گزارش حادثه فوت پژوهشگر حیات وحش در کویر لوت
دوست عزیزمان خانم فرزانه عابدنیا همسفر پژوهشگر حیات وحش که به تازگی در کویر لوت بر اثر انفجار مین درگذشت در یاداشتی گزارش کامل این حادثه را روایت میکند .

تنگهای باریک و هزار پیچ که مثل ماری آرام با خط و خالهای زیبا خفته بود. دیوارههایی بلند با بیش از ۲۵ متر ارتفاع در بعضی نقاط و تنگ، بگونهای که فشار دیوارهها رو میشد احساس نمود. تنگه چاهکوه قشم در ذهنمان تداعی میشد با این فرق که بجای سنگهای برش خورده،در دیوارهها با انبوهی از لایهها بسیار متراکم شده شن و خاک در دیوارهها مواجه بودیم.
ورودی تقریباً عریض بود اما میتوانستیم ببینیم که در بخشهای از مسیر فقط به اندازه عبور یک خودرو عرض وجود دارد.
امیر طالبی ایستاد و همگی پیاده شدیم.
امیر گفت: “بعلت امکان ریزش دیوارهها بهتر است وارد نشویم و در همین مکان، ورودی تنگه که هم محیط مسطح است و میتوان بدور از دیوارههای چادر زد، کمپ کنیم، سپس پیاده برای بازدید از تنگه وارد تنگه شویم.”
همگی شروع کردیم به عکس گرفتن از این پدیده بسیار زیبا و محو تماشای آن شدیم.
آرش مودی جلوتر از بقیه وارد تنگه شد تا قبل از آنکه حضور ما کادرهای زیبای او را خراب کند چند عکس از تنگه بگیرد.
در گیر دار گرفتن عکس تکی بودیم که ناگهان
امیر سوار ماشین شد و گفت: “برویم جلوتر”
بدون آنکه سرنشینان ماشین خود که شامل آرش مودی و فرزانه عابدنیا بودند، را سوار نماید حرکت نمود.
در فاصلهای حدود ۳۰۰ متر از ابتدای سه راهی، قطعهای بزرگ از خاکهای بهم فشرده بسان تودهای سنگی مسیر را به دو بخش تقسیم نموده بود.
مسیر سمت راست باریک تر بود بگونهای که یک خودرو بسختی از آن عبور مینمود و مسیر سمت چپی فراختر
قاعدتاً مسیر سمت چپ برای عبور خودروها بهتر بود، اما تودهای دیگر همانند توده قبلی ولی بسیار کوچکتر مسیر سمت چپی را نیز مسدود نموده بود و امکان عبور ماشین از آن میسر نبود.
پس امیر طالبی چارهای جز انتخاب مسیر سمت راستی نداشت و وارد آن شد.
که ناگهان انفجاری مهیبی رخ داد و جلوی ماشین امیر را بلند کرد و سمت دیگر انداخت. دودی غلیظ دره را فرا گرفت و بارانی از شن و سنگ ریزه و قطعات خودرو باریدن گرفت.
ادامه گزارش : http://kija-a.blogfa.com/post-129.aspx
پی نوشت : این حادثه ناگورا رو به خانواده ی زنده یاد طالبی گل و همچنین فرزانه عابدنیاو دوستانش تسلیت میگم