صعود به کوه روش
ديشب به كوه مورد علاقه ام رفتم (كوه روش) كوهي كه عاشقانه دوستش دارم ... شايد به خاط اينكه اولين ياد واره ي اوراز اونجا برگزار شد ... شايد به خاطر اينكه مي تونم نماي زيباي شهرمو از بالا ببينم ... شايد به خاطر اينكه هر وقت دلم مي گيره مي رم اونجا ...شايد به خاطر اينكه فقط اون حرف دلمو مي دونه ... وشايد هم ...نمي دونم در كل خيلي دوستش دارم .
توي تنهايي اونجا ؛ سكوتش ؛ آرامشش ؛ خاطراتش ؛ طلوع و غروبش يك احساس عجيب هست كه شايد فقط من اونو حس كنم .
مدتيه به اين فكر مي كنم كه هيچكس مثل كوه مخصوصاً اين كوه محرم اسرار نيست و شايد اين شعر كه مي گه
تكيه بر دوست مكن محرم اسرار كسي نيست ...... ما تجربه كرديم كسي يار كسي نيست
در مورد كوه روش صدق نكنه
گاهي اوقات لازمه بري پيش يكي حرف دلتو فرياد بزني اون چيزهايي كه نميشه به كسي بگي پيشش با خيال راحت بگي و بغض چند سالت پيش اون بتركه و مطمئن باشي كه حرفتو مي فهمه . اگه حتي هيچ حرفي نزد ؛ در عوض خوب گوش مي كنه و با سكوتش يه دنيا گفتني برات داره .
يه عهدي با هم بستيم و اون اينه كه هر وقت يه حرفي تو دلمون مونده بود بدون هيچ غرور و هيچ پرده اي با صداي بلند حرفمونو بزنيم . حرفهايي كه مي تونستيم بزنيم ولي هيچ وقت نزديم و...
قله روش