۰ مترى جان باخت.
«سهند عقدايى» مسئول روابط عمومى و عضو گروه كوهنوردى در اين باره به خبرنگار ما گفت: قله «نانگاپاربات» در شمال پاكستان و غرب رشته كوه هاى هيماليا قرار دارد. نخستين تلاش ها براى صعود به اين قله از ۱۱۲ سال قبل آغاز شد، اما نخستين گروه كوهنورد ۵۴ سال قبل به اين قله - كه از صعب العبورترين قله هاى جهان است - صعود كرد.تا امروز نيز از ۲۹۳ كوهنورد صعود كننده به اين قله ۷۰ تن جان باخته اند.به گفته وى، اعضاى گروه كوهنوردى باشگاه دماوند چندى قبل به پيشنهاد و سرپرستى «ليلا اسفنديارى» - كوهنورد فعال و باسابقه كشور - طرح صعود به قله «نانگاپاربات» در شمال پاكستان را پذيرفته و با حمايت هاى مالى يك شركت داخلى، برنامه سفر، روز ۲۴ خرداد ۸۷ با پرواز به سوى اسلام آباد آغاز شد.

اعضاى گروه ۶ نفره صبح ۳۱ خرداد عازم كمپ اصلى شده و صعود به قله را شروع كردند. 16 روز پس از آغاز صعود، اعضاى گروه به كمپ شماره ( 3 ) در ارتفاع ۶۸۵۰ مترى رسيده و پس از يك شب استراحت در كمپ و بررسى وضعيت اخبار هواشناسى، صبح ۲۶ تير صعود به قله را ادامه دادند.۲۷ تير، حدود ساعت ۱۲ شب از چادرهايمان در كمپ چهارم - ارتفاع ۷۴۰۰ مترى - براى صعود به قله خارج شديم. دقايقى پس از حركت «سامان» ۲۷ ساله - قربانى - كوله پشتى اش را زمين گذاشت. وقتى علت را پرسيديم، گفت مشكلى نيست، ادامه دهيم. اما وقتى هوا روشن شد، با تعجب دريافتيم او كوله پشتى ندارد. از آنجا كه چند مترى از ما عقب مانده بود، متوجه شديم توان كافى براى صعود ندارد، اما از بيان موضوع طفره مى رفت.وقتى فاصله گروه از سامان بيشتر شد، به او پيشنهاد كرديم برگردد، اما مخالفت كرد. حتى دو نفر از اعضاى گروه هم حاضر شدند با او برگردند و از صعود انصراف دهند، اما قبول نكرد. با اين حال سرپرست تيم و سرپرست فنى گروه، وقتى با مخالفت هايش روبه رو شدند با اصرار او را وادار به برگشت كردند. سامان كه اوضاع را اين گونه ديد، چاره اى جز اين نديد. ما نيز با توجه به هموار بودن مسير برگشت حدود ساعت ۱۰ صبح از او جدا شديم. اما پس از ۲۰۰ متر صعود وقتى به پشت سر نگاه كرديم، باز هم سامان را پشت سر ديديم كه آرام ـ آرام در حال صعود است.

ساعت ۴ بعد از ظهر ما به قله رسيديم و بلافاصله نيز فرود را آغاز كرديم. در راه بازگشت سامان را در حال فرود ديديم. او در امتداد ما پائين مى رفت، وقتى به ۱۰۰ مترى اش رسيديم، سامان با سرعت زياد در حال حركت بود. برايش دست تكان داديم، او هم جواب داد. هوا رو به تاريكى بود كه ايستاديم تا دو نفر از اعضاى گروه كه عقب تر بودند، به ما برسند. وقتى همه رسيدند، دوباره فرود را آغاز كرديم، اما ديگر اثرى از سامان نبود و تنها رد پاهاى او را در برف ديديم كه با رسيدن به يك نوار صخره اى رد پاها نيز ناپديد شد.در حالى كه هوا كاملاً تاريك شده بود، چند ساعتى در برف و بوران گرفتار شديم، در نهايت ساعت ۴ صبح به كمپ ۴ رسيديم، اما باز هم از «سامان» خبرى نبود.

سه ساعت بعد با كمپ اصلى تماس گرفتيم، آنها گفتند جبهه هواى نامساعدى در راه است و بايد سريع خود را به پائين برسانيم؛ اگرنه خطر جدى تهديدمان مى كند. همان موقع يك چادر با تمام امكانات براى سامان گذاشتيم و به طرف پائين راه افتاديم. البته براى امداد احتمالى به سامان تقاضاى هلى كوپتر كرديم، اما در روزهاى بعد آنقدر هوا نامساعد بود كه هلى كوپتر نتوانست پرواز كند و فقط يك بار تا كمپ اصلى به ارتفاع ۴۲۰۰ مترى رفت و برگشت.

شب بعد از حادثه افسر رابط پاكستان كه در كمپ اصلى حضور داشت و با دوربين ما را دنبال مى كرد، نور چراغ سامان را در ارتفاع ۷۶۰۰ مترى ديده بود و اين نشان مى داد سامان دچار ارتفاع زدگى نشده بود، چرا كه در آن صورت همان شب اول جان مى باخت و نمى توانست تا صبح دوام بياورد.

مسئول روابط عمومى گروه درباره امدادرسانى به «سامان» گفت: 30 تير به كمپ اصلى بازگشتيم و باز هم امدادرسانى را ادامه داديم.
گزارش شركت ATP پاكستان كه به فدراسيون كوهنوردى ارسال شده نيز گواهى بر ادعاى ماست. بر خلاف برخى اظهارات كه گفته شده ۲ روز پس از حادثه به درخواست سرپرست گروه، امدادرسانى متوقف شده، ما تا يك هفته پس از حادثه يعنى تا سوم مرداد به جست و جو ادامه داديم، اما سرانجام با تشكيل كميته بحران در تهران و حضور نمايندگان فدراسيون كوهنوردى، هيأت كوهنوردى استان تهران، باشگاه دماوند و خانواده سامان به اتفاق آرا تصميم گرفته شد جست و جو متوقف شود، چرا كه امكان زنده ماندن كسى در ارتفاع بالاى ۷۰۰۰ متر كه به «منطقه مرگ» معروف است، بيش از دو يا سه روز وجود ندارد. بنابراين با قوت گرفتن مرگ غم انگيز سامان دستور توقف عمليات ابلاغ شد. بدين ترتيب ۱۲ مرداد به ايران بازگشتيم.

به گفته «عقدايى» صعود به اين قله از دشوارترين صعودهاى تاريخ هيماليانوردى ايران بود. در اين سفر از باربران ارتفاع استفاده نشد، اكسيژن مصنوعى هم وجود نداشت. افراد زيادى هم در منطقه نبودند كه بتوانيم هنگام بروز حادثه از آنها كمك بخواهيم. ضمن اين كه تمام افراد گروه از اين شرايط باخبر بوده و با ميل و رضايت خود همراه گروه شدند. حتى قبل از آغاز سفر همه اعضاى گروه با پدرانشان به دفترخانه اسناد رسمى رفته و با ارائه تعهد محضرى تمام حوادث احتمالى و خطرات را پذيرفتند.مسئول روابط عمومى گروه در پايان گفت: علت اصلى اين حادثه نافرمانى سامان از دستور سرپرست گروه بود. ما او را در شرايطى رها كرديم كه وضعيت جسمانى خوبى داشت. اگرچه قادر به صعود نبود، اما مى توانست با فرود به سوى كمپ ۴ به راحتى بعد از ۳ يا ۴ ساعت به آنجا برسد. با اين حال احساس مى شود سامان سعى داشت دور از چشم گروه به صعودش ادامه دهد تا موفق شود. او وقتى اعضاى گروه را هنگام فرود ديد، به صورت عمدى يا شايد هم سهوى از مسير خارج شد و به بقيه اعضا نپيوست.گفتنى است پدر و برادر سامان - كوهنورد ناپديد شده - در پى اعلام خبر فوت وى با مراجعه به شعبه دوم بازپرسى دادسراى جنايى تهران و تسليم شكايتى خواستار رسيدگى دقيق به ماجراى ناپديد شدن مرموز وى شدند.بازپرس اصغرزاده نيز دستور احضار ۵ عضو گروه كوهنوردى و دست اندركاران و كارشناسان مربوط را براى رفع ابهام هاى موجود در پرونده صادر كرد.

برگرفته شده از  وبلاگ کوهنوشت

تركيب تيم اميد

ترکیب تیم ملی امید آقایان به منظور اعزام به هیمالیای نپال اعلام شد  

بنا بر گزارش پایگاه خبری فدراسیون ؛ پس از انجام سه مرحله اردوی آمادگی و انتخابی اسامی نفرات منتخب تیم ملی امید آقایان نیز به همراه نفرات ذخیره آن  اعلام شد .

 بر این اساس آقایان سید محمد واسع سید موسوی از استان کردستان ، حمید نائینی از استان همدان ، ایرج معانی از استان اردبیل ، سعید حاجی بیگلو از استان خراسان رضوی ، احسان رحیمی از استان آذربایجان غربی ، وحید طهوری از استان تهران ،  فرزاد ارج از استان زنجان و سامان طهمورثی از استان کرمانشاه به عنوان نفرات منتخب و آقایان حسین مقدم از استان زنجان ، سید محمد سید آقایی از استان تهران ، سینا حسینی از استان آذربایجان غربی و محسن سعید زاده از استان زنجان به ترتیب به عنوان نفرات اول تا چهارم ذخیره انتخاب شدند .

این تیم نیز در نیمه اول مهرماه جاری به سرپرستی حسین امانی و همراهی دکتر بهالو به عنوان پزشک ارتفاع تیم به منظور صعود به قله ی ۷۱۳۴ متری تیلی چو پیک عازم کشور نپال خواهد شد .

 

در پاسخ یکی از خوانندگان به اسم آفتاب

در ابتدا قصد نداشتم جوابی رو برایتان بگذارم ولی مطالب شما آنقدر تحریک کننده بود که من رو مجبور به نوشتن نمود .دوست عزیز ما در دنیایی زندگی می کنیم که به ناچار یک سری واقعیات رو باید پذیرفت . حال شما بر روی این واقعیات هر اسمی که می خواهید بگذارید . دنیایی که روابط انسانی بیش از آنچه شما فکر می کنید پیچیده است . شاید شما درست می گویید من و امسال من اینگونه باشیم ولی تا بحال از خودتان پرسیده اید که خودتان چگونه هستید ...

قطعاْ در این سالیانی که عنوان کردید تجاربی ارزشمند را کسب نموده اید . ولی آیا از آنها استفاده نموده اید ؟

همه ی ما عادت کرده ایم که در مورد دیگران قضاوت کنیم ولی یک بار هم حاضر نیستیم خودمان را بفهمیم و در مورد خودمان قضاوت كنيم ... من نمي گويم اين مسئله برايم مهم نيست !!! و هيچگاه هم اين را عرض نكرده ام ولي هركاري كه شما قصد انجام آن را داشته باشيد بايد از تمامي زوايا آن را بسنجيد و بي گدار به آب نزنيد . بايد واقعيات روبه آن شكلي كه هست بپذيريم . فكر مي كنيد با نوشتن يك صفحه مطالب اينگونه و با اين ادبيات خاص !!! مي توانيد تمامي مشكلاتي كه فكر مي كنيد را حل نمائيد ؟ باور كنيد سخت در اشتباهيد .

من با نيمي از مطالبتان كاملاً موافقم ولي صادقانه مي گويم براي اظهار نظر كردن نياز به شناخت و آگاهي بيشتري در اين موارد داريد .

من بايد اين را عرض نمايم مطمئن باشيد به هيچ وجه من از گلايه هاي شما ناراحت نيستم بلكه بسيار هم خوشحال شدم ... و منتظر مطالب شما خواهم ماند ...

 در هرحال آرزوي موفقيت رو برايشما دارم .بدرود

پاییز امسال بوی مدرسه نمی دهد!

  

پارسال همين موقع بود كه يه پست رو در مورد پاييز اينجا نوشتم . امسالم همون پست رو مي نويسم . شايد سالهاي بعد هم همينطور ...

۱۳۶۶ تا ۱۳۸۷: با هر نسیم پاییزی قاصدکی آمد و بویی! قاصدک خبرش را داد و باد بویش را! و با هر پاییز رنگ زیبای مدرسه و زنگ خوش آن آمد و پاییز به پاییز رسید...

۲۲ پاییز رفت و آنچه ماند همه خاطر آن روزهاست و خاطره اش...و افسوس که پاییز امسال بوی

 مدرسه نمی دهد...!

ياد ياران سفر كرده

عكس بسيار زيبايي از سه كوهنورد فقيد تيم ملي ( محمد اوراز - مقبل هنرپژوه - داود خادم) يادشان بخير .

ياران سفر كرده

عكس از وبلاگ كوهنوشت

ورزش و اينترنت

ديروز در جشن ورزش و اينتر نت بودم . برنامه اي بسيار خوب بود كه بچه هاي ورزش بلاگ ترتيب داده بودند .  حدود ۴۰ يا ۵۰ نفر در اين برنامه شركت كرده بودند .. اجراي خوب آقاي جواد خياباني به اين جمع صميمي شور حال خوبي داده بود در اين جمع افرادي حضور داشتند كه به قول خودشون فقط يه بار توي گوگل چرخيدن ...! امير نوري بازيگر طنز محبوب كه نمي دونم و خودش هم نمي دونست چرا اونجا بود ... در كل برنامه اي در خور توجه بود كه جاي خود دارد از محسن ثمودي و دوستاش به خاطر اين برنامه  تشكر كنم و براي ورزش بلاگي ها آرزوي موفقيت دارم ... در اين برنامه با دوتا از كوه نويس هاي عزيز هم آشنا شدم كه اميدوارم باز هم بتونم در خدمتشون باشم .. مديران وبلاگ الوند پرس و فاتحان خورشيد كه هردو از شهر همدان بودند .

چاد خياباني و امير نوري

برای دیدن بقیه عکسها به ادامه مطلب بروید ...

ادامه نوشته

جشنواره ورزش و اینترنت با نام آیدین نیکخواه بهرامی

امروز از تهران باهام تماس گرفتن و من رو به جشنواره ی سایت هایت ورزشی برتر دعوت کردند . برنامه ای بسیار ارزنده است که برای اولین بار در کشور برگزار می شود . طبق اظهارات خانمی که با من صحبت کردند این جشنواره به نام بسکتبالیست مرحوم آیدین نیکخواه بهرامی برگزار میشود و روئسای فدراسیون ها هم حضور دارند ... در این مراسم که در  خیابان آزادی - انتهای بلوار استاد معین - ساختمان آموزشهای اجتماعی شهرداری برگزار می شود از وبلاگهای برتر در رشته ها و شاخه های مختلف تقدیر به عمل می آید .

فردا به تهران می رم امیدوارم همونجوری باشه که انتظار دارم ... به امید استمرار این گونه حرکت ها

ورزش بلاگ

جواد خیابانی

 

عكسهاي علم كوه

قله  علم كوه

قله 4850 متر علم كوه

بقيه عكسها در ادامه ي مطلب مي باشد .

ادامه نوشته