با نشاط کوهستان پر کشید
پرویز ستوده شایق هنوز کامنت هایش را در وبلاگ نخوانده خبر مرگش را شنیدم ! چقدر تکان دهنده و درد ناک بود . پرویز ستوده شایق چند روز پیش به شوخی بهش گفتم سلام دکتر و چه خوش صحبت و خوش برخورد بود
پرویز جان قلبمان یخ کرد ...
این ضایعه ی دردناک رو به خانواده ی ستوده شایق و جامعه ی کوهنوردی و کوهنویسی کشور تسلیت می گم .
پرویز جان روحت شاد و یادت تا ابد جاودان
پی نوشت : اولین بار چهار راه تهرانپارس پرویز رو دیدم قبلا فقط اسمش رو شنیده بود اما ساده صمیمی و خوش بر خورد بود مجال گفتگو نبود فقط سلامی و خنده ای و دست دادنی به گرمی ! اما بارها پس از آن گفتیم ، خندیدیم ، توی صعود های قلم پای ثابت بود و کافه کوه هم هرچه رفتم دیدمش ! گاهی از سقز و خاطراتش می گفت با اینکه اختلاف دیدگا های زیادی داشتیم اما همیشه مورد احترامم بود و شوخ و بسیار خون گرم بود . عادت کرده بودیم هر روز یه سرکی توی وبلاگش بکشیم گاهی کامنتی از سر شوخی می نوشتیم و گاه جدی . سخت بود پر کشیدنش و دور از ذهن
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۸/۲۴ ساعت 21:7 توسط راميار
|