گل کو ...
 شب ندارد سر ِ خواب
 
 
   
          
   
 
می دود در رگ ِ باغ
باد ، با آتش ِ تیزاب ش ، فریاد کشان
پنجه می ساید بر شیشه ی ِ در
شاخ یک پیچک خشک
از هراسی که ز جای اش نرباید توفان
من ندارم سر یاس
با امیدی که مرا حوصله داد.
باد بگذار بپیچد با شب
بید بگذار برقصد با باد ...

شعر : احمد شاملو
عکس: کردستان
       + نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۸/۲۶ ساعت 10:50 توسط راميار 
        | 
       
   
 محلی برای انتشار دغدغه هایم
	  محلی برای انتشار دغدغه هایم