سوپر من ، زارعی ، ماندلا
در یکی دو روز گذشته مطلبی در وبلاگ بیواک درج شد که چند کامنت در خصوص این مطلب گذاشتم ضمن اینکه کاملا مودبانه بود توضیح کوتاهی در خصوص ماندلا و چگونگی به قدرت رسیدنش را نوشتم اما متاسفانه فیلتر شد . لازم دونستم همون توضیحات رو با گلایه ای از دوست عزیزمان آقای عزیز حبیبی در اینجا به شکلی دیگر عنوان کنم و البته تا حدودی نقدی می تواند باشد به حمایتهای به زعم من عجیب و غریب دوستانمان در فضای مجازی !
جناب حبیبی در وبلاگ خود زارعی را فردی عنوان کرده است که در شباهتی نزدیک به ماندلا در پی تغییرات اساسی است و حتی عنوان مطلب رو پیش به سوی تغییر نامیده است .
برای قیاس های اینچنین می بایست از واقعیت های تاریخی غافل نشویم و اگر قرار است فردی را با ماندلا مقایسه کنیم دست کم یک دلیل برای آن داشته باشیم .
نلسون ماندلا چریک انقلابی بود و سالیان دراز در حزب خود و کنگره ملی آفریقا دست به مبارزه ی مسلحانه برد ، دستگیر شد و نزدیک به سی سال را در زندان سپری کرد سپس حکومت وقت ناچار شد به خواسته های او و جامعه تن دهد و اینچنین شد که اپارتاید در هم شکسته شد .
با مقایسه ای بسیار ساده می توان دید که ماندلا در سیستم حکومتی نبود سالها جنگید چه با اسلحه و چه با مذاکره و سپس در دوران ریاست جمهوریش تبعیض ها را از بین برد . اگر بخواهیم رضا زارعی را با ماندلا مقایسه کنیم یک بی انصافی غیر قابل چشم پوشی را در حق ماندلا داشته ایم .
رضا زارعی سالها در فدراسیون کوهنوردی بود از رانت خود در این فدراسیون بهره ها برد ، پشت پرده فعالیت های فدراسیون در عموم مسائل مهمی که در این سالیان رخ داد نام زارعی به چشم می خورد . همواره در حکم مشاور اصلی شعاعی ظاهر شد هیچ گاه از فدراسیون کوچکترین نقدی نکرد چرا که بنیان بسیاری از فعالیتهای فدراسیون را همین رضا زارعی بنا نهاد .
از دوستان عزیز خواهشمندم یک مورد ، فقط یک مورد اعتراض به عملکرد فدراسیون ( خصوصا در بحث تقابل با کوهنوردی مستقل ) را در وبلاگ کوه قاف و یا در کامنتهای سایر وبلاگ ها به من نشان دهند تا من بتوانم ذره ای ماندلا وار به او نگاه کنم .
هرگاه اوضاع بر وفق مراد بود ظاهر می شد هرگاه فدراسیون عملکرد اسف باری داشت اگر حمایت نمی کرد فقط و فقط سکوت میکرد . از همین فدراسیون رشد کرد ، به عنوان مسئول ارشد همواره در فدراسیون بود و آخر سر رئیس فدراسیون هم شد این کجایش به ماندلا شبیه است؟
دلیل این قیاس به گمانم یا عدم شناخت از ماندلا است ، یا رضا زارعی و یا اهداف دیگری که من شاید از آن بی خبرم اما آنچیزی که مهم است بنده نمی توانم بپذیرم واقعیت های تاریخ به سود کسی به تحریر در بیاید که در اساس با این موضوع قابل قیاس نیست ما نباید تاریخ را به خاطرمنافعمان به رشته ی تحریر در بیاوریم .
باورکنید از نظر من رضا زارعی کوهنوردی کار بلد است اما در عین حال به خاطر منافع شخصی حتی یک کتاب دروغین را نوشته است . سالهاست سرش در فدراسیون است و هیچگاه به ضرر منافع شخصیش لب به سخن نگشود . مگر می شود فرد کتابی اینچنین تاسف بار نوشته باشد آنهم فقط و فقط به خاطر منافع شخصی و بازهم وی را انقلابی بدانیم ؟؟؟؟
این یعنی خیانت به تاریخ ، خیانت به افکار عمومی و خیانت به باورهای خودمان است!
دوستان عزیز من شاید بتوانم سر دیگران کلاه بگذارم اما باور کنید نمی توانم سر خودم کلاه بگذاریم . تنها کسی را که می توانم اندکی با زارعی مقایسه کنم شاید آقای رفسنجانی باشد منتهی رفسنجانی شجاعت دارد زارعی آن شجاعت را هم ندارد .
زارعی کوهنورد با دانش ، فنی ، دروغگو و منفعت طلب کوهنوردی ایران است
پی نوشت: پیش تر در خصوص مطلبی که در وبلاگ بیواک نوشته شده بود که در آن به این موضوع اشاره شده بود که بلاخره یک کوهنورد رئیس فدراسیون شد بسیار کوتاه نوشتم : مگر شعاعی کوهنورد نبود؟ که متاسفانه انهم فیلتر شد که باید جوابش را از جناب حبیبی پرسید که این سوال ساده چه مسئله ای را به خطر می اندازد؟ مگر غیر از این بود که شعاعی قبل از رئیس شدنش اورست را صعود کرده بود؟
پی نوشت دو : این متن صرفا دیدگاه شخصی بنده است و به هیچ عنوان در خصوص عملکرد فدراسیون جدید نیست منتظر می مانیم ببینیم ایشان ( سوپر من یا زورو یا هر عنوان دیگری که دوستان تمایل دارند ) چه اقداماتی را در فدراسیون انجام خواهند داد اما اگر می خواهیم حمایت کنیم و چک سفید امضا بدهیم قبلش بدانیم در خصوص چه کسی می نویسیم . با احترام